فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

اول اینکه،شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا فقط سه نفر نیستند و تعداد آنها 17 نفر است!

10 نفر از دولت،4 نفر از مجلس،3 نفر از قوه قضاییه

دوم اینکه،رهبری،دیکتاتور نیست،یعنی نظر دیگران برایشان مهم است،خودشان گفتند نظر کارشناسی خاصی (درباره نحوه سهمیه بندی و حدود قیمت بنزین) ندارند و نظرات کارشناسان، مختلف و متفاوت است،پس رهبری در مسائل تخصصی به کارشناس رجوع میکنند.

سوم اینکه،رهبری میدانند مردم ناراضی و ناراحت اند،که این ناراحتی اولا به دلیل گرانی های قبلی حاصل مدیریت ضعیف دولت روحانیست و دوما،حسن روحانی،برخلاف احمدی نژاد ،بدون اعلام قبلی و صحبت با مردم در یک شب،بنزین را سه برابر کرده بدون آنکه اول افکار عمومی را توجیه و آماده کند..

چهارم اینکه،14 نفر از شورای سران قوا،حاصل انتخاب خود مردم است! یعنی رای خودتان و انتخاب خودتان بوده! رهبری باز به نظر مردم و قانون دموکراسی پایبند بوده اند.

پنجم اینکه،هر کسی از عمل سران قوا و شورای آن را ناراحت هست،راهش مجلس است،مجلس میتواند لاریجانی را از ریاست عزل کند،روحانی و باقی اعضای دولتی آن را استیضاح نماید،پس به نماینده های خود بگویید..

علیرضا
۲۶ آبان ۹۸ ، ۱۶:۵۹ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۸ نظر

بهانه، بهانه است،فرقی نمیکند راست باشد یا دروغ؛،مهم این است که بهانه ای جهت بهانه گرفتن باشد،میشود از میان انبوه کلمات تشکر از 40 میلیون رای دهنده،بچسبی به خس و خاشاک خواندن چند تا معترض.. یا حتی میتوان برای شروع دعوا،به نوک دماغ یکی بسنده کنی..

از فردای 22 خرداد88،انتخابات دیگر یک رقابت سیاسی چند روزه نشد،تبدیل شد به یک لج بازی سیاسی،به یک گروکشی،بهانه هم لازم بود،دروغ تقلب!راستش را بخواهید،هر طور که فکر کنی،آن همه برنامه ریزی قبل انتخابات،برای آشوب،تنها برای فشارآوردن به رهبری و تصاحب قدرت سیاسی نبود،این بار باید یک کار بزرگتر صورت میگرفت.

از آن روز به بعد برخلاف باقی انتخابات های قبل از ان،مردم را دو گروه کردند،به دسته ای گفتند مزدور حکومت! دسته دیگر را حق طلبان نامیدند،اصلا خودشان هم میدانستند نه تقلب یازده میلیونی قابل انجام است و نه با آشوب در تهران،ان ها بالاتر از میدان ولیعصر و بالاشهر و..میشود حکومت را عوض کرد!

هدف فقط مردم بودند،تب اعتراضات با 9 دی خوابید،باید این تنور دوباره داغ میشد،شبکه های اجتماعی مجازی که آمدند،حتما باید این دو دستگی و چند دستگی بیشتر میشد،عده ای را دلواپس کردند و عده دیگر را کاسب! دسته ای شدند زخم خوردگان تحریم و دسته ی دیگر صاحبان ثروت!

کار بجایی رسید که انتخاب ها فقط بر اساس لج بازی با دسته دیگر از مردم ،انجام میشد،فرق نمی کرد طرف را برای مجلس و دولت بشناسند یا خیر،فقط کسی بیاید که کس طرف مقابل نباشد..،حالا هر که میخواهد باشد..!

علیرضا
۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

اولا لازم است بدانید رهبری طبق قانون نمی تواند رئیس جمهور را مستقیما عزل کند!

 عزل رئیس جمهور تنها در سه حالت می تواند امکان پذیر باشد:

یکم: این که مجلس شورای اسلامی رای به عدم کفایت وی دهد و سپس تایید رهبری! دوم: دادگاه دیوان عالی کشور حکم به مجرم بودن و عزل وی دهد و سوم: این که رئیس جمهور به دلیل بیماری و یا غیبت ..دوماه نتواند در محل کارش حضور یابد که خب معاون اول با اجازه رهبری موقتا جانشین وی تا برگزاری انتخابات میشود.

دوما:طبق قانون اساسی،هیچ کسی نمی تواند مجلس شورای اسلامی را منحل کند! درصورت استعفای نمایندگان هم فقط در حوزه های انتخابیه انان،انتخابات میان دوره ای برگزار خواهد شد!

سوما:این که احمدی نژاد گفته باشد که رئیس دستگاه قضا عزل شود! بیشتر یک جبهه گیری است تا یک پیشنهاد!صادق لاریجانی تا چند وقت دیگر ،جایش را به آیت الله ا... از مدیران حوزه علمیه قم خواهد داد! پس فکر نکنید اگر چند روز دیگر مراسم معارفه ایشان برگزار شد بخاطر نامه این اقا بوده باشد!

چهارما: با سه مقدمه بالا باید گفت که احمدی نژاد میخواهد عامل نابسمانی ها و مشکلات را به طور مستقیم رهبری نظام و شخص آیت الله خامنه ای معرفی کند! احمدی نژاد به خوبی میداند که طبق قانون رهبری چه اختیاراتی دارد ولی در نامه خود رهبری را دارای اختیارت گسترده معرفی و سپس پیشنهاد عزل و انتخابات فوری و آزاد میدهد! او میداند که شرایط کشور در سال آینده از نظر اقتصادی و اجتماعی به یک بحران ملی تبدیل شود،پس میخواهد خود را منجی مظلوم جلو دهد و بگوید مردم من این پیشنهاد ها را دادم ولی رهبری گوش نکردند...!

پنجما: اگر بخواهیم نظرات محمود احمدی نژاد بخصوص در دهه هشتاد را در مورد شورای نگهبان و دستگاه قضایی و زندانی سیاسی ردیف کنیم به یک چرخش 180 درجه ای نسبت به امروز خواهیم رسید..!

علیرضا
۱۱ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۱۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

این که هرکسی حق انتخاب دارد و میتواند رای دهد،شکی نیست!

این که اگر کسی به خاطر خدماتی که دولت یا شخصی به او داشته به او رای دهد هم خارج از عقل نیست! و حتی انصاف است!!!

اخیرا مد شده که هر وقت افتضاح و بوی فسادی از دولت روحانی (برادر رئیس جمهور و برادر معاون اول و.. )بالا میزند،بعد یک عده میگویند چرا فساد همه گیر شده و فساد چپ و راست نداره!باید عرض کنم دقیقا فساد چپ داره و راست شاید نه!

چند روزیست که برخی از بازیگران سینما،(بخوانید سیلبریتیییی ها) که به صورت تمام قد از دولت روحانی در انتخابات حمایت کردند و درپروژه موفق رقیب هراسی برای روحانی سنگ تمام گذاشتند،با بالا زدن بوی متعفن فساد و ناکار امدی برای ان که گند حمایت خود را توجیه کنند،میگویند به روحانی رای دادیم که بعدا از او انتقاد کنیم!

 واقعا مضحک و مسخره نیست؟

کسی که بزرگترین اختلاس قرن ایران (صندوق ذخیره فرهنگیان با 18 هزار میلیارد در جدید ترین امار)،حقوق های نجومی مدیران روحانی،رانت 600 میلیون یورویی گمرک دولت بنفش! فساد سیاسی و اقتصادی حسین فریدون و مهدی جهانگیری، چینش لیست مجلس و شورای شهر توسط شهردار فاسد سابق تهران(کرباسچی)،افتضاح در افتضاح برجام و ضرر هنگفت ایران از این معامله،بیکاری شدید و فقر مردم در دولت روحانی، پرورش جاسوس در تیم هسته ایی دولت او! فریب مردم با وعده دریافت 150 میلیارد دلار از امریکا! دروغ های روحانی مبنی بر دیوار کشی رقیب در صورت پیروزی در خیابان ها و.. ببیند و باز به روحانی رای دهد ! و بعد بگوید بهش انتقاد داریم! چه بگوییم؟ بگوییم سلام!؟

نه عزیزم! خودتان هستید!...خودتان هستید،در تک تک فساد های سیتماتیک دولت روحانی،شریک هستید!

علیرضا
۰۷ آبان ۹۶ ، ۲۳:۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

پدرش میراسماعیل با پدر آقای خامنه ای،پسرعمه،پسردایی بودند،از انجایی که به رنگ کردن علاقه داشت،لیسانس هنری و فوق معماری و..گرفت،مرحوم میراسماعیل،از تاجران چای و..تبریز بود،دانشگاه که بود،با مهدی بازرگان و الادپوش(مارکسیست) اشنا شد و انجمن اسلامی دانشگاه را راه انداخت،بعد از تحصیل،شرکت سمرقند را تاسیس کرد، بعد از یکسال،ساواک ،او و بازرگان و..بازداشت کرد!حسن آلادپوش مخفی شد!آلادپوش از اعضای اصلی مجاهدین خلق بود،میرحسین موسوی هم در بازداشت نامردی نمی کند و هر چه از الادپوش و دیگران میدانسته افشا میکندو بعد چند روز برخلاف بازداشت چندساله دیگر دوستانش،آزاد میشود و با زهرا رهنورد که در نمایشگاه نقاشی آشنا شده بود و به همراه دو فرزند اش تا انقلاب به آمریکا میروند...!

به غیر از همکاری با ساواک،تنها سابقه انقلابی اش برگزاری نمایشگاه موش و گربه بود که مفاهیم ضد رژیم داشته در سال 53 دایر کرده بودند...

شهید بهشتی که حزب جمهوری اسلامی را تاسیس کرد،معلوم نشد چگونه میرحسین موسوی عضو آن شدو دبیر سیاسی حزب! وقتی با توصیه و رابطه ی هاشمی رفسنجانی به عضویت شورای انقلاب درآمد نگاه ها هم رفت سمت هاشمی!به واسطه دوستی موسوی با مهاجری و محمدرضا بهشتی و سرحدی زاده،و نزدیکی باهاشمی،سردبیر روزنامه میشود!روزنامه که ارگان مطبوعاتی حزب بود،موسوی همیشه ستونی را در تمجید دکتر مصدق و جبهه ملی قرار میداد!حتی زمانی که از دفتر بنی صدر،نامه ی چند صفحه ای علیه ولایت فقیه نوشته شده بود،موسوی اجازه نداد جواب مستدل نامه در روزنامه چاپ شود!

#فرهنگ_پرواز

وقتی او را به عنوان وزیر پیشنهادی خارجه دولت شهید باهنر،معرفی کردند،دیالمه و آیت و کاشانی علیه اوموضع گرفتند و از نبود سوابق روشن انقلابی و حتی مسلمانی وی انتقاد کردند!

دیالمه که پیش بینی های همیشه درستی داشت،خط فکری موسوی را جنبش مسلمانان مبارز معرفی کرد،در مورد همسر او رهنورد نیز گفته بود که همسر او،درکتاب طلوع زن مسلمان،جملات حضرت علی ع را در نهج البلاغه به فارسی ترجمه کرده و بعد انان را ارتجاعی و علیه زن تبلیغ کرده است!

دیالمه گفته بود موسوی حتی یکروز سابقه انقلابی ندارد،پس چطور میتواند با وزارت خارجه، انقلاب را صادر کند؟

وقتی که تنها 5 روز از عزل بنی صدر میگذشت،دکتر دیالمه که سخنرانی مشهوری علیه موسوی در مجلس ایراد کرده بود،در انفجار 7 تیر60 بدست منافقین،به همراه بهشتی و دیگر اعضای حزب،شهید میشود! آقای خامنه ای هم روز قبل انفجار حزب،در مسجد ترور و در بیمارستان بستری میشود،مخالف دیگر موسوی برای پست وزارت خارجه،شهید دکتر آیت بود که یک هفته بعد از شهادت بهشتی و دیالمه،به مقاله موسوی بانام خیابان مصدق انتقاد و با یادآوری جمله امام خمینی،درباره مصدق که فرموده بود مصدق به اسلام سیلی زده و عکس سگ عینک دار را گفتند ایت الله...! اشاره کرده بود!

روز رای گیری،حسن آیت بدست منافقین با گلوله در ماشین اش شهید میشود،اسناد روابط موسوی با سرویس های خارجی و ..را میدزدند!بعدا که باجناق آیت دنبال پوشه وی میرود وزارت خارجه،میگویند دست پرفسور مکری نیز هست،ولی هنوز معلوم نیست مکری زنده است یا خیر..؟

بعداز شهادت رجایی وباهنر،آیت الله خامنه ای،با95درصد رئیس جمهور شد،انتخاب نخست وزیر از اختیارات رئیس جمهور بود،ولی با فشار مجلس و هاشمی و حزب جمهوری،میرحسین به مجلس معرفی شد،موسوی،تا سال64 دوبار استعفا میدهد!که هاشمی نمیگذارد علنی شود! موسوی در دوراولش،اکثر نیروهای حزب اللهی را حذف میکند!حتی ناطق نوری و عسگراولادی و ولایتی را حذف میکند که امام مخالفت میکند..در دوردوم، آقای خامنه ای شرط میکند که در انتخاب نحست وزیر،اختیار داشته باشدو امام ره موافقت میکند!اما جریانی در مجلس و رئیس آن!در باقی ماندن موسوی اصرار میکنند!

 

علیرضا
۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۴۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

ببینید به کجا رسیده ایم؟ انسان بدون آرمان مرده است! هر چی شکم بشریت را پر کنی!هرچه به شهوات او برسی!هرچی نیاز های مادی او را تامین کنی نه تنها سیر نمی شود بلکه گرسنه تر یا حتی وحشی تر میشود! طرف از ان ور دنیا میاید به اسم رسول الله و جهاد و..سر می برد و آدم میکشد! برای او آرمان تعریف کردند و برای ما هم آرمان تعریف کرده اند! این میشود افتخار یک دختر تعداد لایک برای زیبایی صورتش و سگ بغل کردنش میشود! این میشود که مدام ذهن پسرهای جوان ما میشود که فلانی ماشین اش این و فلانی اینه ...!

این میشود که دخترها مدام به هیکل نازک و پسران به طول آلت....بیاندیشند!اینها میشود...

به کجا رسیدیم؟ آرمان ما چه بود؟برای چه انقلاب کردیم؟ سطح زندگی مسئولان نظام چگونه است؟چرا وقتی حرف از حقوق های نجومی شد عده ای گفتند چرا فلانی این همه گرفته و ما نگرفتیم؟چرا نگفتند اصلا چرا او گرفته و مستمندان نگرفتند؟

برای جوان ها آرمان کاذب تعریف شد!از ارزش های انقلاب ساده زیستی و عدالت و ...فاصله گرفته شد،وقتی اختلاس چندهزار میلیاردی رخ داد،عده از مردم میگفتند چرا او دزدی نکرده و ما نتوانستیم بکنیم؟

برای جوان آرمانهای کذبی مثل تعداد فالوئر بالا و لایک و پرستیژاجتماعی و هایکلاس بودن و لوکس و..تعریف کردند!وقتی از بیان انقلابی بودن خجالت بکشیم و قبل انتخابات به مسئولان ستاد انتخاباتی بگوییم بجای حرف از انقلابی بودن و آرمانگرایی،حرف از معیشت و بیکاری و تورم بزنیم نتیجه اش این میشود که رقیب بیاید از فرصت استفاده کند و برای مردم آرمان صلح و ترس و ترس از جنگ و ابرهای خیالی تهدید نظامی بنماید و دشمن آن طرف آب هم با ساز تحریم و تعلیق برایش برقصد!

وقتی برای مردم،از اعلام تعداد شهدای مدافع حرم ،خودداری کنی این میشود که برخی فکر کنند شهدای مدافع حرم عده ای قلیل اند که برای پول و دلار میروند! این میشود که کسی که بیشتر وادادگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشته و لیست تحویل سرداران نظامی را به دشمن داده ،وقتی بیاید با سردار سلیمانی ها دیدار کند و عکس بگیرد برایش کف کنید و بگویید دیدار دوسردار..!

چقدر برای تشکیل جامعه مدنی در دوران اصلاحات،با زیرپاگذاشتن اعتقادات و حمله مقدسات،اباحه گری فرهنگی،قبح زدایی از رسومات اخلاقی و ناموسی،همایش و سخنرانی کردند!چرا؟ وقتی آرمان یک عده شد لخت شدن و نداشتن روسری و مترادفش کردند با آزادی! این میشود کسی بیاید بگوید میدانم فلانی خیلی دزد و دروغگوست! ولی اگر رای نیاره آزادی از بین میره...

چرا وقتی شهردار فاسد سابق تهران و یا فلان تاجر ورشکسته و مفسد مالی از زندان آزاد میشود ،کمپین های حمایتی برایش ترتیب میدهند و آرزوی جوان ها این میشود که مثل او بچاپند و بخورند؟

علیرضا
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳ نظر

داستان اول:

دانشگاه که بودیم، دلباخته دختری شدم ،تمام کارها و درسها تحت تاثیر یک عشق شد،بخاطر نوع کارها در بسیج دانشگاه،با برخی از روحانیون جوان و خوش بیان آشنا شده بودم،با بچه های خوابگاه هم ارتباط زیادی داشتم،خیلی هایشان از شهرها و روستاهای دورافتاده ی فارس و کرمان و خوزستان و..آمده بودند،اکثرشان مرا به عنوان یکی از اعضای اصلی بسیج دانشگاه می شناختند،میدانستم خیلی هایشان در احکام اولیه دین مشکل دارند،چه برسد به مسائل سیاسی و معرفت دینی و.. ولی اکثرشان دل پاکی داشتند و آماده پذیرش حق!

بارها یکی از روحانیون خوش بیان از من خواهش کرد که ترتیبی بدهم تا جلساتی با بچه های خوابگاه در محل نمازخانه خوابگاه برگزار بشود که من بارها به دلایلی آنرا عقب انداختم تا جایی که اصلا برگزار نشد!

 زمان هایی هم که به دیدن آن روحانی میرفتم،بیشتر در مورد آن دختر دانشجو،و راه های رسیدن به آن(ملت دنبال راه رسیدن به خدا هستد!) بحث میکردیم و شبانه روزبه فکر آن بودم!

نزدیک انتخابات مجلس هم که میشد،فکر میکردم با تبعیت چند تن از بچه ها خوابگاه و دانشگاه از نظرات من،به تکلیف خودم عمل کردم!ولی واقیعیت این بود با رای دادن چند تا از آنها،فقط خودم را فریب دادم و از اصل قصه، همان بسط معرفت دینی و سیاسی ...دور افتادم!

همه به خاطر چسبیدن به دلیل فرعی قصه و عاشقی! و نپرداختن و برگزار نکردن جلسات هنوز هم از دست خودم ناراحت هستم..!

داستان دوم:

خدمت سربازی که رفتم،در دوران آموزشی،گاهی که وقت استراحت پیدا میکردم،با گروهان 160 نفره ای که نمونه کوچکی از جامعه ایران از بچه های سیستان تا آذربایجان و خراسان تا خوزستان در ان جمع بودند،بحث میکردیم! یکبار یادم هستم با دونفر از هم خدمتی ها درباره ی خروج مغزها از ایران حرف میزدیم و من از شهید چمران و زندگی اش سخن گفتم!بحث که بالا گرفت، به مسائل سیاسی هم رسید،سرمان راکه بالا گرفتم،دیدیم چیز حدود سی چهل نفر دورمان جمع شدند و دارند به حرفهایمان گوش میدهند،خواستم بحث را تمام کنم که دیدم بچه ها اصرار میکنند که ادامه دهیم! با یکی شان که حرف میزدم،فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی... صنعتی شریف یا امیر کبیر بودم(درست یادم نیست) از مسائل سیاسی و تقسیم بندی های رایج و اندیشه های گروه های سیاسی چیز زیادی نمی دانست! دردلم گفتم این از نخبه علمی مان! وای بحال بقیه...

یکبارهم یادم هست فرمانده آمد و بحث ده نفره مان در حیاط پادگان را بهم زد! بنده خدا از سر و صدای ما بیدار شده بود!

دیدم در دورانی که در بسیج بودم،یا نهایتا با چند بسیجی خرده شیشه دار بحث میکنیم،یا اگر بخواهیم با دیگر دانشجویان حرفی بزنیم،چون ما را به دید یک عضو بسیج نگاه میکنند،هر حرفی و هر بحثی را نمی کنند...خودتان بهترمی دانید!

داستان سوم:

لوله کش بنده خدا که کار میکرد،حرف از طب سنتی و...شد،از تیزهوشی و دقت پدربزرگش روحانی اش در تشخیص بیماری ها میگفت!

 گاهی هم حرف از آب و خشکسالی و باران میزد! حرف از انتخابات رای دادن و ندادن شد،نمی دانم سر چه حرفی!!! بحث رضاخان را وسط کشید و از توسعه کشور از درزمان حرف میزد،دیپلم هم نداشت بنده خدا! به او درباره ی خیانت رضاخان به طب سنتی گفتم!چند ثانیه ای مکث کرد و دیگر حرفی نزد...!

هنوز هم کم کاریم!

همین...

علیرضا
۰۵ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۴ نظر

در مسجد جوزستان،تفسیر قرآن میگفت،نزدیک انقلاب بازداشت شد و قبل از انقلاب!آزاد و رفت فرانسه و در کنار امام قرار گرفت.

قرآن را با محور مبارزاتی و ..تفسیر به رای میکرد!شهید مطهری و بهشتی بارها اعتراض کردند!ساواک هم سید محمد موسوی خوئینی ها را به جرم ارتباط با مجاهدین خلق بازداشت کرده بود!دقیقا زمانی که سازمان مارکسیست و تغییر عقیده داده بود!

خوئینی ها،بارها مطهری وشهید مفتح را به دلیل تدریس در دانشگاه در زمان شاه،سرزنش میکرد!در جلسات تفسیرش،از عباس عبدی و ملکی،میرداماد وپیمان و خالقی(اصلاحطلبانی که بعد از انقلاب سفارت آمریکا را اشغال نمودند) و..تا گودرزی طلبه ای جوان(رهبر گروهک فرقان) شرکت میکردند!

حتی یکبار خوئینی ها،مطهری را مصداق و یصدون عن سبیل الله نامید و گودرزی و دوستانش تحت تاثیر افکار او شدند! عطریانفرمیگفت گوردزی 20 سالش بود تفسیرات مبارزاتی از قرآن میکرد..! بعدا استاد مطهری و مفتح وسپهد قرنی را ترور و شهید نمودند،ولی ترور هاشمی رفسنجانی نافرجام ماند!

صباغیان،گروهک فرقان را نتیجه جلسات جوزستان و افکار شبه مارکسیستی موسوی خوئینی ها،میدانست!فرقان با مجاهدین خلق ارتباط داشتند وتا زمان دستگیری اعضا بازوی نظامی انها بودند..

قبل از انقلاب وقتی بازداشت بود،ملکی با همکاری مردم پول جمع کرد و برای خانواده او خانه ای خرید!بعد انقلاب،خوئینی ها،خانه را فرخت و به خانه باغ بزرگ و نجومی یکی از درباریان شاه انتقال داد و ساکن شد!

ناطق نوری میگفت در دادگاه از متمهان گروهک فرقان سوال کردم چگونه به نتیجه رسیدید که استاد مطهری را ترور کنید که انها گفتند ما تحت تاثیر جلسات مسجد جوزستان خوئینی ها قرار گرفتیم و عمل کردیم!

وقتی قرار شد سفارت آمریکا،گرفته شود،انجمن اسلامی مخالفت نمود،قرار شد با امام ره مشورت شود،ولی عده ای از دانشجویان با خوئینی ها مشورت میکنند،موسوی میدانست که امام مخالف است ولی خواست امام را در عمل انجام شده قرار دهد!سفارت که اشغال شد،امام دستور داد تا تمام اسناد افشا شود!ولی سند ارتباط بنی صدر با سفارت که جز اسناد امحا شده نبود و کاملا سالم بدست میاید!!! با دستور خوئینی افشا نمی شود!ولی در عوض خوئینی به دانشجوها میگوید بگردند تا سندی علیه شهید بهشتی پیدا کنند که ناکام میماند!

وقتی که شورای نگهبان نبود!خوئینی ها از طرف امام مامور بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری شد!او درحالی که ارتباط بنی صدر با جاسوسان آمریکایی را میدانست،بنی صدر را تایید صلاحیت نمود..!وقتی شهید بهشتی به رد صلاحیت جلال الدین فارسی اعتراض کرد،موسوی خوئینی ها او را افغانی نامید..

رجایی و باهنر که در انفجار شهید شدند،پرونده متهمین که برخی چهره های سرشناس چپ و اصلاحطلب در بین شان بود به جریان افتاد،با شهادت قدوسی و رازینی و برکناری لاجوردی از دادستانی انقلاب،موسوی خوئینی ها،شد دادستان کل کشور!تقی محمدی همدست کشمیری،در زندان،به صورت مشکوک کشته شد!خوئینی ها گفت خودم بازجویی ها را ادامه میدهم ولی هیچگاه جزییات پرونده را به وزیر دادگستری و آقای اردبیلی رئیس شورای قضایی به صراحت بیان نمیکرد!دوستانش در مجاهدین انقلاب،میگفتند پرونده را مختومه اعلام کن!ولی 62 نفر از نمایندگان به امام نامه نوشتند که پرونده پیگیری شود!از آن طرف 61 نفر از وزیران کابینه میرحسین موسوی و نمایندگان و..به امام نامه نوشتند پرونده مختومه شود و متهمین بی گناه اند!بسیار مواظب بهزاد نبوی بود که مبادا اتهامش ثابت شود...!

مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی در حضور امام خمینی با دادستان کل یعنی خوئینی ها ودادستان انقلاب وقت تهران سید ابراهیم رئیسی را جلسه میگذارد!خوئینی ها اعترافات متهمین حتی برای انها که کیفر خواست صادر شده (جرم اثبات شده)را انکار میکند و میگوید پرونده چیزی ندارد!ولی رئیسی به اردبیلی میگوید با نظر خوئینی ها مخالف است و جرم برخی ثابت و اعتراف کردند! ولی محمد موسوی خوئینی ها اصرارش را ادامه میدهد !

محمد موسوی خوئینی ها

بعدا خوئینی ها به رئیسی دستور میدهد که مختومه شدن پرونده را به رسانه ها اعلام نماید...

علیرضا
۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۳ موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱ نظر

نوروز 1396و سال اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال مبارک باد...
..................................................................................................

پدرش شهید غفاری بود،پدر مادرش آیت الله مقدس تبریزی!قبل انقلاب عاشق جنگ بود!به مانند همه..وقتی انقلاب شد،به مجلس راه یافت!تنها عضو جامعه روحانیت مبارز بود که به بنی صدر رای منفی داد!وقتی کاندید مجاهدین خلق تایید صلاحیت شد،به موسوی خوئینی ها نماینده امام در تایید صلاحیت..اعتراض کرد!خودش میگفت یکبار همسر بی حجاب بنی صدر همراه با همراهانش در ماشین مدل بالا بازداشت کردیم!بعدها مصاحبه کرده بود حاضر بوده جانش را برای حفظ بازرگان بدهد!میگفت سال 57،برای فرار از چشم ساواکی ها،با چادرزنانه به مسجد و و برای زنان منبر میرفته!

در مجلس که بود اهل دعوا وگاهی کتک کاری هم بود!یکبار یکی از اعضای نهضت آزادی را با لنگه کفش زده بود!تاجایی که هاشمی رفسنجانی هم صدایش درآمده بود!ولی تا آخرین روزهای حیات منتظری،در درس اخلاقش شرکت میکرده...!اما همیشه آن کتک کاری ها رد میکرده...در درگیری های سال60 بین حزب اللهی ها و مجاهدین و طرفداران بنی صدر شرکت میکرد و به شدت مجروح میشود!

کارخانه جوارب استارلایت که مصادره شد،میرحسین موسوی آنرا با تمام امکانات داد به هادی غفاری!در حکم میرحسین آمده بود که با سود کارخانه کارهای فرهنگی صورت بگیرد!اما خودش داستان دیگری نقل میکرده..بعدها شیخ هادی هم نامردی نکرد و ساختمان الهادی با 1500 متر زیربنا را در یکی از نقاط خوب تهران ساخت!به علت سو مدیریت او،کارخانه تا مرز ورشکستگی هم رفت!یکروز کارگران با روش خودش!از خجالت استخوان های حاج آقا درآمدند و تا چندماه بستری بود!برای سود دهی بیشتر،تولید جوراب های نازک و بدنما را بیشتر کرد تا جایی که یکبار احمدینژاد که عضو انجمن اسلامی علم و صنعت بود در سخنرانی هادی غفاری،به آن و دولت میرحسین اعتراض کرد...!

#فرهنگ_پرواز

هربار که در مجلس میخواست نطقی کند دیگر نماینده ها با متلک بحث جوراب استارلایت(آسیا)را پیش میکشیدن!به گفته خودش یکبار بعد از رهبری اقای خامنه ای،رفته بود پیش ایشان،از انتقادهای احمد توکلی که اسمش را رفیق اقا گذاشته بود انتقاد و گله کرده بود ولی اقا گفته بود شما هم رفیق بنده هستید..!غفاری بعدا استعفا داد وازکارخانه رفت!ولی الهادی...

علیرضا
۳۰ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۵۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

امام ره را که دیدعاشقش شد!تحصیلات را رها کرد و از پاریس آمد تهران!پدر و مادرش هر دو منتسب به علمای معروف بودند و پدرش بارفروش میدان تره بار تهران بود.مجاهدین انقلاب که تاسیس شد از اعضای اصلیش بود،بنی صدر که آمد او را نقدش میکرد ولی قبلش حامی اش بود!خودش میگفت تحت تاثیر مارکسیست هم قرار گرفته بوده!همراه با بهزاد نبوی با نماینده امام خمینی،درگیر شدند،تفکراتشان کمی چپکی شده بود و امام دستور انحلال سازمانشان را داد!با اندیشه های شهید مطهری میانه بدی داشت! خاتمی که شد وزیر ارشاد،معاونش شد!خاتمی که قهر کرد و رفت او هم کنار رفت و شد دانشجوی علوم سیاسی!با اصغرزاده و...تا عبدی وآغاجری در مجمع تشخیص ، کار تحقیقاتی میکردند!

دوم خرداد شد،شد معاون سیاسی وزیر کشور،نوری که استیضاح شد او شد سرپرست تا لاری بیاید..!مشارکت در احزاب رادوست داشت برای همین در حزب مشارکت عضو اصلی شد!از کودکی بازیگوش بود!با این که معاون وزیر کشور،موسوی لاری بود،ولی اهل شیطونی بود! دادگاه که با روزنامه سلام،خداحافظی کرد،تاجزاده تاب نیاورد و با دفتر تحکیم وحدت دست به اعتراضات زد!دوستانش هم مشارکت داشتند!حکم دادگاه را تاوان انتخاب مردم در دوم خرداد میخواند!از 18 تیر 78 میخواست نهایت استفاده را ببرد!

#فرهنگ_پرواز

ناجا که دست وزارت کشور بود،تاجزاده میگفت پس این نیرو دست ماست یا اون اقا(رهبری)!!!بعد هم اغتشاشگران را برد سمت بیت رهبری!،بسیجی نبود ولی بسیجی ها راهم دوست نداشت!یکسال بعد از فتنه78،رهامی و شیرین خانم!شدند وکلای پرونده محکومین!فرشاد ابراهیمی را پیدا کردند و گفتند بگو سرکوب اعتراضات 78 اشتباه بوده! فرشاد هم گفت و اینها فیلم نوارش کردند!بلوتوث نبود ولی پخشش کردند!قاضی دخالت تاجزاده را فهمید،بعدا که آزاد شد ،ابراهیمی رفت اسرائیل!جاسوس بودنش بعدا ثابت شد!سید مصطفی میگفت خود شیرین عبادی نوار را برایم آورده بود!

انتخابات مجلس ششم که فرا رسید،تاجزاده یاد التماس دعای هم حزبی هایش افتاد،آدم اهل خیری بود،تعدادی تعرفه با مهرهای تقلبی و صندوق های فک پلمب شده تا کلی آمار جعلی از شمارش آرا و.. را روی دست ملت گذاشت!بعضی از صندوقها که اسم فلان نامزد در نیامده بود،طرف تا هزار رای هم آورده بود! هاشمی رفسنجانی را آخرین نفر اعلام کردند! احمدینژاد و چند نفر دیگر را هم اصلا حساب نکرده بود! شکایت ها که بالا گرفت!شورای نگهبان برخی صندوق ها را با حکم حکومتی رهبری، باطل اعلام کرد! کارگزارانی ها حسابی از دوستان مشارکتی شان ناراحت شدند!انتخابات مجلس انتخاباتی بود که گاهی فردی با اختلاف صد تا رای پیروز میشد!اما سید باید فکر همه را میکرد!

علیرضا
۰۷ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۲۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر