از جامعه شناسان خوابیده تا مجازی های بی خواب شده!
1:اصولا معلوم نیست جامعه شناسان ما در کشور،مشغول چه کاری هستند؟ چرا هیچ وقت نمی توانند پدیده های اجتماعی را رصد و پیگیری و تحلیل درستی از آن ارائه دهند،معلوم نیست تا کی باید به ساز جامعه شناسانی برقصیم که فقط متون غربی را حفظ ضبط کرده اند و نمی توانند از خود چیزی بیرون تراوش کنند...
2:توافقی در عالم سیاست شکل میگیرد و اسمش را اول لوزان و دوباره در چند روز بعد با توافق دیگری اسمش را برجام میگذارند،جوانک هایی به بیرون میریزند و میرقصند و شادمانی میکنند بدون آنکه چیزی از متن و مفاد و عواقب خطرناکش بدانند! و شعر خر برفت و خربرفت میخوانند و با سادگی هرچه تمام میشوند نماد جوانک های عصر ما! یا همان عصر ارتباطات....
تیمی به جام جهانی فوتبال میرود،با یک بازی احساسی و شتاب زده و غیرمنطقی،در دقیقه ی اخر گل میخورد و میبازد! ملتی دوباره به بیرون میریزند،چنان شادی میکنند که هر بیننده ی خارجی اگر ببیند فکر میکند که تیم شان یا قهرمان جام شده است و یا حداقل در صورت عدم کسب مقامی،یکی از تیم های بزرگ فوتبال را شکست داده ولی داستان خنده دار و غم انگیزآنجاست که نه بردی در کار بوده و نه کسب مقامی! بلکه با افتخار شکستی را قبول کرده و در شادی شکست تیم ملی کشورشان به پایکوبی و بزن و برقص مشغول شده اند!
یا قبل تر ازآن،خوااننده ایی نچندان معروف،به دلیل بیماری از دنیا میرود،عده ای جوان به مدد همین شبکه های اجتماعی،به زعم خودشان با دوربین های روشن گوشی هایشان،به تشیع جنازه اش میروند و در اخر با بزن ورقص و خواندن برخی از موسیقی و متن های آن خواننده ،تعجب همگان را بر می انگیزند!
3:بعد گذشت چند صد سال و جعل تاریخی،روزی را به اسم بزرگداشت کوروش میگذارند! اما قبل ترش به کمک شبکه های مجازی در اینترنت و به صورت پیوسته با جعل و دزدی از سخنان دیگر بزرگان دینی و تاریخی این ملت و گذاشتن و اشتراک گذاری اش به نام کوروش یا هر بدبخت تحریف شده ی تاریخی دیگری،تاریخ سازی میکنند!جامعه شناسان هنوز پیگیر این هستند که اگر در دادن چوب بستنی به دخترتان از کلمات گلم و عزیزم و قشنگ استفاده نکنید چه بلایی سر جامعه فردا میاورید!!! کوروش را ارام ارام در ذهن دختران وپسران کتاب نخوان و اینترنت بازمان ،پروش میدهند!
4:برای ان کوروش که در موجود بودنش هم تشکیک هست چه برسد به خوب یا بد بودنش،بزرگداشت میگیرند و به مانند انسان های بی هویت و کسانی که یک عمر نیاز فطری بشری خود در پرستیدن یک معبود را در دل خود سرکوب کرده بودند،با تقلید از شعارهای انقلابی و حماسی مردم ولایت مدارو تقلید از اداب اسلامی و طواف کردن و سجده کردن،عقده ی پرستیدن و پرستیده شدن شان را پراکنده میکنند....کسی از جامعه شناسان و تاریخ نویسان و پژهشگرانی که فقط بلد هستند بودجه های پژوهشی این مملکت را هدر بدهند،پیدا نشد تا تحلیلی و دارویی تجویز کنند!
5:کوروش پرستان یا همان در تناقض ترین ادم های موجود در کشور،که هنوز بین اعتقادات اسلامی و اعتقادات میهنی و اعتقادات غرب زگی شان در فشار روزمره گرفتار شده اند،مشتی یتیم اعتقادی هستند که بین نیازهای غیرمتعارف در بخش جنسی تا نیازهای فرهنگی و اعتقادی خود در حال پاس کاری شدن هستند!نه میتوانند از خیر روابط نامشروع از دوست یابی های مضرر تا روابط ... بگذرند و نه میتوانند برای خود از کوروش مجهول الهویه ،پیامبری برای سرپرستی اعتقادات خود در یتیم خانه ی ایران باستان،آبی گرم کنند! نه می توانند دادن غذای نذری و شربت صلواتی برای کوروش را توجیه کنند و نه می توانند لبیک گفتنشان به رسانه های فارسی زبان صهیونیستی را انکار کنند!
6:قبول کنیم که همه ی اینها از اثرات مضر شبکه های اجتماعی مجازی اینترنیتی خارجی است که با فراگیر شدنش در بین مردم و عدم کنترل و فرهنگ سازی اش در این چند سال اخیر و خیانت برخی سیاسیون چه انهایی که الان منصبی ندارند و چه این هایی که الان در وزارت خانه های مربوطه منصب دار هستند،این اتفاقات رخ داده است و برخی فقط به فکر منافع گروهی وحزبی وسیاسی خود در انتخابات ها هستند و دلشان به حال جوان هایی که در عین داشتن تحصیلات های مختلف در این تناقضات فرهنگی اعتقادی و تاریخی گیر افتاده اند،نمی کند...
7:نسل سوخته،نسلی است که فرهنگ و باز تعریف ان در مقاطع و سال های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را نتواندبه درستی بیان و هضم کند...
همین..