دکان هایی که برخی از خانواده های مذهبی باز کردند!
شاید این چیزی هایی اینجا می نویسم درد باشد و شاید هم دردی که بسیاری از شماها تا بحال آن را تجربه کرده باشید!
قصد درد و دل کردن نیست اما باید گفت تا قبح برخی چیز ها ریخته شود و حداق سوزنکی زده باشیم به همه ی کسانی خود را مذهبی میدانند و یا حداقل جامعه ی ما آن ها را مذهبی می دانند....
کار امروز به جایی رسیده است که برخی از افراد چه پسران و چه دختران از اسم ورسم مذهبی بودن و شمایل!!! مذهبی بودن دارن آب میخورند و اگر به آنها بگویی شما؟ خودتان را مثل تکه پارچه بر فراز یک میل فلزی بلند به مانند پرچم اعلم می کنند تا عبرتی شوید برای دیگر افرادی که بخواهند نزدیک آنها شوند.
رسم و روسوماتی را این مذهبی نام ها!!! باب کرده اند که غیر مذهبی ها هم که در هیچ کدام از کارهایشان که رنگ مذهب که هیچ ! رنگ انسانیت دیده نمیشود،به طبع این مذهبی نماها که الی ماشاالله زیاد هم هستند، عمل میکنند!
همه و همه دم از مذهب و ساده زیستی میزنند ،اما اگر دختر و پسری،در دریایی عمیق گناه! فرو که هیچ،برای همیشه غرق هم شوند،اینان ککشان نمی گزد!
آری! درست حدس زده اید،این بیماری رسم مداری که بر پایه یکسری سبک زندگی غربی بنا شده و پوسته ایی مذهبی هرچند کم رنگ دارد،شده است سبک زندگی بسیاری از اینان!
کار به جایی رسیده است که برخی پسران که برای پیدا کردن همسر مناسب هستند به مشکل می خورند و دختران میهن!!! هر روز حساب افزایش عمر و گذشت جوانی خود را بکنند...
طرف چند ساعت پای منبر این عالم و فلان عالم می نشیند اما وقتی خواستگاری جوان مذهبی به در خانه اش میاید، اول نیم نگاهی به جیب های طرف می اندازند و خیال می کند که اگر پسرک پولش کم باشد!!!! احتمالا دخترش از گرسنگی به مانند فقیران آفریقایی جان را به جان آفرین،دو دستی تقدیم کند!
ازآن طرف خانواده هایی که دنبال دختر هستند،فکر می کنند آمده اند دنبال پک!!! لوازم خانگی تا دختر!فکر می کنند اگر اجاقش فلان نباشد و فرش آن طورکی نداشته باشد! نازپسرشان دچار عارضه دیسک کمر شود!!!!داستان مهریه بماند!
برخی دخترکان مذهبی هستند که به مانند فلان دختر آرایش کرده و بی حجاب! از چادر و حجاب خود دکانی برای مثبت انگاری و جذب پسران استفاده می کنند! اما قصه ی غم انگیز داستان آنجاست که وقتی پسری به هزار فکر و ترس!!! برای خواستگاری همان دختر دکان دار!!! میرود، با سوپر توقعات !!!! آن دختر مواجه میشود!
متاسفانه آمار مجردان بسیار بالا رفته و برخی از مسئولین فکر می کنند که اگر هرجه بیشتر بر طبل مخالفت با تفکیک درست جنسیتی دانشگاه ها بزنند! فکر می کنند آمار ازدواج خود به خود بالا میرود ! در واقع دارند سری در زیر برف می کنند که هم خودشان و هم دیگر همفکرانشان بهتر می دانند با اختلاط دانشگاه ها و این طور سبک زندگی پرتوقع خانواده های امروزی فقط دارند آمارهای غیر رسمی روابط گناه آمیز جوانانی را بالا می برند که افسردگی بر برخی از آن ها غالب گشته!
کار دیگر جوانان جه مذهبی و چه غیر مذهبی به جایی رسیده است که فکر می کنند اگر گناه کنند در خلوت ولی تن به ازدواج ندهند ،عزتشان کمتر خدشه دار میشود و این یعنی فاجعه !
ماشاالله! خیلی از ماها ادای مذهبی ها را در میاوریم ولی آن وقتی که نوبت خودمان میرسد!دوست داریم هر آنچه که والدینمان نتوانستند برایمان تهیه کنند از همسرمان طلب کنیم ! نتیجه اش چه میشود ؟
از یک طرف تلوزیون مان،کارشناس مسائل ازدواج میاورد! و تا فلان ساعت خروس خوان از سیره ائمه (ع) و قرآن در باب خانواده داری صحبت می کند اما ازآن طرف برای بالا بردن بودجه تلوزیون تبلیغاتی را پخش می کنند که فرهنگ مصرف گرایی را بیشتر توسعه میدهد....
وقتی فرهنگ مصرفگرایی رواج پیدا کرد،روح قناعت می میرد! آن وقت وقتی یکی از طرفین ازدواج! احتمالا پسر! حرف از قناعت به دختر مورد علاقه بزند!!!! دخترک بیچاره از یک طرف نگران حرف دیگران است! و از طرفی نگران ارضا نشدن عقده های مادی دوران تولد تا به حالایش میشود!
مشکل اصلی که در ازدواج داریم با این فیلم های لوس و ایضا سخنرانی های مهیج در دانشگاه ها برای جوانان حل نمی شود،مشکل اصلی ما، نداشتن روح شجاعت در پسران و روح ایثارگری در دختران است !
هرچند کفه ترازو بیشتر به سمت دختران و خانواده دختران است! چراکه بسیاری از مشکلات مادی و فرهنگی ازدواج به آنان برمی گردد....
چرا پدر دختری که خودش اول زندگی با کم ترین چیز ها ساخته و زندگی اش را شروع کرده! از پسرک خواستگار!!!! حداکثرها را در تامین مادی زندگی طلب می کند ؟
کدام پدر و مادری می توانند ادعا کنند که دخترشان ، مقامش از حضرت زهرا (س) بالاتر است؟ اگر واقعا ادعای مذهبی بودن دارید،جواب دهید؟
خیلی از خانواده ها و مسئولین! مشکلات ازدواج را در مشکلات مالی کشور میدانند و تقصیر را گردن گرانی ها!!! خود بنده حاضرم قسم بخورم که حتی مشکلات مالی ازدواج ، ریشه ایی فرهنگی در رسم و روسوماتی دارد که نه خدایی دارد و نه پیغمبری! اما از هر دین و آیینی مومنانش!!!! بیشتر است!
مادر پسر در دلش بیشتر از آن که آرزو کند تا پسرش ازدواج کند،بیشتر دوست دارد عروسی زیبا پیدا کند تا با زیبایی عروسش!!! بتواند بیشتر بر دیگر اعضای فامیلش و میان دوستانش فخربفروشد! و یا اگر یک جهزیه توپ هم داشته باشد! می تواند جهالت عصر مدرن خود را بیشتر ارضا نماید!
از آن طرف دختران فکر می کنند که اگر تحصیلات عالیه نداشته باشند نمی توانند به دانش عوض کردن پوشک بچه در اندکی مدتی دست پیدا کنند!!!
دختران فکر می کنند اگر تحصیلات خود را هی بالا ببرند ! شاید در حین بالا بردن شوهری در این دانشگاه های مختلط بدست بیاورند و لی بعد از مدتی که مدرک شان را بالای کوزه گذاشتن! میفهمند بین تاریخ امروزشان با تاریخی که به دنیا امده اند،چه فاصله ایی معنا داری پیدا کرده است... اما هرچه قدر افسوس بخورند فایده ایی ندارد!
برخی دیگر از دخترانی که از دکان داری مذهبی خود خسته شده اند! دلیل مجرد ماندن خود را نه گردن فرهنگ غلط رواج پیدا کرده میاندازند و نه گردن خودشان! وایضا سوپر توقعاتشان!!!! اینان دیواری کوتاه تر از حجابشن را نمیابند! و به امید پیدا کردن شوهری مناسب! یادست به آرایش های غلیز میزنندو یا چادر را درطوفان جهل خود رها می کنند تا شاید چشم چرانی نظری به آن ها بکند....
فشار برای کسی می خواهد ازدواج کند را بالا میبرید!
زمانی کی خیابانی بود و یک پارکی!!! اما الن به لطف شبکه های اجتماعی ،مذهبی ها هم می توانند با ناحرم ها به بهانه های بحث های فرهنگی و سیاسی تعامل سازنده برقرار کنند و از آن طرف که ازدواج را سخت می بینند! در زیر همین بحث های داغ دراین شبکه ها و چت روم! دل و قوه ایی به اندازه ی هندوانه رد وبدل کنند... یا به قول فلان حاج آقا! رساله ایی توجیه المسائل را بنگارند که ما داریم ....بماند!
برخی از خانواده ها هم فرک می کنند اگر به پسرکی که سربازی نرفته دختر بدهند! دخترشان تبدیل به ترشی شود! شاید مضحک باشد! اما آن کسی که خواستگاری را بهانه های مسخره و عجیب رد کند، خدا هم خوب کف دستشان قرار می دهند که نفهمند از کجا خورده اند...
یا پسری یا خانواده ی پسری! دختری را بی دلیل عیب میگذارند و دختر نگون بخت باید تا آخر عمرش با خاطر حرف دیگران! عطای ازدواج را به لقایش ببخشد!
خواستم حرف از روابط غیر اخلاقی جدیدی با نام ازدواج سفید بزنم!!! اما می بینم سوراخ این سوزن شاید زیادی بزرگی کند و داد بنفش عده ایی را موجبات کر شدن عده ایی دیگر کند و آن اندک حرفی که میشد در کله اینان کرد هم نتوانیم بزنیم...
وقتی سبک درست زندگی واقعا اسلامی (ببنید چند تا قید گذاشتم!) را کنار بگذاریم،وضعمان بهتر که هیچ! بدتر نیز میشود....
متاسفانه امروزه،خانواده های ما،دچار التقاط فکریفرهنگی شده اند! پوسته ی مذهبی را برداشتن تا وجدانشان بخوابد و گوشت مدرن بودن را میخورند چون شکم نفسانیات شان مهلت نمیدهد....
آری!
پدران و مادران! دختران و پسران جوان ! با این وضع تفکر بخواهید بمانید،بمانید! اما با نام دین !برای خودتان فروشگاه زنجیره ایی باز نکنید...
همین.....
........................................................................................................................................
این مطلب در سایت های زیر:
"روح شجاعت در پسران و روح ایثارگری در دختران"
احسنت و صد هزار احسنت
حس می کنم فقط جای یک نکته خالی ماند
آن هم نقش خانواده در مشکلات اقتصادی پسران جوان شان است
آشنایی داشتیم که چند سال قبل می گفت : روزی از سر کار آمدم.با دیدن پسرک 8-9 ساله ام که روی یک جعبه خالی بساط البالو خشک آبکرده اش را راه انداخته بود عصبانی شدم و تنبیهش کردم. حالا پسرکم جوانیست که بدون هیچ شغل و کاری لنگ یک میلیون تومان است و متاسفانه ما هم چنین پس اندازی نداریم.کاش ان روز ذوق کار کردن رو در او نابود نمی کردم.