فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سازندگی» ثبت شده است

وقتی برخی از مستند ها و فیلم های دستی گرفته شده خود مردم در جریان روزهای انتخابات 88 ریاست جمهوری را مشاهده می کنم،به سطح دغدغه برخی از جوانانی برخود می کنیم که واقعا شاید برای ما و برخی از شما پایین ترین درجه و تنزل را داشته باشد.
وقتی در مستند از جوانی مونث سوال می شود که ملاکتان برای انتخاب رئیس جمهور چیست و وقتی پاسخش را میشنوید و یا میروید از جوان و جوان های دیگری سوال میکنید که ملاک انتخاب تان برای ریاست جهموری چه مواردی است پاسخ ها شاید از دید یک کسی نه ادعای سیاسی بودن دارد و نه ادعای فیلسوف بودن و فقط خبر های را روزانه پیگیری میکند شاید کمی مضحک باشد...
دختری جواب داده بود که رنگ کت کسی که میخوام بهش رای بدم.... برایم مهم است! پسری جواب داده بود مهم کسی است که وقتی رای آورد بتوانم با دوستم (منظور همان خانم نامحرمی است که در ماشین بقلش نشسته)  راحت باشم...!
یک نفر دیگر حتی نمیدانست زمان اصلاحات و حتی بعد از متمم قانون اساسی چیزی به اسم پست نخست وزیری نداریم و میگفت فلانی (همان فتنه گر شرور) نخست وزیر فلانی است(همان فتنه گر ممنوع التصویر) است! شاید برای من و برخی از شما ها کاملا غیر قابل باور باشد!
که وقتی کسی به شما بگوید دوست دارم کسی را که انتخاب می کنم بهترین کت و شلوار مارک دار بازار در تنش باشد! چرا که مثلا نشانه ی اقتدار یک کشور داشتن کراوات و کت انگلیسی در تنش است! (جان آدمی شریف بود یک زمانی ...یادش بخیر)بماند که برخی از اینان از اعضای ستاد انتخاباتی فلانی بوده اند...
این ها را الان گفتم که نه زمان انتخابات است و نه زمان ...
یا مثلا وقتی خبر فلان بیانیه سیاسی و به قول خودشان صرفا مطبوعاتی درمیادید،یک عده اصلا نمی دانند برای چه دارند میرقصند! مهم شاد بودن کاذب و همراه با معشوقه های خیابانی شان است تا فردا چند روزنامه ی خط بگیر آن ور آبی تیتر بزنند شادی و خوشحالی مردم در تحریم مانده از بیانیه شهر شکلات های سوییسی...

یا حتی زمانی که فلان خواننده ی جوان،عمرش به اخر میرسد و خانواده و بستگانش داغدار اند،عده به اسم تشیع جنازه و به کام عکس های سلفی و دختران و پسران جوان دوریبین به دست و له له زن برای دریافت آخرین لایک هایشان در صفحات مجازی راه می افتند و چهار تا جامعه شناس فرنگ رفته و یا فرنگ پرست ! در هنگ ماجرا می مانند و نمی دانند چگونه تحلیل کنند... خنده دارش آنجا میشود که عده ایی برای گرفتن چهار تا ماهی در آب گل آلود میایند تشیع جنازه عظیم فلان عالم ربانی و مداح مطرح دربین جوانان را یا کوچه بازاری سوق دهند و یا دولتی و ...

مشکل کشور ما،عمیق تر از آن است که که باختن برای عده ایی از جوانان ما،شده بهانه ایی برای شادی و رقاصی! شاید همان شعر خبرفت که نادان های مدرنیست عصر ایسم های فلاسفه ی فاسد و زن باره ی غربی،دوباره آن را تکرار کنند و ندانند و ندانند و در جهل مانده اند که داستانش چه بود؟
کسی که برای پلانتی نگرفتن فلان داور در فلان بازی فوتبال،ساعت ها در شبکه های رسانه ی مثلا ملی و حتی اون ور آبی،تحلیل گوش میکندولی نمی داند غنی سازی چیست و حتی معنی لغوی غنی سازی را هم نمی داند،آیا انتظاری هست که بتواند مشکلات جامعه خویش را هضم و تحلیل و درباره ی آن راه حل پیدا کند؟
علیرضا
۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۳ موافقین ۹ مخالفین ۰ ۳۳ نظر

اوایل دهه هفتاد با روی کار آمدن دولت سازندگی و رویکرد تکنوکراتی شدید ،این جماعت  راهی برای پیش برد اهداف می یافتن تا این که با سقوط اتحاد جمهوری های شوروی و متقابلا به فنا رفتن و اثبات ناکار آمدی اقتصاد سوسیالیسمی و همچین تجربه ی سخت و پرهزینه همین اقتصاد دولت محور و دولت مالکی در دولت میرحسین موسوی! جماعت عاقل پندار سازندگی که خود را در بهترین حالت برای رسیدن به اهداف ناقص اقتصادی می دیدند،اقتصاد کاپیتالیسمی یا همان سرمایه محوری را در دستور کار قرار دادند.

اما از آنجایی که با شرایط بعد ازجنگ و روابط خارجی آن زمان مواجه بودند،برای این که بتوانند به اقتصاد جهانی بیشتر نزدیک شوند ،تمام معادلات اقتصادی خود را بر محور فروش نفت و تبادل کالا با ارز آمریکا یعنی دلار استوار ساختن و کار به جایی رسید که این جماعت به ظاهر اقتصاد دان،اوج پیشرفت علمی خود را ترجمه و کپی کاری مقالات اقتصادی غربی و اوج پیشرفت صنعتی را کپی کار  و وارد کردن تکنولوژی مونتاژ قطعات گوناگون به جای وارد کردن علم طراحی و ساخت بود.

همان زمان دولت وقت ،برای این که بتواند هرچه سریع تر و دقیق تر ،اقتصاد جنگ زده را به اقتصاد اروپا و آمریکا شبیه تر نماید،تمام وزارت خانه ها و نهاد های دولتی را مجبور به درآمدزایی بیشتر کرد!

اما به این نکته توجه نکرد که اگر وزارت خانه هایی مثل فرهنگ و علوم وآموزش بخواهند درآمدزایی کنند،چگونه باید واکنش نشان دهند؟

جواب سوال برای وزرات خانه ی علوم از یکی دوسال قبلش به همت فردی که اکنون خود را دلسوز مردم و اقتصاد نشان میدهد داده شده بود! ایجاد دانشگاه های غیر انتفاعی و در راس آن،ایجاد دانشگاه آزاد !

وزارت آموزش و پروش که خود را عقب تر از قافله میدید! با کپی کاری از طرح آمریکا در ایجاد مدارس غیرانتفاعی! راه حل خود را پیدا کرد!

 از آن طرف نهاد های نظامی از ماجرا عقب نماندند! اقدام به طرح فروش سربازی!!! همانند آنچه که فریدمنی ها در آمریکا و دیگر کشورها کرده بودند کردند!و همان زمان اسم آن را راه حل گذاشتند...

کار به جایی رسید که وزارت فرهنگ که متولی امور فرهنگی کشور درآن سالها بود،اقدام به واردات دخانیات و سیگار کرد!

خب وقتی کار به اینجا ها برسد،از دلش افرادی مثل مهاجرانی و مخلملباف اگر در نمی آمدند باید شک می کردید!

اقتصادی پایه ریزی شد که شکاف طبقات اجتماعی را افزایش داد،سطح توقعات عمومی مردم را بالا برد،رفاه زدگی و زندگی شرافی شوکت پیدا کرد....

وقتی که اینها را دیدند،از دست نهاد های انقلابی همچون سپاه پاسداران و ارتش نگران شدند! این دو نیرو به خصوص سپاه،با استفاده از ماشین های راه سازی اقدام به توسعه امور زیربنایی کرد اما ازآنجایی که دولت وقت و حتی دولتهای بعد ازآن هم به جای تولید درست سرمایه،فکر میکردن میتوانند با فشار به نهاد های مختلف آنها را واردار به تولید درآمد کنند، نگران شدند نکند سپاه هم مثل چند وزارت خانه ی دیگر راه را کج برود؟

هرچند که روحیه نهاد هایی مانند سپاه از زمین با آسمان با وزارت خانه های دیگر و نهادهای دیگر فرق میکرد،اما همین جماعت فریدمن پرست و غرب گرا درون دولت،از دهه هفتاد تاکنون نگران امثال سپاه اند!!!

بلایی که امروز اتفاق افتاده است این است که عدالت زیر سوال رفت،برکت در زندگی از بین رفت،سیستم ربوی بانکها تقویت شد،از مهم تر! امیال و آروزهای خود را در رابطه با مادر سرمایه داری مدرن آدام اسمیتی یعنی آمریکا می بینند!

این که میبینید عده ایی امروز در درون دولت فعلی به جای طرح دادن و برنامه دادن برای اقتصاد داخلی،راه به راه دنبال مذاکره با آمریکا هستند،همین است که شاگردان تحصیل کرده در دانشگاه های غربی،راهی جز میلتون فریدمن و... نمیابند!

اینهایی که در روزنامه های معلوم والحال زنجیره هر روز خواب برقراری رابطه با آمریکا را می بینند،چرا جواب نمیدهند کشور یونان با آن همه رابطه محکم با غرب و اتحادیه اروپا،چرا 5 تریلیون یورو !!! معادل 8 تریلیون دلار ورشکست شد؟

چرا پاسخ نمی دهند اسپانیا و فرانسه و انگلیس،هر کدام دو  سه تریلیون یورو! بدهی بالا آورده اند؟ مگر اینها رابطه ندارند؟ چرا دو سه غول خووروسازی آمریکا و ایضا شهر مهم و صنعتی دیتورید آمریکا ورشکست شد؟ و خود آمریکا با درآمد 4 تریلیون دلاری خود،بالای 19 تریلیون دلار بدهی بالا آورده است؟

چرا پاسخ نمیدهند نقش اقتصاد لیبرال سرمایه داری در اختلاس های چند هزار میلیارد تومنی  در ایران،چه بود؟ چرا با انداختن تقصیرات برگردن این دولت و آن دولت! مردم و نظام را میخواهند فریب بدهند؟

علیرضا
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۰۸ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۱ نظر


نمی دانم ! شاید شوری بوده! مثل این سینه زنان که یکهو ! شور می گیرند و می روند در عالم عاشقی! و یاشاید هم منتظر کسی بودند! یا شاید هم هیج کدامش !

ولی یک چیزی را خوب می دانم ! چیزی که از دل برآید بر دل نشیند!

همه مردم ایران حزب اللهی نیستند و همه ی حزب اللهی ها هم تیپ حزب اللهی ندارند ولی همه ی مردم ایران را هم نگویم ولی اکثر ایرانی ها اسلام را دوست دارند! اکثرشان حسینی بودن را دوست دارند ولی حالا چرا بعضی ها کارشان با دوست داشتن هایشان یکجا جمع نمی شود بحث دیگری است که در آینده با هم بحث می کنیم!

روستایی ها هم تیپ خودشان را دوست دارند! شهری ها هم همینطور ! اون بالاشهر نشینی که روزانه چند هزار تومن خرج ! لاک کردن ناخن های کثیفش می کند همین طور!

اگر ریا نباشد یکبار برای کنکجاوی رفته بودم اردوی جهادی ! یک پسره با هاش آشنا شدم ! تیپش مثل من نبود ! از من خوش تیپ تر بود ! (بماند که ما مثل رفتگران می گردیم!) موهاش را روغن می زد! هیکلش هم بدنسازی بود! در واقع الگوی بدن سازی شده بود ! راجع به مسائل سیاسی بحث کردم! از نظر سیاسی باهم جور نبودیم! ولی خیلی اهل حال بود! مهربان بود! و فداکار ! دلم نیامد باهاش ضد بشوم ! کلی هم بعدا باهم رفیق شدیم!

ولی بخاطر این هر دویمان برای اردوی جهادی آمده بودیم ! با هم کنار آمدیم ! دلیلش هم واضح بود!

این روزها که بعضی ها از سیاسی و روحانی و غیره را بگیر تا بعضی ها آدم های مغرض ! کلامشان یک کلام است! این که چرا به در سال 84 از احمدی نژاد حمایت کردیم!

در ماجرای اخلال در راهپیمایی در 22 بهمن ! در شهر مقدس قم ! یک عده همین را به ما می گفتند ! چرا به احمدی نزاد رای دادیم!

جواب ما هم یک کلام  بود ! این بود ! که اگر دوباره به سال 84 برگردیم! دوباره اگر همان شرایط و کاندیدا ها باشند دوباره رای می دهیم ! درست است که پسر شلوغ ! یعنی محمود ! کمی تغییر کرده ! ولی بهتر از کسانی بود که از همان ابتدا چهره ایی ریاکار و .... داشتند!

مردم قبل از این که به آدمه ! یعنی رئیس جمهور فعلی رای داده باشند به آرمان ها او رای داده اند ! ولی حالا یک عده سعی می کنند ! که مردم در انتخابات سال 92 ! به کسی که ضد این آرمان ها و یا حداقل از این آرمان دور باشد رای دهند!

این آرمان ها همان ساده زیستی و عدالت و ولایت پذیری است!

چه می کند ! این صندلی های پاستور ! مرده را زنده می کند! چه برسد به دوران سازندگی و لیدر آن !

در انتخابات پیش رو ! کسانی کاندید خواهند شد ! که خود را از این آرمان دور نشان دهند و این را برای خود افتخار هم میدهند ! نمونه اش هم از کسانی هستند که از الان حرف از کاندیدا شدن می زنند!

اشکال ندارد ! این ها به سیلی خوردن علاقه دارند ولی این دفعه ملت انقلابی سیلی محکم تر از سوم تیر سال 84 می زنند !

اشکال ندارد! یک عده که فکر می کنند ! که مردم عاشق چشم و ابروی احمدی نژاد هستند و هرکسی را بیاورند که با مردم اسرائیل دوست باشید! بذار با فکر بهاری ! خوش باشند ! حتی اگر تایید صلاحیت شوند ! ملت فقط به آرمان احمدی نژادی رای می دهند ونه به فرد احمدی نژادی ! حالا می خواهد هرکسی باشد!

اشکال ندارد! بگذار یک عده فکر کنند که اگر رقیبشان در فتنه نابود شد! با شعار های گوناگون ! حتی اگر از طرف رهبری بر مسندی ! منتسب شده اند می توانند رای جمع کنند! مشاور و غیر مشاور هم ندارد!

ملت کارش را خوب بلد است ! گول ظاهر را نمی خورد ! یکبار می گفتند با امام (ره) عکس یادگاری داریم ! شدند فتنه گر و این بار کسانی دیگر می گویند ما انتخاب شده های رهبری هستیم ! و خدا می داند ..... سر این قصه دراز است...

اشکال ندارد ! هر وقت نقدی داشته باشی ! تو را می چسبانند به جریان انحرافی و اگر نقدی به جریان انحرافی داشته باشی می چسبانند به جریان قدرت و ثروت! دوران سازندگی !

مردم با ارمان هایشان زندگی میکنند ! و نه با کاپشن  !  و نه با متروسازی تا فرودگاه امام  ! و تاریخ نگاری !  در شبکه  یک سیما و نه با یار هرکسی بودند!

اشکال ندارد ! بگذار یک عده ! را تا دفترش ! 40 نفر همراهی کنند ! و شعار تشکر تشکر بدهند ! و یک نفر  از فرط خوشحالی نتواند احساساتش را بیان کند ! همانی که شده نماد بی بصیرتی !

ملت می دانند کدام سایت ها خبر ها را تغییر می دهند و کدام روزنامه ها عکس را !

ملت شعارشان این بود ! ما برای پیاز انقلاب نکردیم!

ملت جواب بداخلاقی هر کسی را خوب می دهند ! منتها جایش را بعدا معلوم می کنند ! بیچاره ها فکر می کنند ....... !

همین...

در ضمن در ادامه مطلب جدیدا یکسری از فرمایشات امام خامنه ایی در دیدار با هیئت دولت و دکتر احمدی نژاد در مرود شعار ها و آرمان از سایت خامنه ایی. آی آر آورده ام! بخوانید!

علیرضا
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۵۰ نظر