آیا هاشمی رفسنجانی،موافق رهبری امام خامنه ایی بوده است ؟

1:وقتی که کسی چیزی را پی در پی تکرار نماید و اطرفیان هم به طبع آن شخص،همان کار را تکرار کنند،به صورت ناخودآگاه امر بر همان فرد و اطرافیان و ایضا سایرین و حتی شاید مخالفان و منتقدین نیز مشتبه شود که بله این فرد این کار از اوست و ...

حکایت جناب آقای هاشمی رفسنجانی و برخی از اطرافیان وی نیز از این قائده مستنثنی نبوده است!

بعد از رحلت امام در 14 خرداد 68،و جلسه فوق العاده ی خبرگان رهبری،به منظور تعیین جانشین امام خمینی (ره) تشکیل شد و بعد از انتخاب آیت الله خامنه ایی به عنوان دومین رهبر جمهوری اسلامی،از آن تاریخ تا بحال،چیزی به صورت تقریبا غلط رواج یافت که خاطره گویی شخصی به نام علی اکبر هاشمی رفسنجانی،باعث این انتخاب گردیده است! ولی از آنجایی که نسل ها درحال تغییر هستند ،این رواج غلط تبدیل به تاریخ پردازی غلط از سویی عده ایی شده است....

2: هاشمی و اطرافیان وی همواره بر روی خاطره گویی وی از نظر امام خمینی با عنوان این که از امام پرسیدم بعد از شما ما کسی را نداریم برای رهبری و اشاره امام خمینی به آیت الله خامنه ایی و مناسب بودن ایشان اصرار می کنند و این در حالی است که این خاطره گویی در ابتدای جلسه پرداخته نمی شود ! اما چرا ؟

بعد از قرائت نامه امام ره به آیت الله مشکینی ره،در خصوص عدم لازم بودن شرط مرجعیت و کافی بودن داشتن اجتهاد برای ولی فقیه و اظهارات موافقین و مخالفین،خبرگان رهبری تایید کردن که شرط مرجعیت لازم نیست و بحث درباره ی شورایی بودن و یا فردی بودن رهبری کشیده شد...

تا قبل از این به دلیل مشکلاتی که شورا در خصوص قوه قضاییه و مسائل پیرامون شورای قضایی وجود داشت،شورای قضایی تبدیل به فردی گشته بود و با توجه به این نکته و همچنین شورای صداوسیما و تبدلی آن..موافقین و مخالفین شورایی و فردی هر کدام به اظهار نظر خود پرداختند...

آیت الله حائری به عنوان مخالف شورایی شدن و دفاع از فردی شدن رهبری سخنرانی کردند و ادله های محکمی آوردند ولی نظر هیت رئیسه روی شورایی شدن رهبری بود و این درحالی بود که هاشمی رفسنجانی از نظر امام روی آیت الله خامنه ایی اطلاع کامل داشت ولی او با شورایی شدن رهبری موافق بود!

3: فرد مخالف بعدی شورایی شدن آیت الله جنتی بود که دلایل مخالفت خود را با شورایی شدن بیان کرد،اما نکته جالب تر و پر اهمیت تر درباه ی نحوه رای گیری درباره  ی شورایی شدن و یا فردی شدن رهبری بود!

اول از همه نظر هیات رئیسه بود که از شورایی شدن دفاع میکرد ! دوم این که در مخالفین رهبری فردی و لذا در واقع موافقین شورایی شدن اصرار داشتند که که در رای گیری برای شورایی شدن،مخالفین باید قیام کنند و این در حالی بود که در جلسات باید موافقین قیام کنند و نه مخالفین! به این دلیل که وقتی مخالفین قیام کنند ،آرای ممتنع نیز موافق حساب شده و رای موافقین به صورت کاملا مکانیزه زیاد می شود!

نکته بعدی ماجرا این جاست که هیات رئیسه که در عمل، از سوی هاشمی رفسنجانی هدایت میشد! نظرش این بود که اول درباره ی رهبری فردی رای گیری شود تا شاید رای نیاورد و سپس رای گیری درباره ی رهبری شورایی بشود و رای بیاورد!

اما از بد حادثه برای یک عده و خوب حادثه به خواست خداوند،رهبری فردی با نسبت آرای زیاد و قاطع رای میاورد ! یعنی تمام موافقین رهبری فردی قیام میکنند و حتی دو سه بار شمار میشود! و نظر قاطع خبرگان با رهبری فردی میشود!

و این در حالی بود که طبق حاطرات خود آقای هاشمی، آرای مخالف شورای رهبری،45 رای از 65 رای بود و این یعنی مخالفت 70 درصدی خبرگان رهبری با شورایی شدن رهبری! و این یعنی نبود هیچ گونه شبهه در آرا...

نکته پر معنی و با اهمیت ماجرا آنجاست که در تمامی ترکیب های شورای رهبری چه رهبری سه نفره و چه 5 نفره،نام آیت الله خامنه ایی در تمامی ترکیب ها بود! و این یعنی نظرقاطع خبرگان رهبری بر داشتن صلاحیت آیت الله خامنه ایی.

مرحوم آیت الله بنی فضل زنجانی نیز می گوید: .... البته باالتفاق آقای خامنه ایی یکی از اعضای شورا بود،این را همه قبول داشتند یعنی در میان خبرگان حتی یک نفر نبود که بگوید شورا باشد ولی آقای خامنه ایی در آن نباشد!

4: در اینجا سوالی که مطرح میشود این است چرا شخص آیت الله خامنه ایی با رهبری فردی مخالف بود ؟

در چنین شرایط و موقعیتی اگر از زبان ایشان شنیده میشد که با رهبری فردی موافق هستند،این شبهه در ذهن افراد مطرح میشد که ایشان  دنبال قدرت طلبی هستند!!! همان طور که در سایر خاطرات دیگر اعضای خبرگان نیز بوده که حضرت آیت الله خامنه ایی تمام تلاش خود را انجام دادند تا به عنوان رهبری فردی معرفی نشوند و این در واقع همان داشتن شرایط اصلح بودن در شخص حضرت آیت الله خامنه ایی می باشد.

5: چرا آقای هاشمی رفسنجانی با وجود اطلاع از نظر امام ره،از همان ابتدای جلسه این خاطره را ذکر نکردند؟ و چرا خاطره گویی ایشان در آن جلسه مهم و حساس تعیین رهبری در آخر جلسه و حتی با فشار و اصرار و دعوای اعضای خبرگان با هاشمی اتفاق افتاد تا ایشان خاطره را نقل کنند ؟

آیت الله مجتهد شبستری،در این باره می گوید: آقای هاشمی در مقابل نقل نظر امام خمینی ره،درباره ی آیت الله خامنه ایی مقاومت می کرد و با اصرار برخی از نمایندگان در انتهای جلسه آن را نقل کرد...! 

آیت الله شبستری می گوید: بعد از ظهر جلسه تشکیل شد...ابتدا راجع به شورایی شدن و.. بحث شد...من بر اساس این صحبت ها فهمیدم که کار به درازا میکشد،لذا یادداشتی نوشته و به هیات رئیسه فرستادم و نوشتم که این بحث را کوتاه کنید و مطالبی که امام در مورد آیت الله خامنه ایی فرموده بودن مطرح شود...آقای رفسنجانی گفته بود که فعلا صبر کنید بحث شورا به جایی برسد و اگر رای نیاورد و افراد مطرح شدند این موضوع را مطرح میکنیم!

من ساکت نشستم...شورا رای نیاورد ..من از همان ابتدا با شورایی مخالف بودم...عده ایی آیت الله گلپایگانی را پیشنهاد دادند!  و من از جا دوباره برخاستم و با صدای بلند به آقای هاشمی اعتراض کردم .گفتم من یادداشتی به شما دادم... آقای هاشمی یادداشت را خواندند و    گفتند آقای شبستری میخواهد من که حضور داشتم و جز شهود بود توصیه امام  ره را در مورد آیت الله خامنه ایی نقل کنم.

سپس آقای هاشمی ماجرای سفر آقای خامنه ایی به کره و نظر امام ره و ماجرای عزل منتظری و ...بیان کردند.

آقای رفسنجانی گفت: آقای شبستری از من میخواهد سخنان امام ره را به شما بگویم آیا شما موافقید و همه اعضا گفتند بله بگویید اگر الان نگویید پس کی میخواهید بگوید!آقای هاشمی گفتند: که آن موقع آقای موسوی اردبیلی نیز شاهد بود و اگر توصیه امام امام هم نبود ،خواه یا ناخواه ما نمی توانستیم فردی اصلح تر از آیت الله خامنه ایی پیدا کنیم،یعنی اگر توصیه امام هم نبود بالاخره آقای خامنه ایی رای میاورد منتها با مطرح کردن این امر،انتخاب ایشان سرعت گرفت و با رای اکثریت انتخاب گردید.

6:آیت الله علی اصغر معصومی نماینده استان خراسان،وقتی نامه ی شبستری را هاشمی نمی خواند اعتراض کرده و میگوید چرا نامه ی ما را نمی خوانید ؟مگر ما نماینده یک پنجم مردم نیستیم؟ بعد جالب اینجاست که هاشمی رفسنجانی می گوید که آقای خامنه ایی هم راضی به خواندن این نامه نیست و بعد ماجرای نامه ششم فرودین 68 و برخورد با منتظری را بیان میکند و گفته امام که مگر آقای خامنه ایی چه عیبی دارد و هاشمی می گویددر نقل این قول رضایت آقا ملاک نیست ،بالاخره این جمع (خبرگان) باید از جمیع جهات مطلع باشند تا بتوانند رای درستی بدهند!

خاطرات آیت الله علی اکبر قریشی و این مسایل را تایید میکند...

7: جمع بندی و ذکر نکته های مهم و پر اهمیت :

اولا آقای هاشمی رفسنجانی خاطرات حود را نه به میل خود بلکه به اصرار نمایندگان و حتی با فشار زیاد و ...! ایراد کردند...

دوما آقای هاشمی،وقتی از جو حاکم بر جلسه خبرگان و تمایل نمایندگان بر رهبری فردی و گزینه ی آیت الله خامنه ایی اطلاع یافت،خاطرات خود را نقل کردند..

سوما،آقای هاشمی رفسنجانی،با وجود اطلاع داشتن از نظر امام بر عدم تمایل ایشان بر شورای رهبری و تمایل امام ره بر رهبری فردی،چرا در گروه موافقین رهبری شورایی جلوس کرده کرده بودند ؟

چهارما،آقای هاشمی رفسنجانی و دفتر و اطرافیان وی،در این سالها،تاریخ و محتوای جلسه آن روز خبرگان را ، با گفتن های پیاپی خود و اطرافیان به نفع خودشان هدایت کردند و می کنند؟ علت این گونه عملکرد ایشان چیست؟

پنجما، چرا خود آقای هاشمی رفسنجانی که موافق شورایی شدن رهبری بود،در برخی از ترکیب های پیشنهادی برای شورای رهبری،اسم ایشان نیز به عنوانی عضوی از این شوراها وجود داشته وجالب تر این که در تمامی ترکیب های پیشنهادی که اسم هاشمی درآن بوده،آن ترکیب رای نیاورده است....!

ششما،چرا بعد از گذشت سالها از آن جلسه مهم ،هاشمی رفسنجانی،دوباره به دنبال حاشیه سازی برای رهبری نظام بوده است؟ به طوری که در سال 87 و بار دیگر در سال 91 حرف از تشکیل شورای فقهی با بهانه های به ظاهر مهم ولی باطل بوده است به طوری با گفتن شورای فقهی،آن نامه مهم و مستدل را از جانب آیت الله یزدی،رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه دریافت میکند و خاموشی در این موضوع را بر میگزیند؟

هفتما، چرا با وجود گذشت سالها از بازنگری قانون اساسی در سال 68 و حذف شورای رهبری از قانون اساسی(متمم قانون اساسی)،آقای هاشمی رفسنجانی ،دوباره از باز بودن انتخاب شورای رهبری برای خبرگان رهبری سخن میگوید ؟ مگر انتخاب شورای رهبری،حذف نشده است؟ 

نکته مهمی که درباره بازنگری قانون اساسی وجود دارد این است که موارد اصلاحی قانون اساسی توسط رهبری و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص می‌شود و خبرگان هیچ دخالتی در مواردی که قابلیت بازنگری دارند، نمی‌تواند داشته باشد! پس چرا هاشمی رفسنجانی دنبال حاشیه است ؟

علت تمایل زیاد شخص آقای هاشمی برای ریاست دوباره بر خبرگان چیست؟

نکته دیگر وجود ابهامات فراوان در ماجرای مک فارلین و قضایای مربوط به آقای هاشمی رفسنجانی است که حتی بین نقل قول های ایشان با هم نیز اختلافاتی وجود دارد و بروز این طور دیدگاه ها بعد از گذشت چند سال و تغییر نسل ها و وضعیت کشور در جریان پرونده هسته ایی و مذاکرات هسته ایی،افکار عمومی را دچار نوعی تمرکز زدایی از مسائل اصلی جامعه می نماید...

همین....

پی نوشت: منابع قابل رجوع:

خاطرات آیت الله سیدعلی اکبر قریشی،ص161تا163-خاطرات آیتالله امینی ص 298-خاطرات هاشمی رفسنجانی سال68-اظهارات آیت الله حائری شیرازی-رجانیوز-مجله رمز عبور شماره 8-مشرق نیوز-صحیفه امام ره جلد 21،ص 371- خاطرات آیت الله بنی فضل،ص 267-اظهارات هاشمی درباره شورای فقهی و پاسخ قاطع آیت الله یزدی- 

.............................................................................................

پی نوشت 2:

این مطلب در سایت های زیر:

دولت بهار

نوبت شما

راهکارنیوز