فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۲۶۵ مطلب توسط «علیرضا» ثبت شده است

این مطلب طنز را برای هفته نامه 9 دی نوشته بودم!که در اینجا منتشر شده...



موضوع انشاء: دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟
کشف انشای یک حقوغ‌دان در کودکی...
ما اهل اینجاییم، من همیشه دوست داشتم روزی به تهران بروم، آخه اونجا بزرگ‌تر از اینجاست، اونجا آدم‌های بزرگی هستند، دوست دارم بروم درس بخوانم تا کسی بشوم، مادرم همیشه من را دعا می‌کند، می‌گوید تو روزی مرد بزرگی می‌شوی، دیروز که داشتم به خانه‌مان می‌رفتم، آرش جلوی من را گرفت و گفت هرچی خوراکی داری باید به من بدهی وگرنه من تو را می‌اندازم توی گل ولای تا لباس‌هایت کثیف بشود، من ترسیده بودم، چون مادرم می‌گوید نباید لباس‌هایت را کثیف کنی! برای همین به آرش پیشنهاد دادم که من خوراکی‌هایم را به تو می‌دهم و تو بذار من به خانه بروم، او قبول کرد...
 هر دو تایمان از معامله راضی شده بودیم، به قول عمو، که از آدم‌های بزرگی است، هر دویمان بازی را برده بودیم... من عمو را زیاد دوست دارم، او هم من را دوست دارد! دیشب خواب دیده بودم که در آینده دوستی خوشخنده پیدا می‌کنم. دیدم او رفته خارج درس خوانده، او پدر پول داری دارد، تعبیرش را از میرزا شنیدم که می‌گفت خوابت تعبیر میشه.

من دوست دارم بروم ملا شوم، چون که شنیدم ملا شدن از آدم شدن آسان‌تر است، برادرم دوست ندارد که ملا شود ولی من دوست دارم فامیلم را عوض کنم، سرکوچهٔ ما یک گروهبان شاهنشاهی زندگی می‌کند، او در خانه‌اش گازانبر دارد و هیکل بزرگی دارد، من از سیبیل‌هایش می‌ترسم، آدم ترسناکی است! یکی از دوستانم بابایش بهش گفته وکیل‌ها فقط یک کیف پر از کاغذ دارند، وخوش تیپ هستند، ولی ما در خانه‌مان به جز یک بیل و آفتابه حلبی، یک داس هم داریم، من طرز کار با داس را از دوستم یاد گرفتم.
من دوست دارم یک حقوق‌دان بشوم و همه به من افتخار کنند. من دوست دارم رئیس بشوم و همهٔ آدم‌های بیکار فامیلمان را استخدام بکنم، پدر یکی از دوستانم همزمان با گرفتن دیپلمش از دبیرستان شهرمان، توانسته لیسانسش را از تهران بگیرد، در محلهٔ ما کسی سیکل ندارد، اگر من دوسال دیگر درس بخوانم، معلمان گفته است که تو می‌توانی سیکل بگیری، یادم هست هر وقت معلممان سر من و بچه‌های کلاس داد کشیده است و ما ترسیده‌ایم، من احساس غرور و عزت می‌کنم که از آدم با قدرتی می‌ترسیم. در شهر کوچک ما کدخدایی هست که قبلا پدرش خان بوده، یعنی او خان‌زاده است.

 او شاه را خیلی دوست دارد، ما هم از او و بچه‌هایش حساب می‌بریم، او هر وقت دوست دارد راه آب قنات را به مردم می‌بنندد، چون اهالی محله ما تنبل هستند نمی‌خوان خودشان قنات بکنند، کار خوبی کردند، چون قنات لباس‌های آدم را کثیف و خاکی می‌کند.
من می‌خواهم در فرنگ درس بخوانم، می‌خواهم حقوغ بخوانم، معلممان می‌گوید حقوغ، دو تا قاف دارد، ولی من می‌دانم که مثل قله قاف، حقوق هم یک قاف دارد...
مادرم هر وقت از دست بابام عصبانی می‌شود می‌گوید مرغ یکپا دارد! ولی مرغ‌های خانه کدخدا با اینکه دوتا پا دارند، همیشه با یکپا می‌پرند و بال‌هایشان را باهم و کنار هم می‌ذارند، مرغ‌هایشان در کوچهٔ پشتی ما پیاده روی می‌کنند...
راستی آقا معلممان گفته دیگر از این انشا‌ها، ننویسم، چون آقامدیر خوشش نمی‌آید، او دوست کدخدا است، او همیشه کروات می‌بندد، عمو کروات ندارد، او باغ پسته در شهرشان دارد، او دوست دارد پنج تا بچه داشته باشد و همه‌شان اهل تجارت و زرنگ بازی باشند، ولی من دوست دارم یک حقوق‌دان بشوم، چون دوستم می‌گوید حقوغ‌دان‌ها می‌توانند همهٔ جاده‌ها را آسفالت کنند، آخه دوست باباش دیروز یک نفر را ورداشت یکجایش را آسفالت کرد، من و دوستم نمی‌دانیم کجا را برایش آسفالتکاری کرده، چون دوستم می‌گوید از دیروز اون آدمه دیگر حرفی نزده....
ولی پدرم می‌گوید آسفالت کاری، کار قیرگونی کار‌ها است، من شاید در آینده بتوانم معنی این حرفش را بفهم، راستی پدرم هر وقت نمی‌خواهد به من پول بدهد، می‌گوید جیبم خالی است، دوستم خیلی شیروخورشید پرچم را دوست می‌دارد، من روزی‌‌ همان معامله ای که با آرش پسر قلدره کردم با دوستان کدخدا می‌کنم که بتوانم راحت بروم خانه.

علیرضا
۲۳ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹ نظر

1: وقتی شما بخاطر چیزی یا حسی دچار فشار باشید،سخت ترین خبرها برای شما شاید مربوط به همان موضوعاتی باشد که ذهن و روان شما را اذیت میکند،مثلا اگر شما دنبال آب باشید،کافیست کسی به شما بگوید فلانی ظرف آب را شکست و ریخت روی زمین! شاید شما بخاطر همین عصبانی شوید و یا ناراحت شوید،پس این میشود نقطه ضعف شما....

2:مردم ایران اسلامی در سال 1357 انقلاب کردند،خون دادند،جنگ 8 ساله را تحمل کردند،پای انقلاب در همه ی این 36 سال ایستادند،دشمن را نا امید کردند،ولی این دشمن هر ساله با نزدیک شدن به سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از طرق مختلف سعی بر ایجاد نا امیدی و القای شکست و بدبختی  در مردم و به خصوص جوان ها کرده است.

گاهی از طریق شبکه های ماهواره ایی،گاهی از طریق برخی روزنامه های مورد دار! گاهی از طریق برخی افراد مسئله دار،نشان دار و بی نشان،کار کرده اند،پول خرج کرده اند،اما به لطف خداوند متعال به نتیجه نرسیده اند.

3:کشور ایران از ابتدای انقلاب با انواع تحریم ها مواجه بوده است،ولی از سال 91 شمسی،این تحریم ها تبدیل به جنگ همه جانبه اقتصادی شده است،مردم در زندگی و معیشت خود،دچار فشار شده اند،و با توجه به این مسائل دشمنان به صورت هدفمند،در کنار این جنگ اقتصادی ،دست به القای ناتوانی و.. زده است.

4:با ورود موبایل های اندرویدی و ...نصب و استفاده ی برنامه های پیام رسان رایگان و شبکه های اجتماعی موبایلی مختلف،از پار سال تا بحال،پیام های گوناگونی در رابطه با اختلاس و دزدی از بیت المال دست به دست می چرخد،البته غالب محتوای این پیام ها به صورت طنز است ! این نشان ازکاری هدفمند می دهد...

پیام هایی که قسمت های از متن پیام را وقتی میخوانیم متوجه میشویم قسمتی هنوز در دادگاه اثبات نشده و قسمت هایی هم دادگاه حکمش را داده...

5:از همه جالب تر این که بسیاری از افراد معنای کلمه ی اختلاس را نمی دانند! و میگویند چرا به جای اختلاس از کلمه دزدی استفاده نمی کنید؟ !! باید گفت اختلاس یعنی دزدین یا ربودن مالی  از دولت یا بیت المال،شاید برایتان عجیب باشد...

بعضی از این پیام آمده اند عناوینی که هنوز در حد ادعا باقی مانده،و هیچ کسی ثابت نکرده و یا این که ارزش سهام یک شرکت را به عنوان کلاه برداری از مردم  را با عنوان اختلاس یاد کرد اند! خب چه دلیلی میتواند داشته باشد ؟

بعد میایند جمع می بندند و میگویند آی مردم ببنید یعنی از هر ایرانی چند ده میلیون پول دزدیده اند!

خب این ها چه پیامی می تواند داشته باشد؟
یا پیام های دیگری که واقعا بویی از انسانیت برده نشده....

یا گاها میایند میگویند چرا ایران به حزب الله و.. کمک می کند؟ اما نمی گویند این کمک ها به چه مقدار است و محلش بودجه اش از کجاست ؟ نمی گیوند این کمکها،چقدر برای ایران تا بحال سود داشته ،اما از آن طرف سر قرار داد فلان سرمربی فوتبال که از بیت المال سالی ده میلیارد تومن میدهند ! اسمش را میگذارند سرمایه گذاری برای ورزش کشور! جالب این جاست این سرمایه گذاری،چند ده سال است که هیچ دستاوردی نداشته...!حال خرج فلان تیم های دیگر باشگاهی بماند...

وقتی سرنخ این پیام ها و سرمنشا اینها را در اینترنت جستجو می کنیم،به انجمن ها و صفحاتی در شبکه های اجتماعی موبایلی و.. برمیخوریم که اکثریت قریب به اتقاق آنها را افراد خارج نشین و گاها سلطنت طلب و منافق وهمجنس گرا و ... می یابیم!

(برای دریافت تصویر بالا با کیفیت بهتر و اندازه بزرگتر،بر روی آن کلیک کنید)


علیرضا
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ نظر

 بنده این طنز را برای سایت خبری تحلیلی رجانیوز نوشتم که در این آدرس منتشر شده است.



می‌دانید که یکی از پدیده‌هایی که امروزه در حال گسترش است، انداختن عکس‌های شخصی با کادری خاص و... و گذاشتن آن بر روی شبکه‌های اجتماعیست که به آنها عکس سلفی میگویند. از آنطرف هم که علی مطهری در حال جا انداختن «گفتمان کف‌گرگی» در مجلس است. در همین راستا از شما دعوت میکنیم تا نامی را که برای عکسهای سلفی‌تان در موقعیت‌های مختلف انتخاب می‌کنید را از میان گزینه‌های زیر برگزینید:

 

1: اگر شما و علی مطهری پشت تریبون مجلس باشید:

الف: من و‌‌ علی مطهری در حال کف گرگی زدن، یهویی!

ب: من و علی مطهری و در برابر حمله به سپاه عمر سعد،... یهویی

ج: من و علی مطهری در حال «پف...» گفتن، یهویی!

 

2: اگر شما و برخی افراد در حال تماشای سخنرانی علی مطهری بودید:

الف: من و کاسبان حصر، همین الان یهویی

ب: من و بی‌بی‌سی فارسی که دارد بشکن می‌زند، همین الان یهویی

ج: من و ساپورت پوشان رقصان(روم به دیوار!)، همین الان یهویی

 

3: اگر شما هنگام نطق مطهری در دفتر حضرت حاج آقا بودید...؟

الف: من و خندهٔ حاج آقا، همین الان یهویی

ب: من و تکبیر شیخ، همین الان همراه تکبیر...

ج: من و آقازاده ده میلیاردی در حال حرکات ناموزون، شطرنجی...

 

4: اگر شما در زمان سخنرانی آن مرد رفته در یکشنبه معروف، در مجلس می‌بودید؟

الف: من و‌‌ علی مطهری و خنده زیر لب، همین الان یهویی

ب: من و علی مطهری و حرکات موزونش، همین الان یهویی

ج: من و دو دوهای ساکتین و آزادی بیان، همین الان یهویی

 

5: اگر شما در روز ۹دی می‌خواستید سلفی بیاندازید...

الف: من و جای خالی طرف دیگر فتنه‌ی مد نظر علی مطهری، یهویی

ب: من و شعار باغ پسته و تاجر ورشکسته، همین الان یهویی

ج: من و جای خالی خود علی مطهری، یهویی

 

6: اگر شما، صد‌ها سال قبل در کشتی نوح حضور داشتید....

الف: من و فال بینی پسر نوح، همین الان یهویی

ب: من و الگوی آینده علی مطهری،‌‌ همان زمان یهویی

ج: من و کشتی پدر و جای خالی پسر، یهویی


علیرضا
۳۰ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۱ موافقین ۳ مخالفین ۱ ۲۵ نظر

گاهی به دلیل فراموشی تاریخی و یا فراموشی اجتماعی و گذر عمر انسان! عناصر ضد انقلاب سعی در تحریف تاریخ به نفع خود هستند!

اما با بازخوانی تاریخ هر چند به صورت مختصر میتوان نیت شوم سلطنت طلب ها و ایضا دیگر عناصر ضد انقلاب را خنثی نمود. در این راه باید تمام عناصر انقلابی و حزب اللهی با یاری خود مشت گره خورده ضد انقلاب را باز کرد تا کاری نتوانند پیش ببرند...

سالروز فرار شاه خائن از وطن را تبریک عرض می نماییم...

برای دریافت تصاویر با کیفیت بهتر و بزرگنمایی بیشتر بروی هر کدام از تصاویر زیر ،کلیک فرمایید!

سهم شخصی شاه از پول نفت ایران !

علیرضا
۲۶ دی ۹۳ ، ۱۸:۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

اوایل دهه هفتاد با روی کار آمدن دولت سازندگی و رویکرد تکنوکراتی شدید ،این جماعت  راهی برای پیش برد اهداف می یافتن تا این که با سقوط اتحاد جمهوری های شوروی و متقابلا به فنا رفتن و اثبات ناکار آمدی اقتصاد سوسیالیسمی و همچین تجربه ی سخت و پرهزینه همین اقتصاد دولت محور و دولت مالکی در دولت میرحسین موسوی! جماعت عاقل پندار سازندگی که خود را در بهترین حالت برای رسیدن به اهداف ناقص اقتصادی می دیدند،اقتصاد کاپیتالیسمی یا همان سرمایه محوری را در دستور کار قرار دادند.

اما از آنجایی که با شرایط بعد ازجنگ و روابط خارجی آن زمان مواجه بودند،برای این که بتوانند به اقتصاد جهانی بیشتر نزدیک شوند ،تمام معادلات اقتصادی خود را بر محور فروش نفت و تبادل کالا با ارز آمریکا یعنی دلار استوار ساختن و کار به جایی رسید که این جماعت به ظاهر اقتصاد دان،اوج پیشرفت علمی خود را ترجمه و کپی کاری مقالات اقتصادی غربی و اوج پیشرفت صنعتی را کپی کار  و وارد کردن تکنولوژی مونتاژ قطعات گوناگون به جای وارد کردن علم طراحی و ساخت بود.

همان زمان دولت وقت ،برای این که بتواند هرچه سریع تر و دقیق تر ،اقتصاد جنگ زده را به اقتصاد اروپا و آمریکا شبیه تر نماید،تمام وزارت خانه ها و نهاد های دولتی را مجبور به درآمدزایی بیشتر کرد!

اما به این نکته توجه نکرد که اگر وزارت خانه هایی مثل فرهنگ و علوم وآموزش بخواهند درآمدزایی کنند،چگونه باید واکنش نشان دهند؟

جواب سوال برای وزرات خانه ی علوم از یکی دوسال قبلش به همت فردی که اکنون خود را دلسوز مردم و اقتصاد نشان میدهد داده شده بود! ایجاد دانشگاه های غیر انتفاعی و در راس آن،ایجاد دانشگاه آزاد !

وزارت آموزش و پروش که خود را عقب تر از قافله میدید! با کپی کاری از طرح آمریکا در ایجاد مدارس غیرانتفاعی! راه حل خود را پیدا کرد!

 از آن طرف نهاد های نظامی از ماجرا عقب نماندند! اقدام به طرح فروش سربازی!!! همانند آنچه که فریدمنی ها در آمریکا و دیگر کشورها کرده بودند کردند!و همان زمان اسم آن را راه حل گذاشتند...

کار به جایی رسید که وزارت فرهنگ که متولی امور فرهنگی کشور درآن سالها بود،اقدام به واردات دخانیات و سیگار کرد!

خب وقتی کار به اینجا ها برسد،از دلش افرادی مثل مهاجرانی و مخلملباف اگر در نمی آمدند باید شک می کردید!

اقتصادی پایه ریزی شد که شکاف طبقات اجتماعی را افزایش داد،سطح توقعات عمومی مردم را بالا برد،رفاه زدگی و زندگی شرافی شوکت پیدا کرد....

وقتی که اینها را دیدند،از دست نهاد های انقلابی همچون سپاه پاسداران و ارتش نگران شدند! این دو نیرو به خصوص سپاه،با استفاده از ماشین های راه سازی اقدام به توسعه امور زیربنایی کرد اما ازآنجایی که دولت وقت و حتی دولتهای بعد ازآن هم به جای تولید درست سرمایه،فکر میکردن میتوانند با فشار به نهاد های مختلف آنها را واردار به تولید درآمد کنند، نگران شدند نکند سپاه هم مثل چند وزارت خانه ی دیگر راه را کج برود؟

هرچند که روحیه نهاد هایی مانند سپاه از زمین با آسمان با وزارت خانه های دیگر و نهادهای دیگر فرق میکرد،اما همین جماعت فریدمن پرست و غرب گرا درون دولت،از دهه هفتاد تاکنون نگران امثال سپاه اند!!!

بلایی که امروز اتفاق افتاده است این است که عدالت زیر سوال رفت،برکت در زندگی از بین رفت،سیستم ربوی بانکها تقویت شد،از مهم تر! امیال و آروزهای خود را در رابطه با مادر سرمایه داری مدرن آدام اسمیتی یعنی آمریکا می بینند!

این که میبینید عده ایی امروز در درون دولت فعلی به جای طرح دادن و برنامه دادن برای اقتصاد داخلی،راه به راه دنبال مذاکره با آمریکا هستند،همین است که شاگردان تحصیل کرده در دانشگاه های غربی،راهی جز میلتون فریدمن و... نمیابند!

اینهایی که در روزنامه های معلوم والحال زنجیره هر روز خواب برقراری رابطه با آمریکا را می بینند،چرا جواب نمیدهند کشور یونان با آن همه رابطه محکم با غرب و اتحادیه اروپا،چرا 5 تریلیون یورو !!! معادل 8 تریلیون دلار ورشکست شد؟

چرا پاسخ نمی دهند اسپانیا و فرانسه و انگلیس،هر کدام دو  سه تریلیون یورو! بدهی بالا آورده اند؟ مگر اینها رابطه ندارند؟ چرا دو سه غول خووروسازی آمریکا و ایضا شهر مهم و صنعتی دیتورید آمریکا ورشکست شد؟ و خود آمریکا با درآمد 4 تریلیون دلاری خود،بالای 19 تریلیون دلار بدهی بالا آورده است؟

چرا پاسخ نمیدهند نقش اقتصاد لیبرال سرمایه داری در اختلاس های چند هزار میلیارد تومنی  در ایران،چه بود؟ چرا با انداختن تقصیرات برگردن این دولت و آن دولت! مردم و نظام را میخواهند فریب بدهند؟

علیرضا
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۰۸ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۱ نظر
فتنه 88 را فراموش نمیکنیم...

نکته : برای دریافت تصاویر در اندازه بهتر و بزرگتر،بر روی هر کدام از آن ها کلیک نمایید!


علیرضا
۰۷ دی ۹۳ ، ۲۰:۵۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۸ نظر


شاید این چیزی هایی اینجا می نویسم درد باشد و شاید هم دردی که بسیاری از شماها تا بحال آن را تجربه کرده باشید!

قصد درد و دل کردن نیست اما باید گفت تا قبح برخی چیز ها ریخته شود و حداق سوزنکی زده باشیم به همه ی کسانی خود را مذهبی میدانند و یا حداقل جامعه ی ما آن ها را مذهبی می دانند....

کار امروز به جایی رسیده است که برخی از افراد چه پسران و چه دختران از اسم ورسم مذهبی بودن و شمایل!!! مذهبی بودن دارن آب میخورند و اگر به آنها بگویی شما؟ خودتان را مثل تکه پارچه بر فراز یک میل فلزی بلند به مانند پرچم اعلم می کنند تا عبرتی شوید برای دیگر افرادی که بخواهند نزدیک آنها شوند.

رسم و روسوماتی را این مذهبی نام ها!!! باب کرده اند که غیر مذهبی ها هم که در هیچ کدام از کارهایشان که رنگ مذهب که هیچ ! رنگ انسانیت دیده نمیشود،به طبع این مذهبی نماها که الی ماشاالله زیاد هم هستند، عمل میکنند!

همه و همه دم از مذهب و ساده زیستی میزنند ،اما اگر دختر و پسری،در دریایی عمیق گناه! فرو که هیچ،برای همیشه غرق هم شوند،اینان ککشان نمی گزد!

آری! درست حدس زده اید،این بیماری رسم مداری که بر پایه یکسری سبک زندگی غربی بنا شده و پوسته ایی مذهبی هرچند کم رنگ دارد،شده است سبک زندگی بسیاری از اینان!

کار به جایی رسیده است که برخی پسران که برای پیدا کردن همسر مناسب هستند به مشکل می خورند و دختران میهن!!! هر روز حساب افزایش عمر و گذشت جوانی خود را بکنند...

طرف چند ساعت پای منبر این عالم و فلان عالم می نشیند اما وقتی خواستگاری جوان مذهبی به در خانه اش میاید، اول نیم نگاهی به جیب های طرف می اندازند و خیال می کند که اگر پسرک پولش کم باشد!!!! احتمالا دخترش از گرسنگی به مانند فقیران آفریقایی جان را به جان آفرین،دو دستی تقدیم کند!

ازآن طرف خانواده هایی که دنبال دختر هستند،فکر می کنند آمده اند دنبال پک!!! لوازم خانگی تا دختر!فکر می کنند اگر اجاقش فلان نباشد و فرش آن طورکی نداشته باشد! نازپسرشان دچار عارضه دیسک کمر شود!!!!داستان مهریه بماند!

برخی دخترکان مذهبی هستند که به مانند فلان دختر آرایش کرده و بی حجاب! از چادر و حجاب خود دکانی برای مثبت انگاری و جذب پسران استفاده می کنند! اما قصه ی غم انگیز داستان آنجاست که وقتی پسری به هزار فکر و ترس!!! برای خواستگاری همان دختر دکان دار!!! میرود، با سوپر توقعات !!!! آن دختر مواجه میشود!

متاسفانه آمار مجردان بسیار بالا رفته و برخی از مسئولین فکر می کنند که اگر هرجه بیشتر بر طبل مخالفت با تفکیک درست جنسیتی دانشگاه ها بزنند! فکر می کنند آمار ازدواج خود به خود بالا میرود ! در واقع دارند سری در زیر برف می کنند که هم خودشان و هم دیگر همفکرانشان بهتر می دانند با اختلاط دانشگاه ها و این طور سبک زندگی پرتوقع خانواده های امروزی فقط دارند آمارهای غیر رسمی روابط گناه آمیز جوانانی را بالا می برند که افسردگی بر برخی از آن ها غالب گشته!

کار دیگر جوانان جه مذهبی و چه غیر مذهبی به جایی رسیده است که فکر می کنند اگر گناه کنند در خلوت ولی تن به ازدواج ندهند ،عزتشان کمتر خدشه دار میشود و این یعنی فاجعه !

علیرضا
۰۱ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۴۶ نظر

تحمل ولایت و صبورى در برابر امانت و تکلیف، یا شهود تمام مى ‏خواهد و یا عشق مبتلا.

وارثان عاشورا، ص 287/استاد علی صفائی حائری (ره)


علیرضا
۲۱ آذر ۹۳ ، ۲۱:۱۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ نظر
1) در مذاکرات هسته ایی که در سال گذشته در ژنو انجام شد،و با عنوان فتح الفتوح یا پیروزی بزرگ از طرف دولت فعلی از آن یاد میشود
،میزان امتیازاتی که داده اییم به حدی بود که باعث شده مذاکرات در حال انجام در وین به بن بست بخورد حتی اگر به توافق برسند صرفا
چیزی شبیه به پارچه ایی برای سرپوش گذاشتن بر کوزه ایی با دهانه بزرگ است!
در مذاکرات باید چیزی داشت تا با آن بتوان با طرف مقابل معامله کرد ولی به دلیل افتضاحاتی که در مذاکرات ژنو توسط تیم ظریف رخ داد،ایران چیز زیادی برای معامله برای مذاکرات هسته ایی ندارد!
2)در درون تیم دولت،یک بی اعتمادی شدید به مجلس و مردم وجود دارد واین بی اعتمادی را بی توان به لو رفتن ماجرای مک فارلین و رسوایی های برخی از شخصیت های سیاسی که در حال حاضر از آنان با عنوان حامیان دولت فعلی یاد میشود نام برد چرا که بعد از ماجرای مک فارلین،یک بی اعتمادی زیادی آمریکاییان نسبت به برخی مقامات ایرانی پیدا کرده اند که تیم فعلی مذاکرات ایرانی ترس زیادی از طرف
 مقابلش دارد ،به همین دلیل اجازه ی ورود خبرنگاران به مذاکرات را نمیدهند،مذاکرات همچنان در پشت درب های بسته ادامه پیدا میکند.

3)دولت حسن روحانی امید زیادی به کشور و دولت عمان برای رسیدن به توافق داشت،چرا که هر بار که کشور عمان میانجی بین ایران و آمریکا شده بود،با نتیجه ایی مورد قبول دو طرف تقریبا به پایین رسید ولی در چند روز گذشته مذاکرات عمان به جایی رسید که طرف ایرانی را
 به جایی به سال 1380 شمسی برد! و این یعنی یک ضعف بزرگ سیاسی دیپلماتیک برای دولت فعلی! حتی این شکست را میشد در چهره ی دکتر روحانی بعد از مذاکرات مسقط دید!!!

4) طرف آمریکایی اصلا راضی به لغو تحریم ها نیست و خواهان امتیازات بیشتر از طرف ایرانی برای تعلیق موقت تحریم ها آن هم با کلی
 شروط مختلف است در حالی که لغو که بماند! تعلیق تحریم های اصلی مربوط به کنگره ایی است که دیگر دست باراک اوباما و دوستانش نیست !
واین یعنی فشاری مضاعف بر تیم هسته ایی دولت روحانی !

نکته مهم تر و البته نارحت کننده تر اینجاست که حتی اگر توافق جامع هسته ایی(دقت شود،تاکید بر هسته ایی دلیل دارد) بین دولت های
 ایران و آمریکا و باقی 5 کشور بسته شود،دولت آمریکا میتواند فقط تحریم هایی که مربوط به دولت آمریکاست را موقتا!!!! بردارد و اگر دولتی
بعد از دولت فعلی آمریکا روی کار بیاید،تضمینی برای اجرای این توافق احتمالی نیست! واین یعنی فاجعه روی فاجعه....

5)متاسفانه آمریکا سعی دارد موضوع موشک های ایرانی و حزب الله و سپاه قدس را از طریق چانه زنی و فشارهای سیاسی که با افزایش تحریم ها بعد از توافق ژنو انجام داده،در موضوعات توافق بگنجاند و سعی از عبور از خطوط قرمز ایران دارد!
حالا اگر بخواهیم از تغییرکابری راکتور آب سنگین اراک بگوییم خودش مرثیه ایی دیگری میخواهد!


علیرضا
۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۸ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۹ نظر



علیرضا
۱۲ آبان ۹۳ ، ۱۶:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر