فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استعمار» ثبت شده است

نمی دانم!شاید مشکل من و امثال بنده این باشد که کمی تا حدی حرف هایمان را رک و صریح می زنیم،اگر در جمع تعدادی از دختران بگوییم به بی ادبی متهم میشویم و اگر در جمع تعدادی از مردان بگوییم به ثروتمند بودن و غیره!

اما نمی شود حقیقت را نگفت و نمی شود این حقیقت را در سینه نگه داشت و به زبان نیاورد!

اما چه کنیم که خانواده هایمان و زندگی مان و نسل مان و ... همه در خطر است.مهم ترین معضل امروز جامعه ی ما اشتغال و کار است،در کشوری هستیم که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنیم،تعداد بسیاری از مردان بیکار هستند،و وضع ازدواج جوانان بسیار نامناسب و معیشت خانواده در خطر است.

حالا با تمام تفاسیر و تمام بحث ها معلوم نیست چرا در کشوری که مردان وضع کار خوبی ندارند عده ای از پسران رو به تن پروری اورده اند؟ معلوم نیست چرا برخی ها حاضرند خودشان در خانه لم بدهند و یا استراحت کنند و یا در شغل خودشان راحت طلب باشند ولی اجازه بدهند همسرشان در جایی بیرون از خانه مشغول کار شود؟

اشتباه نکنید و سریع موضع گیری نکنید،اما مشکل اصلی از خود بانوان و خواهران محترم است.چرا برخی خانم ها اصرار دارند در بیرون از خانه کار کنند؟ چرا برخی از خانم ها فکر می کنند اگر هرچه بیشتر شبیه به مردان شوند و به مانند مردان،بتوانند پول دربیاورند!قهرمان هستند؟ این تفکرات فمینیستی چگونه در ذهن زنان ایرانی رسوخ کرده است؟

کار به جایی رسیده است که دختران به این امید وارد دانشگاه و مراکز اموزشی میشوند که در اینده بتوانند شغلی برای خود پیدا کنند! لطفا مغلطه نکنید! منظور ما همه رشته ها و شغل ها نیست! برخی مشاغل مثل معلمی یا پزشکی نیاز جامعه است که زنان نیز در ان حضور داشته باشند!(که حتی در این بین نیز استثناهایی است) ولی ایا با وجدانتان میتوانید کنار بیایید و از خیر لفظ خانم دکتر و خانم مهندس و خانم کارمند فلان پایه بگذرید و به فکر تربیت نسل بعد یعنی فرزندانتان باشید؟

بعضی ها عشقشان این است که به مانند همسر خود کار کنند و به زعم خود فکر میکنند اگر بتوانند مستقلا پول در بیاورند یعنی این که خیلی زرنگ هستند! ولی باید گفت زهی خیال باطل!

وقتی به فلان دختر میگوییم چرا دوست داری خودت در بیرون از خانه مشغول باشی و کار کنی،او میگوید دوست دارم مستقل باشم! مثل این می ماند که به یک مرد بگویی چرا دوست داری خانواده داشته باشی و او بگوید چون دیگران دارند!!!

علیرضا
۱۹ آبان ۹۵ ، ۱۹:۵۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۷ نظر


بنده سندی را دیدم که در آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه می کنند که ما باید کاری بکنیم که این عقیدۀ به مهدویت، به تدریج از بین مردم زایل بشود! آن روز استعمارگرهای فرانسوی و استعمارگرهای انگلیسی در بعضی جاهای آن مناطق بودند – فرقی نمی کند که استعمار از کجا باشد – استعمارگرهای خارجی، قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیدۀ به مهدویت در بین این مردم رایج است، ما نمی توانیم اینها را درست در اختیار بگیریم! ببینید عقیدۀ به مهدویت چه قدر مهم است! چه قدر خطا می کنند کسانی که به اسم روشنفکری و به اسم تجددطلبی می آیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون اینکه بدانند دارند چه کار می کنند، مورد تردید و تشکیک و اینها قرار می دهند اینها همان کاری را که دشمن می خواهد، راحت انجام می دهند!
امام خامنه ایی 1376/9/25
علیرضا
۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۰۸ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۴۴ نظر

شاید مهم ترین کنش فرهنگی در جامعه امروز ما و چه حتی جامعه جهانی ،مسئله ی پوشش و حضور خانم ها و رابطه ی پنهان مانند ان با اقتصاد کشور است.

کم تر همایش یا بحثی را در مورد حجاب خواهید که مخالفان حجاب اسلامی ، دم از اقتصاد خانواده ها و گرسنگی عده ی کم بضاعت نزنند!

گاهی این کنش و واکنش ها تا یک مغلطه های اساسی پیش می رود که گویا عده ایی دلسوز اقتصاد کشور هستند و نگران شکم ها و دستان کارگری یک عده دیگر! ولی وقتی بیشتر مسئله را موشکافی!!! می کنیم می بینیم اینان نه درد اقتصاد دارند و نه درد فرهنگ! اینان بیشترشان گاهی از روی کینه و عناد و گاهی از روی عقیده های غرب زده حرف هایی درمخالفت با حجاب می زنند که برای عده ایی تعجب آور است.

اینان بیشتر دنبال اهداف خاص سیاسی و اقتصادی خود از راه دفع فرهنگ اسلامی خانواده هستند...

مهم ترین نوع پوشش اسلامی چادر است! چادر به لحاظ ویژگی های خاص خودش همواره مورد توجه موافین و مخالفین آن بوده است.

از قدیم الایام ،کشور های استعماری،برای این که بتوانند کشور مستعمره ی خود را ،بیشتر وابسته کنند و این وابستگی در مسئله ی اقتصادی بیشتر نمایانگر بوده و به طوری که اقتصاد بر سیاست و امنیت تاثیر گذار است.

کشورهای استعماری برای این که تولیدات خودشان را در کشور هدف رونق دهند و بازار آن کشور رابدست بگیرند اولین جایی که دست می گذاشتند و می گذارند!!! فرهنگ مردم آن کشور بوده است. وقتی فرهنگ کشوری دچار استحاله شود، دیگر آن زن و مرد در بحث پوشش به سبک سابق خود رفتار نمی کنند و وقتی دنبال تغییر پوشش بگردند ، ناچار خواهند بود همیشه از مد و مدگرایی پیروی کنند!

یکی از اثرات مدگرایی و تفکر غلطی که از ان ناشی میشود مسئله بروز بودن است! پس کارخانه ها و کارگاه های تولید پوشاک، دائم با بروز کردن مدل های تولیدی خود ، مشتریان خود را مجاب می کنند که از مد مدنظر آن ها پیروی کنند! از طرفی تولیدات آن ها بفروش می رسد و از طرفی دیگر سود رشار آن به جیب یک عده ی خاص میرود و از همه مهم تر فرهنگ مردم دائم دچار تغییر می شودو این تغییر تنها در پوشاک نیست و تمام سبک زندگی یک کشور اسلامی را به یک سبک زندگی غربی مبدل می کند که این سبک زندگی فکر و اندیشه ی جامعه هدف را براحتی تغییر می دهد.

علیرضا
۱۱ مهر ۹۳ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۶ نظر

از زمانی که مردم این کره خاکی تصمیم گرفتند به جای لشگر کشی های چند صد هزار نفری ! یک کشور را به زانو دربیاورند روشی ابداع شد که اسمش شیک بود ! کارایی اش بالاتر بود ! به جای زره های فولادی و شمشیر های تیز و براق ! کت و شلوار های اتو کشیده و کراوات های ژیگول و صورت های با تیغ !!! صیقل داده را جایگزین کردند ! روشی ابداع شد که اسمش را گذاشتن دیپلماتیک !

دانشگاه های دنیای غرب با ایجاد این رشته ! به خوبی توانستند سربازان خود را از دیگر کشور ها با مبانی اعتقادی و فرهنگی خود تربیت کنند.

ظاهرش بسیار صلح جویانه و بر پایه ی گرفتن عکس های زیبا و یادگاری در جلوی دوربین و قهوه خوردن با میتران ها ! و فارلین ها ! و گاهی مثل رجب طیب اردوغان ! دعوا کردن با رفیق  ونه رقیب!!! در جلوی اذهان عمومی ! و حتی گاهی با فرستادن کبوتر نامه بر و بعضی اوقات با یک تماس تلفنی اهداف استعماری خود را پیش ببرند !

در این جا مهم دو تا چیز بود !

یک : اول از همه چهره ی دیپلمات ها ی وطنی آن کشور به دیلیل شکست باطنی در هر مذاکره و گفتگو در پیش اذهان جامعه  کشور خراب نشود تا بتوانند از طریق همان دیپلمات هایی که در کشور استعمار گر درس خوانده اند ! در پست خود باقی مانده و اهداف خود را پیش ببرند !

دوم : بتوان از طریق همان دیپلمات ها اهداف خود را در کشور هدف به نتیجه برسانند!

حال اگر یک دیپلمات ! در کشور استعمار گر دس نخوانده باشد و پایان نامه اش منطبق بر قرآن بوده باشد او را فردی معرفی می کنند با عناونی مثل نطق خوانی ! غیر قایبل انعطاف و خشک ! که با این کار ! مردم همان کشور مورد تهاجم ! خودشان آن دیپلمات را برکنار کرده و فردی را می آورند که دشمن او را خوش اخلاق و منعطف و گاهی مقتدر معرفی کرده ! لزوما اینجا ظاهر فقط مورد بحث نیست .بلکه سابقه ی فرد و این  که  مدرک را از کدام دانشگاه غربی گرفته باشد مهم تر است !

مردم کشور مورد تهاجم هم نگاه می کنند که بله ! او هم نماز می خواند و روزه می گیرد ! و هر چند گاهی بر منافع ملی کشورش تاکید می کند ! دشمن هم می خواهد همچین کسانی باشند ! در ظاهر هم نه همیشه ! بلکه گاهی امتیازاتی به کشور مورد تهاجم می دهد تا دیپلمات های آن کشور مورد تهاجم ! پیش مردم خود وجه ایی مثبت  داشته باشد !

از طرف دیگر فشار ها را هم زمان یا زیاد می کنند و یا در همان حد نگه می دارند. از طرفی همان کشور مورد تهاجم ! که مردان سیاسی اش !به خوبی درسشان را پیش همان استاد های غربی در دانشگاه های غربی فرا گرفته اند ! به بهانه ی اجرای برنامه های توسعه ملی ! و حتی گاهی با فشار روانی و در بعضی موارد فشار اقتصادی سعی دارند به مردمشان بقبولانند که یک راه بیشتر نیست ! راه ! فقط راه مذاکره ! حالا گاهی هم روی پافشاری بر روی منافع ملی ! مانور می دهند که ما از جنس آدم هایی که قرار داد های ظالمانه ترکمانچای و گلستان و ... امضا کرده اند نیستیم !

اصولا این نوع دیپلمات هایی که در غرب تحصیل کرده اند ! در همه ی کشور ها ! یک راهبرد اصلی دارند ! مخالفان و منتقدین داخلی شان را تندرو و جنگ طلب و دشمن هم وطنانشان معرفی می کنند ! این گونه دیپلمات ها از جنس همان هایی هستند که در کشور هایی مثل فلسطین و لبنان و مصر و اکوادور و پاکستان هستند ! همیشه یک خوش بینی کاذب به دشمنشان دارند ! رقیب داخلی شان هم بر مقاومت تاکید دارد.....


مثل امروز برخی ها در کشور ما همین است ! بچه ی کوچولو و قابلمه ی داغ !

کودک سعی دارد بر حس کنکاوی و خوش بینی !!! نسبت به دسته قابلمه داغ و این که در آن غذای خوشمزه ایی است ! دستان لطیف خود را بزند ! پدر و مادر سعی دارند نگذارند او همچین کاری انجام دهد ! کودک فکر می کند این ممانعت پدر و مادرش ! یک ظلم و یک مانع تراشی برای حس کنکاوی و خوش بینی اوست ! پدر و مادر تجربه دارند و از آن مهم تر تجربه هایشان را یادشان هست و از آن درس گرفته اند ! ولی کودک هم کم تجربه است و هم این که تجربه هایی هم که هر جند به صورت اندک داشته ! ولی نه آن ها را بخاطر دارد و حتی آن هایی هم را که بخاطر دارد با توجیه این که شاید این قابلمه با وجود داغ بودن بیش از اندازه اش ! با دیگر قابلمه های داغی که تا بحال به آن ها دست زده یا دیده فرق دارد ! 

علیرضا
۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۶:۴۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۷ نظر