چرا عشق بازی با همسر را یاد نگرفتیم؟
جوانان ما در خیلی زمینه ها عقب هستند یا به عبارت بهتر بگوییم عقب مانده هستند،در خیلی چیزهایی که فکر میکنیم که جوانان ما استاد هستند ولی شاید حتی یک دستمال لنگ کش ساده هم نباشند!
یکی از همین چیزها،عشق ورزیدن به جنس مخالف در قالب زندگی مشترک است. دختران و پسران نمی دانند و یا شیاد هم میدانند ولی نمی توانند با همسر خود،عشق بازی کنند،یک مرد ویا یک زن،اصلا نمیدانند فرق عشق بازی با همسر،با بازی های جنسی زندگی مشترک چیست؟یک جوان شاید بتواند یا بدند چگونه به گزینه مورد نظر خود برسد و ازدواج کند ولی نمی تواند بعد از خوانده شدن عقد،ابراز عشق بکند...!
البته خب تا حد زیادی هم تقصیر ندارند!!! وقتی به هنر موسیقی و خوانندگی نگاه میکنیم،پر شده است از شعر هایی که جز توصیف حجم و وزن و رنگ همسر خود ،چیز برای گفتن ندارند! بسیاری از شعر ها در عین شاد بودن،زمینه و عمق افسردگی دارند! متن موسیقی گواه از یک بیماری اختلاق دوقطبی میدهد! رنگ موسیقی مشکیست چون میگویند مشکی رنگ عشق است! وزن موسیقی زیادی سبک است! به قدری سبک است که معشوق و عاشق گاهی رویشان نمی شود با هم به یک موسیقی و ریتم اش گوش دهند! حتی اگر بویی از زندگی مذهبی نداشته باشند!
فیلم هایمان به خصوص معروف هایشان یا همان هایی که میروند نحل طلا می گیرندو خرما هایش و با هسته هایش را در چشم فرهنگ کشور میکنند،همه شان به التفاق،یا آخرشان بوی طلاق وجدایی میدهد یا اصلا از طلاق یم زوج تا وکیل مدافع شدن یک زوج دیگر برای همین زوج خبر می دهد! اصولا هم ساخته هایشان با سیاه نشان دادن وضع وطن همراه است! راست و حسینی خودتان را جای یک زوج جوان و در ابتدای زنگی بگذارید!!! چه فکری با دیدن این فیلم ها و گوش دادن این گونه موسیقی میکنید؟
وضع بدتر زمانی اتفاق می افتد که بخواهیم زنگی عاشقانه یک خانواده ی شهید را در فلیمی و یا تئاتری نمایش دهییم! پر استرس جدایی و اضطراب از زنگ دری که بخواهد خبر شهادت همسر را بدهد! به نظرتان دختری و پسری برای زندگی اسلامی عاشقانه تربیت کرده ایم؟
وضع بدتر از بدتر زمانی اتفاق می افتد که به دختران و پسران جوان در آستانه ی ادواج،به چشم دو فلز در دانشگاه ها نگاه میکنیم و فکر میکنیم علت عدم ازدواج جوان ها، نبود آهن ربایی برای اتصال یا همان همسر یابی جوان های مونث و مذکر است! و بخواهیم این اهن ربا را همان اختلاط در دانشگاه نمایش دهیم! به نظرتان از ساختن زندگی فلزی و آهنی با آهن ربای کلاس های مختلط! زندگی عاشقانه ای ساخته می شود؟ یا هدف کم تر شدن ارتباطات نامشروع و یا حتی کم شدن احتمال این ارتباطات است؟
جوانان اصلا نمی دانند معنی گفتن دوستت دارم به همسر به خودچیست؟ اصلا نمی دانند چگونه دل ربایی کنند به جای چشم ربایی! یا حتی نمی دانند معنی عشق در زندگی مشترک چیست؟ انصافاجای دو واحد که نه! جای چهار واحد درس عشق بازی با همسر در دانشگاه ها خالی نیست؟
فرهنگ ازدواج بدون فرهنگ عشق و عشق آموزی ضربه ای مهلک است بر پیکر نیمه جان فرهنگ .....
نتیجه اش همین میوشد وقتی درباره عشق بازی در اینترنت سرچ میکنیم چیزی جز چند حرکت جنسی با جنس مخالف! و چند کاز مسخره دیگر چیز دیگریپیدا نمی کنیم،به قدری عشق بازی در فرهنگ زناشویی و زندگی مشترک غریب و بیچاره شده است که محدود شده است که همان کارهای....!
به کجا می رویم؟ قدیمی های ما چگونه زندگی میکردند؟ چگونه مشکلات خودشان را در خانواده حل می کردند و کسی نمی فهمید؟ معنای طلاق عاطفی از کجا آمده است؟ ترسیدن از اظهار محبت به همسر از کجا آمده است؟ غیرت در این وانفسا چگونه از بین رفت...؟
هیچ فهمیده اید که چه گونه با رسانه های بیگانه و شبکه های مختلف مجازی،حتی عشق بازی را از جامعه خود دور کرده ایم؟
همین...
حرف زیاد است برای گفتن
اما گویا همان سکوت بهتر است
بهتر است بپرسیم زنان و مردانمان را برای چه چیز ازدواج آماده کرده ایم؟
واقعیت این هست که ما زنان و مردانمان را برای هیچ کدام از جوانب زندگی مشترک آماده نکرده ایم
در صورتی که ازدواج، زوجیت دو نفس است که به تعبیر قرآن نفس واحده اند، لباس همند...
ما هم در مرحله انتخاب دچار بحرانیم
هم آغاز
و هم ادامه...
اما...