چند نکته پیرامون دولت روحانی و انتخابات های سال 94 و 96 آینده ...
1: مسئله ایی که در کشور ما وجود دارد این است که در جای جای دنیا معمولا دولت ها اول با تشکیل حزب ها و فعالیت های حزبی بر سر کار می آیند ولی در ایران اسلامی اول دولت ها تشکلی میشوند و سپس حزب یا یا یک طیف را تشکیل می دهند . البته این مسئله در ابتدای انقلاب اسلامی با تشکیل حزب جمهوری اسلامی یک استثناست.
چه دولت های سازندگی و چه اصلاحات در آخر کار خود برای بقای خود در دولت احزاب کارگزارن و سازندگی را تشکیل دادند و البته با شکست جدی نیز مواجه شدند.
در مورد دولت مهر نیز یک چیزی شبیه حزب به وجود آمد به طوری که هر چه به پایان دوات دهم نزدیک می شدیم مشاهده می کردیم که اطرافیان آقای احمدی نژاد یک سری افراد خاص و از نظر فکری نزدیک بهم ارتباط داشتند .
اما در دولت روحانی به دلیل این که حزب کارگزارن تقریبا منحل شده بود . دکتر روحانی ناچار است برای پیرزی در سال 96 ریاست جمهوری و انتخابات 94 مجلس شورای اسلامی از هم اکنون به فکر طیف سازی و استفاده از عناصر حزبی باشد و دلیلش هم همان پیروزی شکننده وی در انتخابات 92 امسال بود که با حداقل را ممکن پیروزی خود را بدست آورد.
2: مجلس نهم که به ظاهر اسم اصولگرایی را یدک می کشد یک شباهت های ظریفی با مجلس پنجم شورای اسلامی به ریاست علی اکبر ناطق نوری دارد .
جدا از این که مجلس فعلی با ریاست علی لاریجانی به چند درصد از کابینه ی پیشنهادی حسن روحانی رای اعتماد خواهد داده این است که مجلس نهم دوست داشت با فشار طیف پیروان ولایت که طیف لاریجانی در مجلس شناخته می شود اکثر قریب به اتقاق وزیران پیشنهادی آقای روحانی رای اعتماد کسب بکنند که کردند که این خود دو دلیل عمده دارد : اول این که از ابتدای انقلاب تا کنون هر رئیس جمهوری در چهار سال اول خود چه خوب کار کرده باشد و چه نکرده باشد توانسته است در اولین انتخابات مجلس بعد از انتخابات ریاست جمهوری لیست پشنهادی انتخاباتی خود را به پیروزی بکشاند و این را طیف رهروان ولایت به محوریت لاریجانی به خوبی می دانند و دوست دارند تا دکتر حسن روحانی از آنها خاطره ی خوبی داشته باشد و دلیل دوم این است که هر رئیس جمهوری در ابتدای کار دنبال بهانه ایی برای عدم اجرای وعده های داده شده خود در انتخابات است و مجلس فعلی نمی خواهد زیاد بهانه نگذاشتن کار کنیم و نمی گذارند کار کنیم و نمی شود نمی توانیم دست دولت پیر آقای روحانی بدهند.
3: دولت حسن روحانی با این که هنوز در ابتدای کار است ولی جناب دکتر روحانی بر خلاف روسای جمهور گذشته که همه شان در روز های آخر دولت خود مهم ترین دلیل عدم اجرای وعده های خود را شرایط کشور می دانستند !!! روحانی از هم امنون ساز ناکوک خود را مبنی بر این شرایط کشور طوری است که نمی تواند همه ی وعده های اقتصادی خود را اجرا کند بنا نهاده است !
البته در این جا باید به روحانی و نزدیکانش گفت که شما می دانستید به قول خودتان شرایط کشور ناجور و ناگوار است چرا شعار هایی در انتخابات سال 92 مطرح کردید که مردم در این شرایط اقتصادی به شما رای بدهند ؟
جدیدا نیز حسن روحانی به انکار برخی شعار های داده شده از زبان خود و اطرافیانش روی آورده تا از همین روز ها خیال مردم را برای عدم اجرای حماسه اقتصادی در چهار سال آینده راحت نماید !
ادامه در ادامه مطلب......
4: درباره ی جرران اصولگرایی باید گفت این روز ها بیشترین فشار بر آنهاست ! چرا که یک عده که در مجلس هشتم با محوریت علی لاریجانی و حمایت دولت احمدی نژاد توانستند پیروز انتخابات مجلس هشتم بشوند و در ادامه به حامی خود یعنی احمدی نژاد پشت کردند و با ادامه کار حدود 90 درصدشان در مجلس بعدی یعنی مجلس نهم نتوانستند رای مردم را بدست آورند (منظور از 90 درصد فقط اصولگرایان نبوده و اصلاحطلبان نیز همین طور) در مجلس نهم با تشکیل طیفی و فراکسیونی موازی با فراکسیون اصولگرایان به ریاست حداد عادل ! فراکسیونی در مجلس با نام فراکسیون رهروان ولایت راه انداختند و علی لاریجانی برای این که بتواند دوباره بر ریاست مجلس تکیه بزند به ریاست این فراکسیون جدید انتخاب کردند .
5: دولت حسن روحانی ناچار است این بار برای طیف سازی و ایجاد جریانی با نام زیبای اعتدال و در باطن ابقای مدیران کارگزارانی و از رده خارج شده ی خود
که میانگین وزیران اش به 60 سال می رسد ! با طیف علی لاریجانی ها یا همان اصولگرایان رهروان ولایت پیمان برادی ببندد و یک تعداد از اصلاحطلبانی که نسبت به هاشمی رفسنجانی با دیدی پدرانه نگاه می کند طیفی جدید تشکلی دهد .
البته شاید دکتر علی لاریجانی و مریدان سینه چاکش همچون کاظم جلالی و باقی دوستان و هم فکرانش در ظاهر اسم اصولگرای خود را برای انتخابات مجلس بعدی در سال 94 حفظ کنند ولی در باطن با گروه هایی از از احزاب اصلاح طلب و طیفی مجمع تشخیصی ها با محوریت هاشمی رفسنجانی ائتلافی نانوشته را تشکیل دهند.
6: اما از آنجایی که محمود احمدی نژاد شخصیتی کاملا غیر قابل پیش بینی دارد حداقل اگر برای انتخابات مجلس دهم سال 94 و انتخابات ریاست جمهوری سال 96 برنامه ی جدی نداشته باشد ولی حتما برای سال 1400 کاملا هدفمند برنامه ریزی کرده است به طوری شاید اگر دانشگاه مطبوع وی که از شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مجوزش را گرفته باشد محل رفت و آمد های سیاسی دوستان و نزدیکانش باشد .
رابطه ی محمود احمدی نژاد حتی اگر با مهندس مشایی نیز بهم نخورد ولی در آینده نچندان دور به احتمال زیاد با برخی از اعضای ساختمان نهاد ریاست جمهوری دولت دهم که در افکار سیاسی به جریان بهاری ها (انحرافی ) است به مشکل خواهد خود و نمونه این تنش های احمدی نژاد با این افراد را می توان در ماجرای رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی و عدم ایجاد تنش از سوی احمدی نژاد بعد از اعلام خبر آن از سوی شورای نگهبان است.
به طوری که صدا و سیما نهایت قدر دانی را از محمود احمدی نژاد در روز های آخر دولت با برگزاری مراسم از خدمات 8 ساله ی دکتر احمدی نژاد و اقدام متقابل دکتر احمدی نژاد در واگذاری یکی از زمین های نمایش بین اللملی به صدا وسیما را می توان بر شمرد.
7: متاسفانه نکته ایی که اکثر مردم نمی دانند این است که جریان راست سنتی و راست مدرن همچون دکتر علی اکبر ولایتی را جز جریان اصولگرایی می دانند.
نتیجه اصولگرا خواندن امثال دکتر ولایتی و محسن رضایی را در انتخابات امسال مشاهده کردیم.دکتر ولایتی با تعریفی انحرافی و دور از عقل و خرد از جریان اصولگرایی و با ترسیم یک دایره ایی که شاید بتوان گفت در نظرش چیزی جز این نبود که تمام آرا به خود جذب کند ولی با شکست جدی مواجه شد.
شاید در ظاهر خودش و اطرافیانش شکست خورده باشند ولی در باطن ضربه ایی کاری به جریان اصولگرایی وارد کرده باشد. نقش دکتر علی لاریجانی دقیقا همان نقش دکتر ولایتی در انتخابات امسال اما برای انتخابات مجلس سال 94 است. جالب تر این که دکتر ولایتی و محسن رضایی از وزیر خارجه ی دولت روحانی حمایت جدی کردند و از دو وزیر دیگر حمایتی محسوس !
اگر بزرگان اصولگرایی بخواهند جبهه ی پایداری را به انشقاق در اصولگرایی متهم کنند و مدام بر رای نداشتن پایداری اصرار بورزند نتیجه ایی بدتر از انتخابات امسال برای آنها در سال 94 و 96 اتفاق خواهد افتاد.
پس ضرورت تشکیل یک مجمع مرکزی برای اصولگرایان با محوریت سه شخص یعنی حضرات آیات الله مهدوی کنی و مصباح یزدی و محمد یزدی احساس می شود.
8: نکته ی دیگر عدم رای اعتماد مجلس به وزیری بود که دکتر روحانی در آخرین دفاعش از کابینه از وی با عنوان اصلاح طلب یاد کرد که وی کم ترین رای مثبت را از نمایندگان کسب کرد. ساده لوحانه است اگر بگوییم اصلاحطلبان در انتخابات امسال پیروز شدند!!! شاید در باطن ائتلاف کرده بودند ولی بزرگترین چالش سیاسی روحانی با همین اصلاحطلبان خواهد بود. ادبیات وزیران پیش نهادی اصولگرایی بود ولی مردم فکر نکنند که این ها اصولگرا هستند ! از بین وزیران 4 نفرشان از جریان راست سنتی هستند و اگر اصولگرا ننامیم بهتر است .
کابینه ی دولت روحانی با میانگین سنی 57 سال بیشتر به کابینه ی کلید های زنگ زده شباهت دارد تا یک کابینه پویا و با تدبیر...
9: پیزوی دکتر روحانی در انتخابات سال 92 امسال ! شاید پیروزی بوده باشد ولی خود روحانی و اطرافیانش به خوبی این نکته را می دانند که این آخرین فرصت مردم ایران اسلامی به هاشمی رفسنجانی و اطرافیان وی است.
مردم اصلا دیگر انتظار بهانه گیری های همچون بهانه ی های محمد خاتمی به ظاهر !!!و محمود احمدی نژاد در برخی اوقات به حق را ندارند! یعنی مردم فقط از دولت روحانی نتیجه ی کارهایشان را در زندگی اقتصادی خود می خواهند!
پس روحانی با این کابینه ایی که بالاترین رای اعتماد هایش به وزرای اقتصادی بوده بهانه ایی که احمدی نژاد در سال 84 به مجلس برای چوب لای چرخ گذاشتن اش می گرفت ندارد و این یعنی یک آبانس مجلس به دولت روحانی !
جالبتر این که وزاری اقتصادی روحانی رای های رویایی را کسب کردند!
10: نکته ی مهم دیگر این است که اگر تا دو سال پیش شرایط احراز صلاحیت در شورای نگهبان و کسب رای اعتماد در مجلس و عزل و نصب مسئولین دولتی اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه و نظام اسلامی بود و تشیع و ... بود از حالا به بعد یک شرط مهم دیگر را باید عدم شرکت در فتنه ی سال 88 عنوان کرد.
11: جریان حزب الله باید از این پس در معرفی اشخاصی که واقعا اصولگرا هستند و نه راست !!! بیش از پیش بکوشد و اگر هر گونه کم کاری کند ضررش متوجه خودش می شود و این یعنی صف بندی جدیدی شکل گرفته است.
12: اصلاحطلبان به دولت روحانی به یک دولت 4 ساله نگاه می کنند و این تصمیم را در آخرین جلسه ی مجمع اصلاحطبان به صراحت بیان کردند!!!
اصلاح طلبان به دولت روحانی به دید یک پل برای انتخابات سال 96 ریاست جمهوری نگاه می کنند ! یعنی یک رفتاری شدیدتر از رفتار دوم خردادی نسبت به رئیس مطبوع خود یعنی محمد خاتمی در سال 84 که پروژه ی عبور از خاتمی که البته در سال 80 نیز قرار بود اجرا بکنند ! ولی از آنجایی که روحانی خود را یک فراجناحی معرفی کرده است این رفتار اصلاح طلبان شدید تر خواهد بود.
13: کسانی که در زمان دولت دهم به تخصص انحراف شناسی دست پیدا کرده بودند ! و با هر عزل و نسب دولت دهم توسط احمدی نژاد ! سریع آژیرشان به صدا در می آمد از هم اکنون باید چهار چشمی مواظب باشند که دولت روحانی وعده های خود را بدون انحراف اجرا کند !!!
جریانی که همه به آنها میگفتند انحرافی ! امام خامنه ایی از آن به عنوان جریان غلط فکری یاد کرد و آن را به عنوان مسائل فرعی کشور و نه اصلی یاد کرد...
14: مهم ترین چالش ما با دولت روحانی مسائل فرهنگی و سیاست خارجی خواهد بود ....
ویزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت روحانی همان پسر آیت الله جنتی است که به گفته ی خود علی جنتی پسر جنتی شورای نگهبان ! در بسیاری از مسائل با پدرش اختلاف نظر جدی دارد و حتی در زمینه ی حجاب یک برنامه درست و حسابی نیز به مجلس ارائه نداد و این یعنی بار اصلی فرهنگی کشور دوباره بر دوش جریان حزب اللهی خواهد نشست....
15: بیشترین نگرانی این بابت است که شعار اعتدال روحانی را که صدای فلک هم را کر کرده است به مانند شعار آزادی محمد خاتمی تفسیر به غلط نشود ! خود روحانی تاکید کرده است که اعتدال از نظر خودش به معنی راه رفتن بین حق و باطل نیست ! ولی دوستانش و گاهی هم خودش اعتدال را در سکوت کردن در برخی مسائل عنوان می کنند ! به طوری که بیشتر به نقش نوترون نسبت به الکترون (منفی) و پروتون(مثبت) در هسته است و یعنی خنثی !
مطمئنا روحانی واژه ی اعتدال را برای توجیح شکست ها و ناکار آمدی های احتمالی دولت اش در اینده به کار خواهد برد .
واژه ی اعتدال از نظر امثال ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی بیشتر به مانند این است که بگوییم چرا فلان کار را نکرده اید و آنها با لحنی فیلسوفانه جواب دهند ما معتدل هستیم !
یا مثل این است که در اتوبان حداقل سرعت 70 کیلومتر در ساعت است و حد اکثرش 120 ! ولی ماشینی برای توجیح ناکارآمدی موتورش با سرعت 70 برود و یکی از پشت به آن بکوبد....
16: اعتدالی که کلیدش ! به گفته ی سعید حجاریان دندانه هایش تمایل به اصلاحات داشته باشد و دسته اش از نظر برخی به ظاهر اصولگرایان باشد چیزی جز ناکار آمدی نخواهد بود.
17 : به هر حال همه ی ما به نظاممان اعتقاد داریم و بهتر است به دولت روحانی برای پیشرفت کشور کمک کنیم و اگر زمانی ماشین دولت خواست دنده عقب بگیرد مثل یک دور برگردان عمل کنیم و ماشین را به مسیر اصلی اش بر گردانیم....
همین.....
مطلبی که نوشتید واقعا عالی بود ...