فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دولت یازدهم» ثبت شده است


اصلا مهم نیست شما بدایند ماله چیست ،اصلا مهم نیست که بدانید ماله چه فوایدی دارد،یا حتی اصلا مهم نیست که بدانید باید دقیقا ماله را کجا بکشید یا بدانید جنس ماله چیست!

مهم این است که ماله کار خوبی باشیم،شاید با خود بگویید که این طرز نوشتن هم خودش ماله باشد! یا حتی با خود بگویید ذهن نویسنده هم در اثر  ماله کشیدن های زیاد دوستان،مالیده شده باشد یا حتی با خود بگویید خودتان که این ماله  لغاات را دارید میخوانید دارید ماله کشی می شوید...

اما مهم تر این  است که که بدانید حتی می شود پشت تلفن و از آن ور دنیا هم مردم این ور دنیا را ماله کشی کرد.

یا حتی بهتر است بدانید که می شود در جلوی میلیون ها بیننده ی تلوزیونی هم از پشت دوربین های فول اچ دی هم مالی کشی کرد...

یا حتی بدانید یک توافق هیچ گاه نقض نمی شود،بلکه از ماله ایی به ماله ایی دیگر،کشیده می شود...!

یا حتی بدانید ماله کش ها اصولا کسانی نیستند که شلوارشان گچی و خاکی و کارگری باشد،ماله کش های می توانند به خودی خود،یک کت وشلوار پوش ریش انکارد کرده ی اتو کشیده ی دیپلمات باشند که شاید مغز های گچی داشته باشند.

ماله کش ها همگی میتوانند از یک نژاد باشند ،میتوانند به اشکال استوانه تا گرد و ظریف ... باشند...

ماله کش ها می توانند همه چیز را تعطیل و پلمب و اکسید کنند، اما خودشان مالیده نشوند...

ماله کش ها حتی می توانند کاندید شوند! بله کاندید...!

کاندید های ماله کش می توانند علامه یا حتی  آقازاده باشند...شاید هم برخی هایشان هفت تیر کش خوبی باشند.. پس سعی کنید هیچگاه با یک ماله کش آقازده ی هفت تیر کش در نزدیکی خانه شان تصادف نکنید! چون کاملا مالیده می شوید...

پس یاد گرفیتم که با شناخت ماله کش ها چگونه ماله کش شویم...

پس همگی یک سلامی به ماله کش ها میکنیم:

سلام ماله کش...

همین


علیرضا
۳۰ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۱۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

سکانس اول:

جنگ میان عراق و ایران پایان یافته است، شوروی رو به اضمحال رفته و عراق که رویای فتح تهران را در سر می پراند اکنون با یک بدهی 65 میلیارد دلاری، و سکوهای نفت از بین رفته در جنگ،عملا در کف دست خود چیزی نمی بیند!

صدام حسین، از کشورهای عربی به خصوص سه کشور کویت و عربستان و امارات به دلیل آنچه که دفاع از مرزهای شرقی اعراب در مقابل ایران میخواند،از از اعراب میخواهد تا 30 میلیارد دلار از مجموع کل بدهی هایش توسط این سه کشور بخشیده شود!

اعراب زیر بار نمی روند و صدام حسین که خود را تنها و زخم خورده می بیند، با حمله به کویت در صدد است لااقل با تصرف این کشور ،هم اعراب را ترسانده و هم بدهی هایش را به صورت کاملا خشن صاف نماید.

آمریکا با کمک اعراب به صدام حمله میکنند،عراق از روز های قبل خود،ویران تر می شود، اما سر وصدایی هایی مبنی بر دخالت ایران در جنگ اول خلیج فارس به گوش میرسد!

دولت در دست کارگزاران و مجلس در اختیار نیروهای عمدتا چپ و اصلاحطلب است!

عده ای از عوامل سیاسی در ایران که معروف به جریان چپ بودند بر ضرورت دخالت ایران در جنگ بین آمریکا و عراق و دفاع از صدام حسین !!! به عنوان نماینده مسلمان در مقابل آمریکا را خواستار میشوند!

مجمع روحانیون مبارز که به دبیر کلی مهدی کروبی و عضویت افرادی چون سید محمد خاتمی(رئیس دولت اصلاحات) ،علی اکبر محتشمی پور،اسدا...بیات!موسوی خوئینی خواه،محمود دعایی(مسئول فعلی روزنامه اطلاعات)،موسوی لاری(وزیر کشور دولت اصلاحات)و بسیاری از چهره های معروف اصلاطلب را در عضویت خود داشت و دارد!! بیانیه ایی صادر کرده و از عموم مسلمانان جهان اسلام و ملت ایران میخواهد تا با دفاع از صدام حسین،متجاوزگر به ایران! در مقابل آمریکا،و تشویق مردم ایران به شرکت در جنگ خلیج فارس، ایران را در باتلاق جنگ فرو ببرند!

در جای دیگر،علی اکبر محتشمی پوراصلاحطلب! جنگ عراق با آمریکا را جنگ خالد بن ولید با کفار عنوان میکند!

علیرضا
۱۷ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۸ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۴ نظر

باسلام

پس از مدتها،امکان جدید بیان، بروز رسانی شد و از این پس می توانید شما میتوانید به مانند شبکه های اجتماعی که دوستان و صفحات دلخواه را فالو میکنید،در وبلاگ های بیان این کار را براحتی انجام دهید...

برای دریافت توضیحات ور اهنما به این آدرس مراجعه کنید(کلیک کنید)

ضمنا توجه داشته باشدی برای اطلاع از دنبال کردن شما،حتما گزینه ی مخفی را در دنبال کردن استفاده نکنید.

برای دنبال کردن فرهنگ پرواز کلیک کنید...

باتشکر

علیرضا
۳۰ آبان ۹۴ ، ۲۰:۲۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر


ایام عزادری سرور و سالار شهیدان اباعبدالله تسلیت...

...........................................................................................


در سال 92 دولتی روی کار آمد که سفر های استانی اش (بخوانید سفر به مراکز شهر هر مرکز استان !!!) برای منتقدین اش به یک تفریح تبدیل شده است! که با هر سفر دولت روحانی به شهر ها... عکس ها و فیلم های استقبال های فرمایشی و کم جمیعت اش شده است به یک تفریح مجازی برای منتقدین....

2: موشکی به نام عماد آزمایش شد، شما از مشخصات این موشک از تلوزیون و رسانه ها چیزی نشنیدید! چرا؟ از بردش چیزی نمیدانید؟! چرا؟

این موشک بالستیک بردی بین 2800 کیلومتر تا 3500 کیلومتر دارد! پرتاپ این موشک توسط وزارت دفاع و زیر تیغ سانسو و فشار دولت برای عدم پرتاپ آن و از طرفی نمایش شهر موشکی سپاه پاسداران بعد از تصویب طرح اجرای برجام در مجلس ظرف بیست دقیقه!!! و واکنش ذلت آفرین وزیر امور خارجه نسبت به این نمایش شهر موشکی در عمق 500 متری زمین و رساندن این پیام به دشمن که شما فردو را تعطیل کردید و با فردو های احتمالی چه می کنید که بیشتر محمد جواد ظریف را عصبانی ساخته....

3: این نمایش شهر موشکی بیشتر از دشمنان،تیم مذاکراتی را غافل کرده است و این گمانه زنی را مطرح کرده است که سایت فردو که در عمق 70 متری بوده و به مساحت 200 متر! از کجا معلوم جمهوری اسلامی،شهر هسته ایی مثل شهر موشکی در عمق 500 متری نساخته باشد؟

مطمئنا اگر تیم مذاکراتی این دولت ! از دیگر ظرفیت های نظام در بحث هسته ایی و موشکی خبر داشته بود! حتما دو دستی آنرا در برجام به 5+1 تقدیم میکرده است! و اسم آنرا بازی برد برد میگذاشت!

4: شاید بتوان گفت دلیل جدایی گروهی از نمایندگان در سال 90 را از گروه لاریجانی ها در مجلس و تشکیل جبهه پایداری را هم اکنون دانست!

زمانی که جبهه پایداری تشکیل شد . همه این جبهه را متهم به تفرقه گرایی کردند! شاید اگر پایداری ها سال ها تلاش میکرند تا جنس تفکرات علی لاریجانی ها را به مردم نمایش بدهند، نمی توانستند مثل خود لاریجانی با تصویب بیست دقیقه ایی یک طرح، این عمل مهم را نمایش دهند...

5: علی لاریجانی تاکینیک باز خوبیست! چه در جریان استیضاح ناجوانمردانه ی برخی وزرای دولت احمدی نژاد که با عتاب رهبری مواجه شد و چه در جریان رای گیری وزرای دولت روحانی و رای آوری افراد مسئله دار و پرونده داری مثل زنگنه و آخوندی و فانی! خوب توانست با اجرای برخی تاکنیک ها،مزد زحمات احمدی نژاد را در ریاست اش بر مجلس هشتم بدهد!

علیرضا
۰۲ آبان ۹۴ ، ۱۹:۲۶ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹ نظر

علیرضا
۲۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۷ نظر
این مطب طنز را برای سایت خبری رجانیوز نوشتم....

خانم مدیر جدیدا گفتن مردم با ریز گرد‌ها کنار بیان... اصلا ما‌ها کار نداریم وظیفه و کار خانم مدیر چیه؟ اصلا ما غلط بکنیم که به اینجور مسائل سرکش بکشیم، منتها بدمان نمیاد چند پیشنهاد ویژه به مردمان جنوب و غرب ایران بدیم تا کمی از مشکلات ایشان را حل کنیم و خانم مدیر بتونن با خیال راحت‌تر در کنار آقاشون و بچه هاشون و باقی بازمانده هاشون درکنار سفرهٔ پر از مهر و محبت خود جلوس نمایند...
اول از همه می‌تونید ریز گرد‌ها را بیارید در جلوی چشم مردم و مردم با ریز گرد‌ها چشم وتوی چشم بشن (به قول خارجکی‌ها فیس تو فیس) و وقتی این عمل صورت بگیره خواهید دید که لپ مردم ازخجالت و محبت بیش از حد جناب ریز گرد قرمز میشه و مردم با این مهمونای عزیز آشتی بکنند... 
دوم می‌تونید از طریق شبکه‌های استانی، از تعریف و تمجید دروغین برای مردم استفاده کنید، به صورتی که می‌اییم به مردم می‌گوییم ریزگرد‌ها عاشق شما هستند و همین کار را برای ریز گرد می‌کنیم و می‌گوییم ریزگردهاااااا، مردم هم عاشق شما هستند.... این طوری خودبخود آشتی اتفاق می‌افته... 
می‌بینید چقدر خانم مدیر مهربون هستند؟ 
سوم اینکه می‌تونیم بریم به مردم بگیم: این ریز گرد‌ها اصلا پارازیت ندارن، اصلا مگر در کجا ثابت شده ریز گرد پارازیت دارن؟ حتی سرب و ماده بنزن هم ندارن...‌‌ همان خاکیه که هر روز با دیدن قیمت مرغ وباقی اجناس به سرتون می‌کنید دیگر... اذیت نکنید تو را خدا این خانم مدیر روو... ایشششش... 
راه بعدی نشاندن جناب ریزگرد با مردم است! به این صورت هر دوشون را بدون اینکه همدیگر را ببینند می‌بریم پارک... یکهویی هر دو را در یک نیمکت با هم مواجه می‌کنیم.... مردم به ریزگرد باهم دیگه بگن سلااااااممممم و ریزگرد هم به زبان خودش می‌گوید ویش ویش ویش.... دیدید چقدرراحت بود؟ 
این راهم بگویم، یکی از عادات خوب خانم مدیر، مهمان نوازیست.. مگر ریزگرد توریست حساب نمی‌شه؟ اصلا مگر همین خانم مدیر به توریست‌های خارجکی دوپا مجوز شکار چهارپایان و پرندگان ندادن؟ 
خب، شاید درآینده فهمیدید که خانم مدیر مجوز شکار شدن شما‌ها را هم به توریست ریزمان داده باشند دیگر... مگر چه عیبی دارد؟ البته این روش بهترین روش برای کنارآمدن با مهان است، طبیعت است دیگر. یا باید بخوری یا خورده می‌شوی، خانم مدیر این روش را بهتر می‌دونن بنده خدا.... 
اصلا می‌تونید به جای ریزگرد‌ها بروید تهران و شعار بدید من‌‌ همان ریز گرد هستم، البته شاید شهرداری شما را جمع کرد، چون خانم مدیر عادت به تمیزی دارن... 
والاااااا به خدا....
............................................
این مطلب در سایر سایت های زیر:
علیرضا
۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۶ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۰ نظر
وقتی برخی از مستند ها و فیلم های دستی گرفته شده خود مردم در جریان روزهای انتخابات 88 ریاست جمهوری را مشاهده می کنم،به سطح دغدغه برخی از جوانانی برخود می کنیم که واقعا شاید برای ما و برخی از شما پایین ترین درجه و تنزل را داشته باشد.
وقتی در مستند از جوانی مونث سوال می شود که ملاکتان برای انتخاب رئیس جمهور چیست و وقتی پاسخش را میشنوید و یا میروید از جوان و جوان های دیگری سوال میکنید که ملاک انتخاب تان برای ریاست جهموری چه مواردی است پاسخ ها شاید از دید یک کسی نه ادعای سیاسی بودن دارد و نه ادعای فیلسوف بودن و فقط خبر های را روزانه پیگیری میکند شاید کمی مضحک باشد...
دختری جواب داده بود که رنگ کت کسی که میخوام بهش رای بدم.... برایم مهم است! پسری جواب داده بود مهم کسی است که وقتی رای آورد بتوانم با دوستم (منظور همان خانم نامحرمی است که در ماشین بقلش نشسته)  راحت باشم...!
یک نفر دیگر حتی نمیدانست زمان اصلاحات و حتی بعد از متمم قانون اساسی چیزی به اسم پست نخست وزیری نداریم و میگفت فلانی (همان فتنه گر شرور) نخست وزیر فلانی است(همان فتنه گر ممنوع التصویر) است! شاید برای من و برخی از شما ها کاملا غیر قابل باور باشد!
که وقتی کسی به شما بگوید دوست دارم کسی را که انتخاب می کنم بهترین کت و شلوار مارک دار بازار در تنش باشد! چرا که مثلا نشانه ی اقتدار یک کشور داشتن کراوات و کت انگلیسی در تنش است! (جان آدمی شریف بود یک زمانی ...یادش بخیر)بماند که برخی از اینان از اعضای ستاد انتخاباتی فلانی بوده اند...
این ها را الان گفتم که نه زمان انتخابات است و نه زمان ...
یا مثلا وقتی خبر فلان بیانیه سیاسی و به قول خودشان صرفا مطبوعاتی درمیادید،یک عده اصلا نمی دانند برای چه دارند میرقصند! مهم شاد بودن کاذب و همراه با معشوقه های خیابانی شان است تا فردا چند روزنامه ی خط بگیر آن ور آبی تیتر بزنند شادی و خوشحالی مردم در تحریم مانده از بیانیه شهر شکلات های سوییسی...

یا حتی زمانی که فلان خواننده ی جوان،عمرش به اخر میرسد و خانواده و بستگانش داغدار اند،عده به اسم تشیع جنازه و به کام عکس های سلفی و دختران و پسران جوان دوریبین به دست و له له زن برای دریافت آخرین لایک هایشان در صفحات مجازی راه می افتند و چهار تا جامعه شناس فرنگ رفته و یا فرنگ پرست ! در هنگ ماجرا می مانند و نمی دانند چگونه تحلیل کنند... خنده دارش آنجا میشود که عده ایی برای گرفتن چهار تا ماهی در آب گل آلود میایند تشیع جنازه عظیم فلان عالم ربانی و مداح مطرح دربین جوانان را یا کوچه بازاری سوق دهند و یا دولتی و ...

مشکل کشور ما،عمیق تر از آن است که که باختن برای عده ایی از جوانان ما،شده بهانه ایی برای شادی و رقاصی! شاید همان شعر خبرفت که نادان های مدرنیست عصر ایسم های فلاسفه ی فاسد و زن باره ی غربی،دوباره آن را تکرار کنند و ندانند و ندانند و در جهل مانده اند که داستانش چه بود؟
کسی که برای پلانتی نگرفتن فلان داور در فلان بازی فوتبال،ساعت ها در شبکه های رسانه ی مثلا ملی و حتی اون ور آبی،تحلیل گوش میکندولی نمی داند غنی سازی چیست و حتی معنی لغوی غنی سازی را هم نمی داند،آیا انتظاری هست که بتواند مشکلات جامعه خویش را هضم و تحلیل و درباره ی آن راه حل پیدا کند؟
علیرضا
۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۳ موافقین ۹ مخالفین ۰ ۳۳ نظر

پیامک اول:

مشترک گرامی،برای شرکت در سرویس خبر و تحلیل ،عدد 1 را ارسال کنید،هر پیام 100 تومان....

پیامک دوم:

مشترک گرامی،برای دریافت اخبار ایران و جهان ،عدد یک را ارسال کنید و برای دریافت اخبار هتل لوزان سوییس عدد 1 را دو بار ارسال کنید،هر پیام 100 تومان...

پیامک سوم:

نوروز سرشار شادی و امید را برایتان آرزومندم،دکتر بوق بوقانی،رئیس ....

پیامک چهارم:

مشترک گرامی،جان من پیامک قبلی ما چیز یا همان ارسال نکردیم،پول را هم نمی خواهد بدهی،قبلا حساب شده...

پیامک پنجم:

سلام دوست عزیزم! آیا میدانید توافق ژنو یعنی چه؟ پس برای فهمیدنش،عدد 1 را ارسال کن،هر پیام 100 تومان،منتظریما...

پیامک ششم:

ببین مشترک گرامی،تو مشترکی و منم اپراتور،پس عدد 1 را ارسال کن، تا بهت بگم پشت پرده مذاکرات ، اون آقا تپبله داره با کرجان چطوری میخنده... اگر تو هم بخواهی بخندی عدد 1 را به همین شماره اس کن،هر پیاممم 100 تومان...

پیامک هفتم:

جان مادرت پاک نکن... اول بخون بعد...همراه گرامی،برای شرکت در مسابقه ی بزرگ برد برد... عدد 1 را هم نمی خواهد ارسال کنی،تو فقط 100 تومن سیمت  را شارژ کن، بعد ما دو روز بعد اگر دیدیم تو دوباره 1000 تومان دیگر شارژکردی، یک پیامک بدون متن برات میفرستیم....

پیامک هشتم:

مشترک گرامی،میدانم این شماره را بلاک کردی،ولی خب ما 70 تا شماره دیگر با پیش شماره ی متفاوت داریم،پس لطفا از خر شیطان بیا پایین چون دیگر الان خر برای کدخداست...

پیامک نهم:

مشترک عزیز و مهربان، جان من فقط یک نیگا بنداز، حالا عدد 1 را ارسال کن،آماشاالله ... دیدی چقدر راحت بود؟! حالا صد تومن از حسابت کم کردیم،برو حالش را ببر...

پیامک دهم:

دیوار ساختمان کلنگی تحریم را ترک برداشت ولی قراره بریزه... پس عدد 1 را ارسال کن، تا بهت بگم مستر کری ،چطوری میخواد برج بسازه،هر پیام 50 تومان....

پیامک یازدهم:

سلام عزیزم،خوبی حالت خوبه ؟اصن سیاسی فعلا ولش... میدونی دو تا مجری باهم خاله بازی کردن؟ نه حتما نمیدونی،پس عدد 1 را ارسال کن بعدا باهم حساب میکنیم...

پیامک دوازدهم:

برای فعال سازی آواهای انتظار ،کدهای زیر را ارسال کنید:

لیلی چقدر قشنگه (تک خوانی زنان عدد 1)

امشب شب مهتابه ( تک خوانی یک عدد بانو + یک عدد آقا عدد11)

پاشو عزیزم پاشووو (جمع تک تک خوانی زنان عدد 111)

چشمای عاشق چقدر دل فریبه (یک زن میخونه و بقیه بشکن میزنن عدد 1111)

هر فعال سازی  350 تومان...

پیامک سیزدهم:

برای دریافت آدرس فوتبالیست های خوش تیپ و بازیگران ناز در اینستاگرام عدد 1 را به همین شماره ارسال کن!هر پیام صد تومان!

پیامک چهاردهم:

ببین داداش... مگه خودت ناموس نداری ؟ اون صد تومن پیام قبلی هم به عنوان جریمه ازت کسر میکنم، حالا برای دریافت پیام های اخلاقی عدد 1 را ارسال کن،هر پیام 150 تومان...

 

  همین....

علیرضا
۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۲۳ موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۴ نظر
این مطلب طنز را برای هفته نامه 9 دی نوشته بودم!که در اینجا منتشر شده...



موضوع انشاء: دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟
کشف انشای یک حقوغ‌دان در کودکی...
ما اهل اینجاییم، من همیشه دوست داشتم روزی به تهران بروم، آخه اونجا بزرگ‌تر از اینجاست، اونجا آدم‌های بزرگی هستند، دوست دارم بروم درس بخوانم تا کسی بشوم، مادرم همیشه من را دعا می‌کند، می‌گوید تو روزی مرد بزرگی می‌شوی، دیروز که داشتم به خانه‌مان می‌رفتم، آرش جلوی من را گرفت و گفت هرچی خوراکی داری باید به من بدهی وگرنه من تو را می‌اندازم توی گل ولای تا لباس‌هایت کثیف بشود، من ترسیده بودم، چون مادرم می‌گوید نباید لباس‌هایت را کثیف کنی! برای همین به آرش پیشنهاد دادم که من خوراکی‌هایم را به تو می‌دهم و تو بذار من به خانه بروم، او قبول کرد...
 هر دو تایمان از معامله راضی شده بودیم، به قول عمو، که از آدم‌های بزرگی است، هر دویمان بازی را برده بودیم... من عمو را زیاد دوست دارم، او هم من را دوست دارد! دیشب خواب دیده بودم که در آینده دوستی خوشخنده پیدا می‌کنم. دیدم او رفته خارج درس خوانده، او پدر پول داری دارد، تعبیرش را از میرزا شنیدم که می‌گفت خوابت تعبیر میشه.

من دوست دارم بروم ملا شوم، چون که شنیدم ملا شدن از آدم شدن آسان‌تر است، برادرم دوست ندارد که ملا شود ولی من دوست دارم فامیلم را عوض کنم، سرکوچهٔ ما یک گروهبان شاهنشاهی زندگی می‌کند، او در خانه‌اش گازانبر دارد و هیکل بزرگی دارد، من از سیبیل‌هایش می‌ترسم، آدم ترسناکی است! یکی از دوستانم بابایش بهش گفته وکیل‌ها فقط یک کیف پر از کاغذ دارند، وخوش تیپ هستند، ولی ما در خانه‌مان به جز یک بیل و آفتابه حلبی، یک داس هم داریم، من طرز کار با داس را از دوستم یاد گرفتم.
من دوست دارم یک حقوق‌دان بشوم و همه به من افتخار کنند. من دوست دارم رئیس بشوم و همهٔ آدم‌های بیکار فامیلمان را استخدام بکنم، پدر یکی از دوستانم همزمان با گرفتن دیپلمش از دبیرستان شهرمان، توانسته لیسانسش را از تهران بگیرد، در محلهٔ ما کسی سیکل ندارد، اگر من دوسال دیگر درس بخوانم، معلمان گفته است که تو می‌توانی سیکل بگیری، یادم هست هر وقت معلممان سر من و بچه‌های کلاس داد کشیده است و ما ترسیده‌ایم، من احساس غرور و عزت می‌کنم که از آدم با قدرتی می‌ترسیم. در شهر کوچک ما کدخدایی هست که قبلا پدرش خان بوده، یعنی او خان‌زاده است.

 او شاه را خیلی دوست دارد، ما هم از او و بچه‌هایش حساب می‌بریم، او هر وقت دوست دارد راه آب قنات را به مردم می‌بنندد، چون اهالی محله ما تنبل هستند نمی‌خوان خودشان قنات بکنند، کار خوبی کردند، چون قنات لباس‌های آدم را کثیف و خاکی می‌کند.
من می‌خواهم در فرنگ درس بخوانم، می‌خواهم حقوغ بخوانم، معلممان می‌گوید حقوغ، دو تا قاف دارد، ولی من می‌دانم که مثل قله قاف، حقوق هم یک قاف دارد...
مادرم هر وقت از دست بابام عصبانی می‌شود می‌گوید مرغ یکپا دارد! ولی مرغ‌های خانه کدخدا با اینکه دوتا پا دارند، همیشه با یکپا می‌پرند و بال‌هایشان را باهم و کنار هم می‌ذارند، مرغ‌هایشان در کوچهٔ پشتی ما پیاده روی می‌کنند...
راستی آقا معلممان گفته دیگر از این انشا‌ها، ننویسم، چون آقامدیر خوشش نمی‌آید، او دوست کدخدا است، او همیشه کروات می‌بندد، عمو کروات ندارد، او باغ پسته در شهرشان دارد، او دوست دارد پنج تا بچه داشته باشد و همه‌شان اهل تجارت و زرنگ بازی باشند، ولی من دوست دارم یک حقوق‌دان بشوم، چون دوستم می‌گوید حقوغ‌دان‌ها می‌توانند همهٔ جاده‌ها را آسفالت کنند، آخه دوست باباش دیروز یک نفر را ورداشت یکجایش را آسفالت کرد، من و دوستم نمی‌دانیم کجا را برایش آسفالتکاری کرده، چون دوستم می‌گوید از دیروز اون آدمه دیگر حرفی نزده....
ولی پدرم می‌گوید آسفالت کاری، کار قیرگونی کار‌ها است، من شاید در آینده بتوانم معنی این حرفش را بفهم، راستی پدرم هر وقت نمی‌خواهد به من پول بدهد، می‌گوید جیبم خالی است، دوستم خیلی شیروخورشید پرچم را دوست می‌دارد، من روزی‌‌ همان معامله ای که با آرش پسر قلدره کردم با دوستان کدخدا می‌کنم که بتوانم راحت بروم خانه.

علیرضا
۲۳ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹ نظر

اوایل دهه هفتاد با روی کار آمدن دولت سازندگی و رویکرد تکنوکراتی شدید ،این جماعت  راهی برای پیش برد اهداف می یافتن تا این که با سقوط اتحاد جمهوری های شوروی و متقابلا به فنا رفتن و اثبات ناکار آمدی اقتصاد سوسیالیسمی و همچین تجربه ی سخت و پرهزینه همین اقتصاد دولت محور و دولت مالکی در دولت میرحسین موسوی! جماعت عاقل پندار سازندگی که خود را در بهترین حالت برای رسیدن به اهداف ناقص اقتصادی می دیدند،اقتصاد کاپیتالیسمی یا همان سرمایه محوری را در دستور کار قرار دادند.

اما از آنجایی که با شرایط بعد ازجنگ و روابط خارجی آن زمان مواجه بودند،برای این که بتوانند به اقتصاد جهانی بیشتر نزدیک شوند ،تمام معادلات اقتصادی خود را بر محور فروش نفت و تبادل کالا با ارز آمریکا یعنی دلار استوار ساختن و کار به جایی رسید که این جماعت به ظاهر اقتصاد دان،اوج پیشرفت علمی خود را ترجمه و کپی کاری مقالات اقتصادی غربی و اوج پیشرفت صنعتی را کپی کار  و وارد کردن تکنولوژی مونتاژ قطعات گوناگون به جای وارد کردن علم طراحی و ساخت بود.

همان زمان دولت وقت ،برای این که بتواند هرچه سریع تر و دقیق تر ،اقتصاد جنگ زده را به اقتصاد اروپا و آمریکا شبیه تر نماید،تمام وزارت خانه ها و نهاد های دولتی را مجبور به درآمدزایی بیشتر کرد!

اما به این نکته توجه نکرد که اگر وزارت خانه هایی مثل فرهنگ و علوم وآموزش بخواهند درآمدزایی کنند،چگونه باید واکنش نشان دهند؟

جواب سوال برای وزرات خانه ی علوم از یکی دوسال قبلش به همت فردی که اکنون خود را دلسوز مردم و اقتصاد نشان میدهد داده شده بود! ایجاد دانشگاه های غیر انتفاعی و در راس آن،ایجاد دانشگاه آزاد !

وزارت آموزش و پروش که خود را عقب تر از قافله میدید! با کپی کاری از طرح آمریکا در ایجاد مدارس غیرانتفاعی! راه حل خود را پیدا کرد!

 از آن طرف نهاد های نظامی از ماجرا عقب نماندند! اقدام به طرح فروش سربازی!!! همانند آنچه که فریدمنی ها در آمریکا و دیگر کشورها کرده بودند کردند!و همان زمان اسم آن را راه حل گذاشتند...

کار به جایی رسید که وزارت فرهنگ که متولی امور فرهنگی کشور درآن سالها بود،اقدام به واردات دخانیات و سیگار کرد!

خب وقتی کار به اینجا ها برسد،از دلش افرادی مثل مهاجرانی و مخلملباف اگر در نمی آمدند باید شک می کردید!

اقتصادی پایه ریزی شد که شکاف طبقات اجتماعی را افزایش داد،سطح توقعات عمومی مردم را بالا برد،رفاه زدگی و زندگی شرافی شوکت پیدا کرد....

وقتی که اینها را دیدند،از دست نهاد های انقلابی همچون سپاه پاسداران و ارتش نگران شدند! این دو نیرو به خصوص سپاه،با استفاده از ماشین های راه سازی اقدام به توسعه امور زیربنایی کرد اما ازآنجایی که دولت وقت و حتی دولتهای بعد ازآن هم به جای تولید درست سرمایه،فکر میکردن میتوانند با فشار به نهاد های مختلف آنها را واردار به تولید درآمد کنند، نگران شدند نکند سپاه هم مثل چند وزارت خانه ی دیگر راه را کج برود؟

هرچند که روحیه نهاد هایی مانند سپاه از زمین با آسمان با وزارت خانه های دیگر و نهادهای دیگر فرق میکرد،اما همین جماعت فریدمن پرست و غرب گرا درون دولت،از دهه هفتاد تاکنون نگران امثال سپاه اند!!!

بلایی که امروز اتفاق افتاده است این است که عدالت زیر سوال رفت،برکت در زندگی از بین رفت،سیستم ربوی بانکها تقویت شد،از مهم تر! امیال و آروزهای خود را در رابطه با مادر سرمایه داری مدرن آدام اسمیتی یعنی آمریکا می بینند!

این که میبینید عده ایی امروز در درون دولت فعلی به جای طرح دادن و برنامه دادن برای اقتصاد داخلی،راه به راه دنبال مذاکره با آمریکا هستند،همین است که شاگردان تحصیل کرده در دانشگاه های غربی،راهی جز میلتون فریدمن و... نمیابند!

اینهایی که در روزنامه های معلوم والحال زنجیره هر روز خواب برقراری رابطه با آمریکا را می بینند،چرا جواب نمیدهند کشور یونان با آن همه رابطه محکم با غرب و اتحادیه اروپا،چرا 5 تریلیون یورو !!! معادل 8 تریلیون دلار ورشکست شد؟

چرا پاسخ نمی دهند اسپانیا و فرانسه و انگلیس،هر کدام دو  سه تریلیون یورو! بدهی بالا آورده اند؟ مگر اینها رابطه ندارند؟ چرا دو سه غول خووروسازی آمریکا و ایضا شهر مهم و صنعتی دیتورید آمریکا ورشکست شد؟ و خود آمریکا با درآمد 4 تریلیون دلاری خود،بالای 19 تریلیون دلار بدهی بالا آورده است؟

چرا پاسخ نمیدهند نقش اقتصاد لیبرال سرمایه داری در اختلاس های چند هزار میلیارد تومنی  در ایران،چه بود؟ چرا با انداختن تقصیرات برگردن این دولت و آن دولت! مردم و نظام را میخواهند فریب بدهند؟

علیرضا
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۰۸ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۱ نظر