فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

درس اش خوب بود،ولی شخصیت عجیبی داشت!گاهی چند روز مثنوی وگلستان میخواند و گاهی انها را نجس می شمارد!در وسط نهار،به یکباره شروع به نماز خواندن میکرد!از هم مباحثه های مرحوم سید مصطفی خمینی و مهدوی کنی بود!دوستانش همیشه از اخلاق و اعتقاداتش تعجب میکردند! از انقلابیون مشهد بود،به تبلیغ امام ره و..میپرداخت!ساواک وی را دستگیر و تبعید کرد.

قبلا به خواستگاری بدری،دختر(تک خواهر تنی رهبری از دیگر خواهران ناتنی) حاج سید جواد خامنه ایی رفت و داماد ایشان شد!بعدها که انقلاب پیروز شد،نماینده مشهد در مجلس خبرگان قانون اساسی و رئیس دادگاه انقلاب مشهد و..شد!از مخالفان سرسخت جلال الدین فارسی برای ریاست جمهوری بود! از کسانی بود که برای بنی صدر در انتخابات خراسان سنگ تمام گذاشت!

برادرزنشان،آیت الله خامنه ایی که شد امام جمعه تهران،به امام نامه نوشت و از انتصابش انتقاد کرد!تیغ تهمت هایش شهید بهشتی و مرحوم هاشمی،را بی نصیب نمی گذاشت!روزی نبود که علیه سران حزب جمهوری اسلامی چیزی نگوید!

شیخ علی مرداخانی معروف به تهرانی،لقب استادی اخلاق را یدک میکشید!امام در موردش گفته بود کتاب اخلاق و توحید را می نویسد ولی خودش از آن بی خبر است!کتاب اقتصادی مینوشت ولی بوی سوسیالیستی میداد!امر انتظام که به جرم جاسوسی برای آمریکا محاکمه شد،از بنی صدر خواست که دخالت کند!هاشمی و بهشتی را در این ماجرا مقصر میدانست و برای دانشجویان سخنرانیها میکرد..!

علیرضا
۲۲ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۰۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

اهل رشت بود،دوستانش او را فردی احساساتی و عاطفی توصیف میکردند،ساواک بخاطر سخنان ضد شاه اش،بازداشت و زندانی اش کرد،قبل انقلاب بعد از ازادی رفت پاریس پیش امام  و در بهمن 57 با امام برگشت به میهن،دوستی اش با مرحوم #هاشمی،در زندان شاه شروع شد!وقتی مجاهدین خلق دست به اقدامات مسلحانه علیه شاه زدند،شیخ حسن به شدت تحت تاثیر شیوه آنان قرار گرفت.

سه پسر داشت،سعید و حمید و وحید!یکبار هاشمی را به شمال دعوت کرد،حمید از فائزه هاشمی و سعید هم از فاطمه خواستگاری کرد!دفعه بعد که آمدند تهران،عقدشان را خود شیخ حسن لاهوتی پدر دامادها خواند!روابطش با اکبرهاشمی بسیار نزدیک بود!

وقتی کمیته انقلاب تشکیل شد،امام حکم فرماندهی را داد به لاهوتی!شهید مطهری به همراه مرحوم مهدوی کنی،با امام حرف زدند و مانع شدند!چون شخصیت وی را به خوبی میشناختند و از رابطه اش با مجاهدین آگاهی داشتند!

سپاه که تشکیل شد،لاهوتی میخواست فرماندهی اش را عهده دار شود که نشد!بعدا خودش با نهضتی ها!یک سپاه مستقل تشکیل دادند که یکماه بعد منحل شد و منصوری شد فرمانده کل سپاه!

#فرهنگ_پرواز 

نماینده مجلس که شد،از حامیان سرسخت بنی صدر بود، شهید حسن آیت را بخاطر نقد بنی صدر و  لیبرالها،میکوبید و از بنی صدر میخواست که وی را محاکمه کند! روز استیضاح بنی صدر،به همراه بازرگان و دیگر اعضای نهضت ملی و..به نشانه اعتراض مجلس را ترک کردند!

هاشمی در خاطراتش میگفت شب ها در خانه با لاهوتی خیلی بحث میکردیم و لاهوتی همش از امام که وی را نورچشمی خود میدانستند،انتقاد میکرد!یکبار زمان بنی صدر خواست از شهید بهشتی انتقاد کند که سید احمد پسر امام ره گفته بود اگر میتوانی حساب بهشتی را از شورای انقلاب جدا کنی حرف بزن و گرنه نه امام ره ناراحت میشود...!

 

علیرضا
۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۴۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

پدرش قبل از انقلاب فرش فروش بود،مادرش بعد از انقلاب از بازجوهای کمیته شد،اسمش را سعید گذاشتند،به عشق مکانیک وارد دانشگاه تهران شد ولی سیاسی بیرون آمد! زمستان 57 از پادگان فرار کرد،وقتی برگشت رفت اطلاعات ارتش! بعدا که بازرگان نخست وزیر شده بود،به همراه خسروتهرانی اطلاعات نخست وزیری را در دست گرفت!از اسناد ترکیه تا المان و موساد اسرائیل را دیده بود!

نخست وزیری که منفجر شد،از متهمان اصلی،محمدی رفیق سعید بود!بعدها سعید از نقش کشمیری در انفجار سخن ها.. گفت! اطلاعات ایران از هم گسسته بود!طرح تشکیل وزارت اطلاعات را همراه با ری شهری اولین وزیر ان داد!شهید محلاتی و لاجوردی و اعضای سپاه از وزارتخانه ای شدن ناراحات شدند،دعوا تا عدلیه هم رفت! با سید احمد صحبت کرد که اگر اطلاعات زیر نظر رهبری باشد،خطاهای احتمالیش هم گردن امام ره است!امام خمینی با وزارت شدن موافقت کرد.هاشمی که رئیس جمهور شد،یکی از معاونت های سیاسی را قبول کرد،و پروژه توسعه سیاسی را کلید زد،هاشمی زیاد روی خوش نشان نداد!عبدالکریم سروش را بسیار دوست میداشت! خاتمی که خواست بیاد،او فضایش را آماده کرد...

hajarian

از اصلیهای حزب مشارکت بود،تئوری های فشار ازپایین و چانه زنی از بالا تا تئوری معروف فتح سنگر به سنگر تا فتح فرماندهی(بخوانید ولایت فقیه) را داد! هم مشاور خاتمی شد و هم شورای شهر میرفت! روزنامه هایی را هم مدیریت میکرد و مقاله مینگاشت! رفیق مورد وثوقش! اکبر گنجی یا همان اکبری که در پیشانی دختران بدحجاب اول انقلاب پونز و مگنه فرو میکرد،بود!

علیرضا
۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۳۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

از موسسین روزنامه رسالت بود،نماینده مردم قم در مجلس دوم و خبرگان اول و دوم بود،از افرادی بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه را بنیان نهاد! مدتی دادستان بود و سپس استعفا کرد،برخی از نزدیکان و اطرافیانش ادم های سالمی نبودند، ایلیاوی از دوستان نزدیکش و سپس از همکارنش بود که به دلیل رشوه و اخاذی و ...بازداشت شد!بعد از ماجرای طرفداران ایت الله شریعتمداری و اشوب طلبی های وی و بیت اش،بحث خلع مرجیعیت شریعتمداری مطرح شد،وی که ریاست جامعه مدرسین را بر عهده داشت نامه خلع مرجیعیت شریعتمداری را رسانه ایی کرد!!!

وقتی بحث مخالفت امام خمینی با انجمن حجتیه ها مطرح بود،از این جماعت حمایت کرد! در نامه ایی که به نامه ی 99 نفر معروف شد از جمله مخالفان سرسخت نخست وزیری میرحسین موسوی بود،چنانچه مرحوم هاشمی رفسنجانی در مورد او میگوید که اظهارات وی علیه امام ره و ...خالی از اهانت نبوده است..

وی اصولا از نظر اعتقادی با اصلاحات ارضی شاه و گرفتن مالیات از مردم و سرمایه داران و غصب اموال متخلفین اقتصادی و ... مخالف بود و این موارد را درست و شرعی نمی دانست!وقتی حمایت امام از دولت وقت را دید به امام حمله کرد و ولی فقیه را فقط ارشاد گر ونصحیت کننده در امور مجلس میدانست و به امام حملات تندی را کرد!ولی امام خمینی در روزهای پایانی عمرش با تمجید از مقام علمی وی از او دلجویی کرد و برای ایشان دعای خیر نمود!آذری قمی بعدها بنیاد رسالت را تاسیس کرد،حملات وی به سیاست های اقتصادی میرحسین موسوی و..باعث شد تا امام مخالف ارسال روزنامه رسالت به جبهه ها شد!

آذری قمی در بحث تغییر نخست وزیر،از آیت الله سیدعلی خامنه ای حمایت میکرد، هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود میگوید بعد از نماز با اقای خامنه ای جلسه خصوصی داشتیم و ایشان موافقت کردد که میرحسین موسوی را معرفی کنیم ولی در مورد وزرا سختگیری نمایند! دلیل امام در بقای میرحسین این بود که برخی از نمایندگان شرایط جبهه را درک نمی کردند! امام با کمک مالی به روزنامه رسالت علی رغم درخواست اذری قمی مخالفت کرده بودند!


امام خمینی که از دنیا رفتند،در سربحث جانشینی حرف های بسیاری زده شد،در بحث رهبری شورایی در همه ی ترکیب ها نام سید علی خامنه ای بود،اذری قمی طرفدار سرسخت رهبری ایت الله گلپایگانی بود و میگفت اقای خامنه ای نیز معاون اجرایی رهبری باشد!!! و کار به جایی رسید که با وجود عدم تمایل ایت الله گلپایگانی به سمت رهبری،اذری قمی به دروغ به بیت ایشان پیام داده بود که اکثریت اعضای خبرگان موافق شماهستند در حالی که در اولین رای گیری،رهبری اقای گلپایگانی رای بسیار کمی آورد!

علیرضا
۲۴ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۱۰ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر

مثلا چه چیزی را حل کرده ایم؟ مسائل مختلفی که در این دولت دیده ایم کدامشان با اعتراض هایمان حل شده است؟ چند درصد مردم واقعا از مخاطرات توافق لوزان آگاهی پیدا کرده اند؟ چند درصد مردم را توانستیم از نقایص توافق برجام آگاه کنیم؟ چقدر توانستیم مردم را به قرارداد های جدید نفتی در دولت روحانی موسوم به آی پی سی آگاه کنیم؟ چقدر توانستیم مرم را از مسئله ی خطرناک و ضد استقلال کشور یعنی اف ای تی اف،آگاه کنیم؟ چرا وقتی وزیر ارشاد دولت روحانی می گوید اجرای کنسرت در مشهد خوب نیست ولی برای بقیه شهرا خوب است!!! کسی بلند نشد بگوید چرا اگر یک چیز بد برای بقیه جاها بد نیست؟ چند درصد مردم واقعا به مفاد برجام احاطه فکری پیدا کرده اند؟ اگر وضع اقتصاد بعد از برجام بدتر نمی شد!مردم میگفتند برجام بد است؟ آیا برجام فقط اقتصاد را خراب کرد؟ پس دستاورد های هسته ایی کجا رفت؟ بتن ریختن ها چه شد؟ در ماجرای هسته ایی به جز تولید هشتگ ها و نوشتن مقاله ها،دلواپسان عزیز، در چند شهر تجمع و سخنرانی اعتراض برگزار کردند؟ برگزاری دو سه جلسه آن هم در تهران بس بود؟

مثلا چه چیزی را حل کرده ایم؟ چرا فکر میکنیم با نوشتن چند مقاله و چند تصویر گرافیکی انتقادی نسبت به کارهای پر ضرر دولت روحانی در زمینه های فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و... تکلیف از ما ساقط است؟


علیرضا
۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۳۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

فارغ از این که استاد عباسی آزاد شود یا نشود،تبرئیه شود یا نشود،عزیز تر شود یا نشود،محبوب تر شود یا نشود... یک چیز برای من و امثال من مهم تر است و آن این که ارتش دیگر برای من محبوب نخواهد بود و برای نسلی از جوان های انقلابی،نهاد حفاظت اطلاعات ارتش دیگر نمی تواند لقب بصیر بودن و تیز بین بودن را برای خودش یدک بکشد...

ارتش کلمه طیبه است ولی میتواند نفوذی های در ان وارد شوند که در زمین دشمن بازی کنند.ارتش میتوانست برادر ما باشدو ارتش میتوانست سلاح ما باشد.ارتش میتوانست همراه ملت انقلابی عمل کند انگاه وزیر خارجه دولت اعتدال،یعنی اقای ظریف وقتی از ناتوانی سیستم دفاعی حرف میزد،مشتی بر دهان او باشد و نتوانست!

اگر امثال ارتش قرار بودند بصیر باشند،رهبر معظم مان دیگر لقب افسران جنگ نرم را فقط به دانشجویان و بسیجیان نمی دانند،معلوم نیست در عمق عقیدتی و اطلاعاتی ارتش چه میگذرد؟ ما همه نگران ارتش هستیم....

ارتش شاید زورش بر جریان غیرانقلابی نرسد! یا شاید هم میرسد ولی از چیز یا چیزهایی میترسد! ارتش شاید نیاز به تصفیه داشته باشد،نه تصفیه از نوع نفرات! بلکه تصفیه از نوع عقیدتی و سیاسی! ارتش میتوانست برای خودش محبوبیت کم نظیر بین جوان مستعد و انقلابی پیدا کند و لی این گونه عمل نکرد!

ارتش بد وارد بازی شد که استاد ما را برای چند روزی حبس کند و بگوید من می توانم!!! چه چیز را میتوانی ارتش؟

ارتش عقب تر از فرمانده ی نیروی زمینی اش عمل کرد و شاید ارتش و نهاد اطلاعات ارتش شاید نیاز به بازسازی و بروز رسانی عمیق تری نیاز داشته باشد....!

پ ن شرح تصویر !!!!:

من بر روی چهارچرخ!در یکی از پادگان های تکاوران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در استان خوزستان،اردوی راهیان نور سال نود هجری شمسی!یادش بخیر،ارتش برای ما ارتش بود....

علیرضا
۱۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

 

هوا گرم است،ماه رمضان است،تشنگی و بی حالی در اغلب ساعات روز بر انسان غالب میشود،افتاب به صورت تقریبی 90 درجه می تابد، خیلی ها در این هوا اگر به انها پول هم بدهید حاضر نیستند مسافتی را پیاده طی کنند! اما چه می شود جماعت میلیونی می آیند؟

امام ره میتوانست به جای آخرین جمعه ماه مبارک رمضان،مثلا ماه شعبان یا ذی الحجه و هر ماه قمری دیگر را برای روز جهانی قدس انتخاب کند! اما چرا امام ره می آیند آخرین روز ماه مبارک را انتخاب میکنند؟

شاید دلایل سیاسی و فرهنگی متعددی برای این کار بیابیم اما یک دلیل انسانی اسلامی هست که بر همه ی دلایل سایه انداخته است.

کودکان غزه در نوار غزه در محاصره ی کامل هستند،اخیرا تصاویری از قاچاق نان به داخل غزه منتشر شده، مردم غزه به دلایل امنیتی سختی که صهویونیست ها برای آنها تدارک دیده اند،در متراکم ترین نقطه ی جهان زندگی میکنند.

آنها به همه مواد دارویی و غذایی دسترسی ندارند. صهیونیست ها برخی منابع آب زیر زمینی را هم به عمد مسموم کرده اند تا شرایط سخت تری برای مسلمان مظلوم غزه فراهم شود.

امام با انتخاب این روز در ماه رمضان ودعوت به شرکت همه با دهان روزه در این روز،نشان داد ضرب المثل چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام از اساس باطل و غیر قابل قبول است. حالا برخی مدعیان دموکراسی و حقوق بشر بیایند برای دیگر موضوعات اشک تمساح هم بریزند نمی توانند روز قدس در ماه رمضان را انکار کنند.

امام خمینی همیشه در ضربه زدن و بازکردن مشت لیبرال دموکراسی، دارای مواضعی محکم و حساب شده بود و انتخاب این روز در این ماه بر این امر صحه میگذارد.....

حال از این طرف ملت های مسلمان می آیند با  دهان روزه در هوای گرم شعار حمایت از فلسطین و غزه سر می دهند،خب مگر همیشه نمی گویند انسان ها در شرایط سخت کمی باید همدیگر را درک کنند؟ این هم یکی از همان همدردی هایی است که امام خمینی ره با بینش متعالی خود این روز را انتخاب کردند.

انصافا در روزقدس راه پیمایی رفتن خیلی سخت است برای ماهایی که در ماه رمضان ترجیح میدهیم در زیر کولرهای خنک استراحت کنیم! پس این انتخاب ،علاوه بر تمام دلایل سیاسی،دلیل انسانی اسلامی آن بر همه دلایل سنگینی بیشتری دارد اگر حکام خونخوار کشورهای مرتجع عربی بفهمند.....

همین....


علیرضا
۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

باید قبول کنیم که برخی چیزها در نظام اسلامی ایران تبدیل به بدهیات شده است.

چیز هایی از قیبل آقازادگی تا فدایی ها چشم و بسته ی برخی از افراد و جریانات سیاسی در کشور و قضیه مهم و تاریخی شخص پرستی که که از قبل از اسلام هم وجود داشته امروزه گریبان نظام ما را به مانند طنابی محکم گرفته است.

هنوز هستند افرادی را که با وجود تمام سنگ اندازی های شخص رئیس مجمع تشخصیص مصلت نظام(سعی کنید عنوان مسئولیتی را سه بار در ذهن خود تکرار کنید!) چه در زمان امام ره و چه بعد از رحلت امام خمینی ره می بینند و میشوند و درک میکنند اما نمی توانند بپذیرند که یک شخصی مثل این آقا دیگر نمی توان عنوان دوستی برای رهبری فعلی نظام حساب باز کرد!

رفتار شخص رهبری و عناصر سازنده ی نظام همواره برگرفته از رفتار بصیرت زایی بوده است.

در رفتار بصیرت گونه، شما به مردم دستور نمی دهید،راهشان را اجباری انتخاب نمی کنید،بلکه با گذاشتن عناصر نامطلوب و مطلوب در کنار هم و بیان ویژگی های هر دو عنصر و جریان ها، به مردم یاد می دهید تا خودشان بتوانند عنصر مطلوب را انتخاب کنند.

در قضیه شخص میرحسین موسوی،این فرد برای نسل های سوم و جهارم انقلاب،فردی ناشناخته و برای نسل های اول و دوم انقلاب یاد آور خاطرات دوران جنگ و امام راحل بود،اما شخص موسوی،از همان ایان تفکرات غرب گریانه وی و عدم اعتقاد عملی وی برای برخی دلسوزان نظان از جمله شهیدان حسن آیت و ...روشن بود.

نظام در قضیه فتنه 88 کاملا در طول 8 ماه،طوری رفتار کرد که مردم خودشان دریابند که وی و برخی از اطرافیانش جز عناصر نامطلوب هستند،کله شقی ها و یکدنگی های میرحسین موسوی تشخیص را برای مردم آسان تر نمود.

در قضیه بنی صدر و با توجه به قسم حضرت امام مبنی بر موافق نبودن با بنی صدر و لزوم احترام به رای مردم کار را به جایی رساند که اول مردم تشخصی دادند که بنی صدر از منافقین است و رای مجلس اول،عزل وی توسط امام جای هیچ شک و شبهه ایی باقی نگذاشت.

هاشمی رفسنجانی هم اکنون با خاطره سازی های خود سعی بر آن دارد که ذهن نسل سوم و چهارم انقلاب که جوان ها و نوجوان ها را تشکیل میدهند،درگیر این نکته سازد که اگر امام بنیان گذار انقلاب اسلامی بود،من یعنی هاشمی رفسنجانی نیز اهرم اصلی کمک امام بودم!


هاشمی اعتقادی به اصل ولایت فقیه هم اگر داشته باشد که ندارد،اعتقادی به شخص رهبری فعای نظام ندارد،هاشمی برای پیشبرد اهداف خود و برداشتن رقیبان سیاسی و انتقام گیری از اصلاحطلبان تا اصولگریان اول میرحسین موسوی را منزوی ساخت و سپس به سراغ بیت امام رفته است.

مطمئنا شخص بعدی خود علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی خواهد بود.

حملات او در چهار دور انتخابات ها از ریاست جمهوری تا مجلس شورای اسلامی به شورای نگهبان و بیان حفظ رای و ایجاد شبهات مختلف در ذهن جوانان نشان میدهد او از یک بیماری سیاسی رنج میبرد.

علیرضا
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۷ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۴ نظر
1:وقتی که کسی چیزی را پی در پی تکرار نماید و اطرفیان هم به طبع آن شخص،همان کار را تکرار کنند،به صورت ناخودآگاه امر بر همان فرد و اطرافیان و ایضا سایرین و حتی شاید مخالفان و منتقدین نیز مشتبه شود که بله این فرد این کار از اوست و ...
حکایت جناب آقای هاشمی رفسنجانی و برخی از اطرافیان وی نیز از این قائده مستنثنی نبوده است!
بعد از رحلت امام در 14 خرداد 68،و جلسه فوق العاده ی خبرگان رهبری،به منظور تعیین جانشین امام خمینی (ره) تشکیل شد و بعد از انتخاب آیت الله خامنه ایی به عنوان دومین رهبر جمهوری اسلامی،از آن تاریخ تا بحال،چیزی به صورت تقریبا غلط رواج یافت که خاطره گویی شخصی به نام علی اکبر هاشمی رفسنجانی،باعث این انتخاب گردیده است! ولی از آنجایی که نسل ها درحال تغییر هستند ،این رواج غلط تبدیل به تاریخ پردازی غلط از سویی عده ایی شده است....

2: هاشمی و اطرافیان وی همواره بر روی خاطره گویی وی از نظر امام خمینی با عنوان این که از امام پرسیدم بعد از شما ما کسی را نداریم برای رهبری و اشاره امام خمینی به آیت الله خامنه ایی و مناسب بودن ایشان اصرار می کنند و این در حالی است که این خاطره گویی در ابتدای جلسه پرداخته نمی شود ! اما چرا ؟
بعد از قرائت نامه امام ره به آیت الله مشکینی ره،در خصوص عدم لازم بودن شرط مرجعیت و کافی بودن داشتن اجتهاد برای ولی فقیه و اظهارات موافقین و مخالفین،خبرگان رهبری تایید کردن که شرط مرجعیت لازم نیست و بحث درباره ی شورایی بودن و یا فردی بودن رهبری کشیده شد...
تا قبل از این به دلیل مشکلاتی که شورا در خصوص قوه قضاییه و مسائل پیرامون شورای قضایی وجود داشت،شورای قضایی تبدیل به فردی گشته بود و با توجه به این نکته و همچنین شورای صداوسیما و تبدلی آن..موافقین و مخالفین شورایی و فردی هر کدام به اظهار نظر خود پرداختند...
آیت الله حائری به عنوان مخالف شورایی شدن و دفاع از فردی شدن رهبری سخنرانی کردند و ادله های محکمی آوردند ولی نظر هیت رئیسه روی شورایی شدن رهبری بود و این درحالی بود که هاشمی رفسنجانی از نظر امام روی آیت الله خامنه ایی اطلاع کامل داشت ولی او با شورایی شدن رهبری موافق بود!
3: فرد مخالف بعدی شورایی شدن آیت الله جنتی بود که دلایل مخالفت خود را با شورایی شدن بیان کرد،اما نکته جالب تر و پر اهمیت تر درباه ی نحوه رای گیری درباره  ی شورایی شدن و یا فردی شدن رهبری بود!
اول از همه نظر هیات رئیسه بود که از شورایی شدن دفاع میکرد ! دوم این که در مخالفین رهبری فردی و لذا در واقع موافقین شورایی شدن اصرار داشتند که که در رای گیری برای شورایی شدن،مخالفین باید قیام کنند و این در حالی بود که در جلسات باید موافقین قیام کنند و نه مخالفین! به این دلیل که وقتی مخالفین قیام کنند ،آرای ممتنع نیز موافق حساب شده و رای موافقین به صورت کاملا مکانیزه زیاد می شود!

نکته بعدی ماجرا این جاست که هیات رئیسه که در عمل، از سوی هاشمی رفسنجانی هدایت میشد! نظرش این بود که اول درباره ی رهبری فردی رای گیری شود تا شاید رای نیاورد و سپس رای گیری درباره ی رهبری شورایی بشود و رای بیاورد!
اما از بد حادثه برای یک عده و خوب حادثه به خواست خداوند،رهبری فردی با نسبت آرای زیاد و قاطع رای میاورد ! یعنی تمام موافقین رهبری فردی قیام میکنند و حتی دو سه بار شمار میشود! و نظر قاطع خبرگان با رهبری فردی میشود!
و این در حالی بود که طبق حاطرات خود آقای هاشمی، آرای مخالف شورای رهبری،45 رای از 65 رای بود و این یعنی مخالفت 70 درصدی خبرگان رهبری با شورایی شدن رهبری! و این یعنی نبود هیچ گونه شبهه در آرا...
نکته پر معنی و با اهمیت ماجرا آنجاست که در تمامی ترکیب های شورای رهبری چه رهبری سه نفره و چه 5 نفره،نام آیت الله خامنه ایی در تمامی ترکیب ها بود! و این یعنی نظرقاطع خبرگان رهبری بر داشتن صلاحیت آیت الله خامنه ایی.
مرحوم آیت الله بنی فضل زنجانی نیز می گوید: .... البته باالتفاق آقای خامنه ایی یکی از اعضای شورا بود،این را همه قبول داشتند یعنی در میان خبرگان حتی یک نفر نبود که بگوید شورا باشد ولی آقای خامنه ایی در آن نباشد!

علیرضا
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ نظر
 آقای جعفریان ! بنده و خیلی از جوانان شما را بیشتر با شهید احمد شاه مسعود قهرمان دره پنجه شیر افغانستان میشناسند...
 بنده و خیلی از جوانان این سرزمین شما را با مستند هایتان می شناسند...
محمد حسین جعفریان
 بنده و خیلی از جوانان ! شما را با ستون ویژه تان در مجله ی همشهری جوان میشناسند...راستی ! آقای جعفریان! انسان چقدر زود نمک گیر می شود ...
 چندی پیش مقاله تان را با عنوان وقتی تفرقه از الطاف اللهی می شود را خواندم ! اول کمی مکث کردم ... ولی وقتی دوباره با دقت خواندم و اسم شما را بالای مقاله      دیدم ! دیدم فتنه ایی که علما بعد از فتنه ی 88 خبرش را می دادند ! در بین اصولگریان شروع شده است...شاید باورش کمی سخت باشد ! ولی وقتی امثال شما و    حسین قدیانی نمی توانید تعصبات خود را از جهت گیری های سیاسی تان دور کنید ! از بقیه بچه حزب اللهی چه انتظار ؟؟؟ 
گفتید که رئیس جمهور نباید اصولگرا و یا اصلاحطلب باشد ! و باید بیشتر به فکر اجرای وظایف اش باشد ! اول فکر کردم که منظورتان جناب شیخ حسن روحانی است !  ولی دیدم نه ! لحن شما کمی با بغض و نارحتی همراه است ... فکرم جای دیگر و کس دیگری رفت..
 گفتید که به گمان این قلم پس از ۲۴خرداد باید به دنبال معنای جدیدی از اصولگرایی باشیم! .... بله ! ولی این را بدانید که نیازی نیست که به دنبال معنای جدیدی     از  اصولگرایی باشیم ! چرا که این معنای جدید در زمستان سال 1390 تحقق یافته و آن پایداری بر اصول انقلابی است...
 گفتید که کسانی که فقط بر اصول خودشان پایبندند ! بله ! .... ولی می توانید بگویید که آن افراد چه کسانی بودند ؟ آیا همان کسانی که ائتلاف کردند !
 ولی بعدند که دیدند قدرت چه شیرین است ! بر تمام قول و قرار هایشان یک ماست مالیدن و نوع جدیدی از پیچاندن را در فرهنگستان ادبیات فارسی ما وارد کردند ؟
 گفتید که برخلاف آنان که بر خلاف رقبایشان مدعی هیچ نوع اصولگرایی نیستند جبهه ایی واحد را تشکیل دادند ... از این نظر باشما  کاملا  مواافقم !
ولی آقای  جعفریان این را بدانید که شاید نتیجه آنان برده باشند ولی این را بدانید تازه اول مشکلات امثال اعتدال گرایان بعد از تشکیل دولت خواهد بود . چرا که اینان    فقط هدفشان برد بوده و دولتی که با این وضع بیاید بالا ... با همین شیوه ساقط خواهد شد.. تاریخ خود گواه است ..
علیرضا
۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۶:۳۶ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۸۴ نظر