فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۱۳۲ مطلب با موضوع «فرهنگ سیاسی» ثبت شده است

متولد الیگودرزبود، پدرش از روحانیون و ایضا زندانی سیاسی بود،سال42 در مقطع  لیسانس فقه و حقوق اسلامی دانشگاه تهران پذیرفته شد! در اواخر حکومت شاه،بدست ساواک بازداشت میشود!15بهمن55  سالگرد ترور ناتمام شاه در دانشگاه تهران،بدستور شاه،66 تن زندانی سیاسی آزاد میشوند و در مراسمی با حضور شاه و انداختن مدال هایی!! برخی با گفتن کلمه سپاس! از شاه بابت آزادی شان تشکر میکنند!این برای باقی زندانیان زیر شکنجه جسمی ساواک! یک شکنجه روحی نیز بود!در تصاویری که پخش شد،چهره کروبی نیز بود!تصاویری هم از مرحوم عسگر اولادی و شهید عراقی هم که در جشن بودند!!

 دست هایشان را روی صورت گرفته بودند تا روزنامه اطلاعات از انها عکس نگیرد ولی گرفتند! عسگر اولادی میگفت ما را اول با چشم بسته برده بودن انجا! هرچند خود عسگراولادی با مشورت هاشمی و باقی روحانیون درخواست عفو برای با هدف حضور در کارهای انقلاب را کرده بودند!!! مرحوم منتظری میگفت  برای حضور افراد در جشن سپاس با او مشورت نکردند و خود ان افراد بی اطلاع رفتند!

کروبی لیسانس خود را باتاخیر گرفت و علتش را فعالیت های انقلابی بیان میکرد!اما علیرضا نوری زاده(ضد انقلاب لندن نشین) میگفت مهدی کروبی فقط سه بار در درس تفسیر قرآن رد شده و باقی واحد هایش هم با نمره ناپلئونی پاس کرده بود! ولی بعدها از او با عنوان ایت الله کروبی و عالم دین نام میبرد!

انقلاب اسلامی که شد، کروبی در دور اول مجلس از لرستان وارد مجلس شد،سال 58 هم رئیس بنیاد شهید شد،کروبی که در بنیاد بود،مفاسد مالی را به حد خود رساند،انتقادات فراوانی از او میشد،رفت و آمد زنان با پوشش و آرایش زننده به دفترش،حرفهای زیادی پشت سرش به وجود اورد!خانواده های شهدا که برای بررسی مشکلاتشان به کروبی مراجعه میکردند را زندانی و گاهی حتی شکنجه میکرد!

خانم امین پور همسر شهید اسماعیلی میگفت به دلیل انتقاد و نامه به یکی از مسئولین درباره بنیاد،عوامل کروبی مرا دستگیر و سه شب بازداشت کردند! خود کروبی مرا کتک هم زد و خانه هم را پلمب کردند! و آنجا از ترس اعتراف کردم و او را بخشیدم! برادرم که با وزیر کار وقت رفاقتی داشت ،نامه ای به بنیاد میدهد و مرا که سه فرزند داشتم ازاد کردند..!

خانم دیگری(م-س)همسر یکی از شهدا با یک فرزند که به دلیل مشکلات مالی و.. به کروبی مراجعه میکند،شیح کروبی! بعد از بررسی پرونده به او پیشنهاد صیغه موقت میدهد! و درنهایت بعد از چند بار صیغه توسط او! کروبی صیغه را یک طرفه فسخ میکند! انگاری که دیگر میلی به آن زن نداشته بود..

کروبی که خود را پشت بیت امام و یاران امام ره پنهان میکنداز زیر بار انتقادات فرار میکند! سال 64 به حکم امام ره،مسئولیت حجاج ایرانی در عربستان را هم زمان بر عهده میگیرد! سال 61 موسوی خوئینی ها ،مسئول بود به عربستانی ها میگوید مدینه و مکه برای شما نیست! و بعد از سخنرانی ،توسط دولت عربستان دستگیر و اخراج میشود! دولت میرحسین موسوی هم به عربستان اعتراض میکند!

#فرهنگ_پرواز

 سالهای 63 و 64 با انکه تظاهرات برائت از مشرکین برگزار شد و درگیری بین زائران و پلیس عربستان رخ داد ولی تلفاتی نداشت! سال 65 یک گروه از زائران اصفهانی که  از مرتبطین با باند انحرافی مهدی هاشمی(بیت منتظری ) با خود مواد منفجره به عربستان برده بودند،دولت عربستان آنها را کشف کرد! و باعث اعتراض اقای منتظری شد!

سال 66 بعد از سخنرانی کروبی در مراسم برائت از مشکرین،پلیس عربستان به زائرین حمله،و حدود 300 کشته و زخمی از ایرانیان برجای میماند! جنازه برخی از انها برنگشت! به گفته شاهدان پلیس عربستان دست به غارت وسایل کشته شده ها میزدند! جالب آنجاست که مهدی کروبی هیچ آسیبی نمی بیند و سالم به ایران باز میگردد! روابط ایران با عربستان تا سالها دچار تیرگی میشود...!

کروبی دوره های دوم و سوم و ششم از تهران به مجلس راه یافت! در دوره های دوم و اوایل سوم نائب و در سوم وششم رئیس مجلس میشود!

مجمع روحانیون مبارز،تشکل چپ و اصلاحطلب که در دولت هاشمی در انزوای سیاسی بود،در انتخابات سال 76،از محمد خاتمی حمایت کرد، کروبی میگفت در حمایت از خاتمی به هاشمی رفسنجانی و دفتر رهبری عرض کردیم که ما آقایی را وارد صحنه کردیم که اگر تعرضی به او صروت بگیرد ما ناگزیر از او دفاع خواهیم کرد!

کروبی در اجتماع مردم در مسجد اعظم قم با حمله به هاشمی رفسجانی و جناح راست آن روز! گفته بود از حمایت از خاتمی کوتاه نخواهیم آمد! هرچند دعوای زرگری آن روز به انتخاب خاتمی منجبر شد ولی بعدها حمایت هاشمی از خاتمی ،همه چیز را روشن کرد..

در انتخابات سال 78 مجلس ششم که دولت خاتمی و شخص تاجزاده مسئولیت برگزاری انتخابات را بر عهده داشتند،مهدی کروبی از 30 نفر تهران،رتبه 26 را و هاشمی رتبه اخر! و به دولت خاتمی،به نحوه شمارش آرا اعتراض داشت!

علیرضا
۰۲ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۳۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک : اینکه میگویند وزیر کشور با رای بالایی انتخاب شد پس نشان میدهد مجلس دست اصلاحطلبان نیست،یک حرف سطحی و غلط، و از روی بی اطلاعی محض است،رحمانی فضلی،کسی است که بیشترین نیروی اصلاحطلب و البته تندروی با سابقه در فتنه 88 را در فرمانداری ها و استانداری ها(پیشنهاد وزیر و رای هیات وزیران) بکار گرفته بود بطوری که در انتخابات امسال،6 استاندار و چندین فرماندار و بخشدار به محاکم قضایی بابت تخلفات انتخاباتی به سود روحانی ،معرفی شدند! صدای مخالفت برخی نماینده های اصلاحطلب بابت باج گیری بیشتر از رحمانی فضلی بوده است!

دوم: باز این که بگویید رای بالا به محمدجواد ظریف،نشان از این دارد که مجلس اصولگرا هم نیست!بله نیست! ولی اصولگرا است ومنتها اصولگرایی که از محتوا خالی شده و اسمی را یدک میکشد ...!

سوم:علی لاریجانی،نه رئیس مجلس است،و نه یک فرد اصولگرا! او یک راست سنتی و هم فکر وهم پیمان حسن روحانی از ابتدای انقلاب بوده است،علی لاریجانی و ریاستش بر مجلس،حاصل عجله و شتاب در تصمیم و مشاوره غلط فکری به محمود احمدی نژاد در انتخابات هشتم مجلس (سال86) و کنار زدن حداد عادل و و قدرت گرفتن لاریجانی بوده است،احمدی نژادی که فکر میکرد با حمایت از لاریجانی،اصولگراها را مدیریت خواهد کرد و شد و آنچه در این سه دوره از مجلس دیدید...(گفتنی ها در این مورد فعلا بسیار است...)

چهارم:هیچ امیدی به این مجلس نداشته باشید،یک مجلس متعهد،با پخش تراول چک بالا نمی اید،با لیست ادم های سن بالا و امتحان پس داده بالا نمی اید،این مجلس حاصل گزینش غلط لیست از سوی اصولگرایان(بخصوص تهران)،جنگ روانی اصلاحطلبان ،پول پاشی نمایندگان و خرید رای از مردم و خیانت برخی از مردم در فروش رایشان بوده و هست! و عدم شرکت پایین مناطق محروم در انتخابات مجلس بود! به فکر مجلس آینده باشید...

پنجم:از انتخاب وزیر ارتباطات هم برخلاف عصبانیت ظاهری برخی رسانه های اصلاحطلب ،خوشحال نباشید،کافیست فقط دو تا سه ماه صبر کنید تا کلمه ازادی بیان کمی برایتان در فضای مجازی ،غریب شود،فریب بازی رسانه ای انها را نخورید...

ششم: یکی از دلایلی که پیروزی جناب رئیسی به صلاح نبود،وجود همچین مجلس وکیل الدوله ای بوده است،مطمئن باشید تا مجلس درست نشود،هر دولت انقلابی بیاید به مشکل میخورد...

هفتم : ناکارآمدی و جابجایی رفع حصر بجای رفع فقر،نباید به حساب کل نظام نوشته شود،هر کار غلط مجلس،مثل انتخاب وزیر مسکن رکود ساز!تا سلفی حقارت و شهوت آمیز برخی نمایندگان لیست امید،باید به حساب جریان فکری و دولت پشت سر آنها نوشته شود...

هشتم:وقتی در کنار اختلال داشتن نهاد های فرهنگی،نهاد قانون گذاری کشور هم مختل هست،آتش به اختیارید! از رای اعتماد مجلس به وزرای پیر و از کار افتاده ناراحت نباشید،اگر اقای روحانی،بجای اینها،17 برند پوشاک تا شکلات معرفی میکرد هم باز رای میاوردند،مسئله رانت و وعده پست و مقام در این مجلس از سوی وزرا به آنها،واقعا پر رنگ بود(بنا بر منطق بیژن زنگنه)

 فعلاهمین...

 

 

علیرضا
۳۰ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۱۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید چیزهایی که اینجا مینویسم را کمتر جایی شنیده یا خوانده باشید!

تصور روحانی و دولتش از برجام چیز دیگری بود،روحانی معتقد بود که با برداشته شدن بخشی از تحریم ها،بقیه تحریم مرتبط با هسته ایی یا غیرمرتبط، به مانند برداشتن تکه اجری از یک دیوار و ریزش آن،فرو خواهد ریخت،برای همین هم بود که روحانی در روز اعلام برجام،از برداشتن شدن همه ی تحریمهای مالی و هسته ای تا نظامی سخن گفته بود،این تصور غلط بود که باعث شد،در متن برجام بجای درج واژه لغو تحریمها،از واژه تعلیق استفاده کنند و شد دبه آمریکایی ها!

این که فکر کنید با نقض برجام،روحانی شکست برجام را اعلام میکند،یک تصور غلطی است،برجام هرچند نوع پاره شده آن،تبدیل به مشروعیت شخص روحانی و دولتش شده است!

تصور غلط دیگرتان،این است که فکر کنید با اعلام شکست برجام،آن دسته از افراد که دل خوش به آمریکا هستند،به امریکایی ها بدبین میشوند! این امر هیچ گاه اتفاق نخواهد افتاد که یکی از ده ها دلیل اش این خواهد بود که شکست برجام را نه به گردن آمریکا،بلکه به گردن جمهوریخواه ها و ترامپ خواهند انداخت!با این که اکثریت قاطع دموکراتها و همفکران اوباما هم به تحریم جدید رای دادند!!!

فقط دسته ای از افراد از امریکا روی برمیگردانند که از اول هم به آمریکا دلخوش نبودند ولی فکر میکردند با آمدن روحانی و امثال ظریف و..میشود با امریکایی ها هم ساخت!اینان بیشترین دل زدگی را پیدا خواند کرد به آمریکا و دولت روحانی ...

تصور غلط دیگرشماها این خواهد بود که فکرمیکنید رسانه های متعدد حامی روحانی و شخص روحانی، اثر منفی تحریم ها رانه اکنون بلکه در آینده نزدیک گردن آمریکا خواهند انداخت!اینان حتما تمامی اثرات ماه های آینده تحریم بر اقتصاد شکننده ایران را گردن موشکها و نیروی سپاه پاسداران خواهند انداخت،شک نکنید...

تصور دیگرشما البته بازهم به غلط این است که فکر میکنید با نقض چندباره برجام(بعد تحریم داماتو و مادر! و..) روحانی دست از خیال مذاکره با غرب(کشورهای اروپایی و امریکا) برمیدارد،مطمئن باشید چنین نخواهد بود و جریان اغواکننده مواجب بگیر دولت او،فضا را به گونه ای آماده خواهد کرد که مذاکره با غرب و دادن امتیازهای دیگر ،دوباره مطالبه بخشی از مردم خواهد شد...!

علیرضا
۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

هرچند بنا نداشتم در مورد انصراف آقای قالیباف از انتخابات 96 حالا حالا ها مطلبی بنویسم،ولی جمله ی بالا،را نه از روزی که ایشان انصراف داد بلکه حتی قبل از انتخابات قبول داشتم!

دکتر قالیباف! حالا دیگر شهردار تهران را نمی توان بدون واژه سابق! بکار برد در نامه ای خطاب به جوانان گفته بودید منتظر اقدامات از بالا به پایین نباشید! هر چند میدانم از چه چیزی نارحت هستید!ولی خوب میدانم در این 12 سال که شهردار تهران بودید،با همه ی مدیریت قوی و کار زیادتان،از مشاورین سیاسی خوبی برخوردار نبودید!چه همان زمان که فکر کردید به مانند احمدی نژاد میتوانید از شهرداری به ریاست جمهوری بروید(سال92) و چه ان زمان که فکر کردید بعد از کلی همگرایی فکری با جریان ارتجاع و شخص هاشمی ،به یکباره در نقش رقیب اش ظاهر شوید!(سال84) و چه همین امسال که فکر کردید یا فکر داده شدید که بتوانید بر طبل ناتوانی روحانی، سکان ریاست جمهوری را بر عهده بگیرید.. همیشه اشتباه مشورت داده شدید..!

آقای قالیباف! نه شما منظورم هستید و نه کسانی خودشان را اصولگرا میدانند! در تاریخ انتخابات های(ریاست جمهوری) ایران،هیچگاه کسی که یکبار کاندید شده و رای نیاورده (حالا به هردلیل حلال و غیر حلال!!) نتوانسته دور بعد پیروز شود! خود بنده حتی مخالف ورود اقایان جلیلی و.. بودم و حتی مخالف ورود دوباره جناب رئیسی در انتخابات بعدی!هر چند اگر میامدندو..به ناچار باید حمایت میکردیم و این خود یعنی از دست رفتن انرژی جوانان!

شما بر چه اساسی شرکت کردید و باعث شدید بعداز متلک گازانبر به کارخانه لوله سازی ارتقا پیدا کنید؟ شما که توان پاسخ دادن به یک فرد ملبس و ایضا حیله گر را نداشتید چرا وارد شدید ؟

در نامه تان از خود انتقادی در جریان نو اصولگرایی و.. صحبت کرده بودید!حاضر هستید بپذیرید که ورود بی حساب شما و خروج احساسی تان فقط منجبر به کاهش انرژی جوانان انقلابی و از دست دادن روحیه بعد از شکست در انتخابات شدید؟

در نامه تان از دایره باز اصولگرایی تان در سال 92 چیزی نگفته بودید!از تجربه بکارگیری عناصر تند و بعضا دو چهره اصلاحطلب در ارکان رسانه ای شهرداری تان چیزی نگفتید! خواهشا بگذارید جوانان انقلابی به مانند تیر84 خودشان عمل کنند...

آقای قالیباف! در نامه تان،از چگونگی کنار آمدن با تغییر سبک زندگی طبقه متوسط بدون چشم پوشی از آرمانها سوال کرده بودید..!اما کیست نداند به واسطه مدیریت شما و پیشرفت های عمرانی بدون نگاه فرهنگی تان در این 12 سال بر کلان شهر تهران، شما یکی از خادمین به توسعه غرب زده بودید و خود یکی از عاملین تغییر سبک زندگی بودید!نه معماری پروژه هایتان به سبک زندگی ایرانی واسلامی شباهت داشت و نه حتی کاربردشان!خدمت کردید و خدمتی بی نظیر!ولی هیچگاه توصیه دلسوزان انقلاب را در پروژه هایتان که از نظر مهندسی موفق ولی ازنظر فرهنگی،ضدش عمل کردید را گوش ندادید...

علیرضا
۰۲ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

هیچ گاه برای طرز فکر بازیگران ارزشی قائل نبودم، هر وقت میدیدم بازیگری نقشی مثبت یا منفی و..را خوب بازی میکند،به خودم گفته ام اینها فقط بازیگرند! ولی برعکس برای کارگردان و نویسنده فیلم،همیشه ارزش قائل بودم، چون نویسنده خواسته تفکرش را در قالب هنر سینما مطرح کند،یا کارگردان میخواسته با هدایت فیلم،به هدف نویسنده یا فیلمنامه نزدیک تر شود..

اصولا هیچگاه از انسان هایی که دو جور فکر وعمل میکنند هم خوشم نیامده است!

یکبار درجایی ابراهیم حاتمی کیا،کارگردان و نویسنده فیلم های سینمایی معروف دفاع مقدس،بعد از انتقادات فراوان از دولت روحانی بخصوص در حوزه هنر،گفته بود من به روحانی رای دادم! و جنس رای دادنم چنین است!

 یا مهدویان،کارگردان فیلم های ایستاده در غبار،اخرین روزهای زمستان و بخصوص فیلم خوب ماجرای نیم روز با ان همه تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم از روحانی در صفحه اش! انسان را به تفکر میاندازد،هرچند اخری سن کمتری دارد ولی..

شاید در نگاه من امثال مرحوم سلحشور و ده نمکی و حتی اصغر فرهادی محترم ترند!چرا که برای عقیده ایی که داشتند و دارند فیلم میسازند!شاید امثال حاتمی کیا وقتی آژانس شیشه را میساخت ،هیچگاه از خود پرسیده بود این همه انتقادهایی که در فیلم کرده ای متوجه دولت خاتمی بوده؟ یا وقتی مهدویان ماجرای نیم روز را ساخت،موقع رای دادن از خود پرسیده بوده چرا به کسی که جای شهید و جلاد را عوض کرده رای میدهد؟

بازیگرها،عروسک هایی هستند که دستهایی از بالا آنها را میگردانند،نویسنده و کارگردان همان دست ها هستند!اما دست ها را چه کسی حرکت میدهد؟

شاید با خود بگوییم این دو عزیز! دارند از حمایت جریان انقلابی برای دیده شدن فیلم هایشان استفاده میکند و بعد در بزنگاه ها،فیلم ارغوان را بسازند که مامور اطلاعاتی درگیر عاشقی و درگیری های شخصی می شود را نمایش دهند...


علیرضا
۲۴ تیر ۹۶ ، ۱۹:۲۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

قبل از انقلاب،مسجد آتشیها که بعدا شد قبا،را فعال نمود،بعد ازانقلاب شد محفل درس و بحث و...!شیرازی بود!برخلاف چهره اش ،تند بود! سید علی محمد دستغیب،خواهزاده شهید دستغیب و برادر ایت الله علی اصغر دستغیب تولیت حرم شاه چراغ (ع) است.،انقلاب که پیروز شد،با حکم مرحوم منتظری قائم مقام رهبری،شد رئیس دادگاه انقلاب،در تمام ادارات شیراز نفوذ داشت!خود را زیاد به امام ره نزدیک میدانست ولی هیچ حکمی از امام نگرفته بود!بنی صدر که کاندید شد،علی محمد،برایش سنگ تمام گذاشت!

رئیس دادگاه که بود،زمین های مردم را به عناوین واهی مثل ارتباط با شاه وخانها و..،تصرف میکرد!صدای اعتراض مردم درآمده بود!شهید دستغیب هم بسیار از کارهای خواهزاده اش و مسجد قبا،ناراحت بود،کاربجایی رسید که نامه زد به مرحوم مشکینی وتقاضای خلع مسئولیت او را خواست و تهدید کرد اگر علی محمد برکنار نشود،از شیراز میرود!

سید عبدالحسین  دایی او،بدست منافقین که ترور شد،آقای حائری شد امام جمعه،مریدانش میگفتند نماز را پشت سر او بخوانید ولی دوباره در منزل فرادا بخوانید!بعضی اوقات هم نمازجمعه را با آشوب و سردادن شعار بهم میزدند!امام ره که در جماران او را نپذیرفته بود،به روحانیون فشار میاورد که نماز جمعه را کنسل کنند!!!امام ره ،آقای جنتی را فرستادند شیراز برای حل موضوع،ولی علی محمد،جنتی را قبول نکرده..! امام هم دستغیب را احضار و هشدار دادند که دست از این کارها بردارد!نفوذ علی محمد دتسغیب به حدی بود که بعد از شهادت دایی اش،پسر دایی اش را دوسال معطل استخدام معلمی و.. به بهانه عدم شرکت در مسجد قبا نگه میدارند!ولی با با نام دایی و بعد از شهادتش،رای مردم را میگیرد و میشود یکی از 5 نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری !

منتظری که از قائم مقامی عزل شد،بشدت از او حمایت کرد!با دولت هاشمی رفسنجانی زیاد میانه نداشت !از مسائل اقتصادی دولت سازندگی انتقاد میکرد،محمد خاتمی که در سال 76 کاندید شد،از حامیان او بود،دیگر در چشم او همه مشکلات مردم و اقتصاد حل شده بود!در انتخابات مجلس ششم به رد صلاحیت برخی افراد اعتراض کرد، کلا با شورای نگهبان مشکل داشت!قتل های زنجیره ای که اتفاق افتاد، مصطفی موسوی از عناصر اصلاحطلب وزارت اطلاعات،متهم ردیف دوم بود که به حبس ابد محکوم شد،شاگرد و از مریدانش علی محمد دستغیب در مسجد قبا بود...

#فرهنگ_پرواز

شدیدا تحت تاثیر اطرافیانش بود،گاهی دادگاه ویژه،برخی طلاب منحرف را بازداشت میکرد،براساس شنیده هایش!!نامه های بی ادبانه را به رهبری مینوشت!

اولین رساله فقهی عملی اش را سال 87 چاپ کرد!احمدی نژاد،رئیس جمهور کشور را با توهین هایش،نوازش میداد!میرحسین که کاندید شد،به او گفته بود نسبت به علما،مراجع و بخصوص رهبری،اطلاعت پذیری داشته باشد ..!

بعد انتخابات،احمدینژاد که حتی 13 میلیون رای موسوی را قابل احترام دانسته بود،به آن خس و خاشاکش که به اشوب گران گفته بود،گیرمیداد!

بعد از اعلام تقلب گسترده از سوی موسوی و کروبی،علی محمد با پشتیبانی رسانه های اصلاحطلب و اصحاب فتنه،همراهی رادیو اسرائیل و..با بیانیه های متعدد بر طبل آشوب و دروغ تقلب می کوبید!کار بجایی رسید که به نمایندگان خبرگان رهبری نامه نوشته و میگفت چهل میلیون نفر میگویند رای ما کجا رفته است؟!

(برای مشاهده تصویر با کیفیت بالا،بر روی آن کلیک کنید)

و در اجلاسیه شهریور 88،بدون اشاره به قانون شکنی و اغتشاش حامیان موسوی،از خبرگان میخواهد تا با دعوت از موسوی و کروبی،سخنان آنها را بشنود! آنروزها،ریاست خبرگان بر عهده هاشمی رفسنجانی بود..!

 

علیرضا
۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۳۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

پدرش میراسماعیل با پدر آقای خامنه ای،پسرعمه،پسردایی بودند،از انجایی که به رنگ کردن علاقه داشت،لیسانس هنری و فوق معماری و..گرفت،مرحوم میراسماعیل،از تاجران چای و..تبریز بود،دانشگاه که بود،با مهدی بازرگان و الادپوش(مارکسیست) اشنا شد و انجمن اسلامی دانشگاه را راه انداخت،بعد از تحصیل،شرکت سمرقند را تاسیس کرد، بعد از یکسال،ساواک ،او و بازرگان و..بازداشت کرد!حسن آلادپوش مخفی شد!آلادپوش از اعضای اصلی مجاهدین خلق بود،میرحسین موسوی هم در بازداشت نامردی نمی کند و هر چه از الادپوش و دیگران میدانسته افشا میکندو بعد چند روز برخلاف بازداشت چندساله دیگر دوستانش،آزاد میشود و با زهرا رهنورد که در نمایشگاه نقاشی آشنا شده بود و به همراه دو فرزند اش تا انقلاب به آمریکا میروند...!

به غیر از همکاری با ساواک،تنها سابقه انقلابی اش برگزاری نمایشگاه موش و گربه بود که مفاهیم ضد رژیم داشته در سال 53 دایر کرده بودند...

شهید بهشتی که حزب جمهوری اسلامی را تاسیس کرد،معلوم نشد چگونه میرحسین موسوی عضو آن شدو دبیر سیاسی حزب! وقتی با توصیه و رابطه ی هاشمی رفسنجانی به عضویت شورای انقلاب درآمد نگاه ها هم رفت سمت هاشمی!به واسطه دوستی موسوی با مهاجری و محمدرضا بهشتی و سرحدی زاده،و نزدیکی باهاشمی،سردبیر روزنامه میشود!روزنامه که ارگان مطبوعاتی حزب بود،موسوی همیشه ستونی را در تمجید دکتر مصدق و جبهه ملی قرار میداد!حتی زمانی که از دفتر بنی صدر،نامه ی چند صفحه ای علیه ولایت فقیه نوشته شده بود،موسوی اجازه نداد جواب مستدل نامه در روزنامه چاپ شود!

#فرهنگ_پرواز

وقتی او را به عنوان وزیر پیشنهادی خارجه دولت شهید باهنر،معرفی کردند،دیالمه و آیت و کاشانی علیه اوموضع گرفتند و از نبود سوابق روشن انقلابی و حتی مسلمانی وی انتقاد کردند!

دیالمه که پیش بینی های همیشه درستی داشت،خط فکری موسوی را جنبش مسلمانان مبارز معرفی کرد،در مورد همسر او رهنورد نیز گفته بود که همسر او،درکتاب طلوع زن مسلمان،جملات حضرت علی ع را در نهج البلاغه به فارسی ترجمه کرده و بعد انان را ارتجاعی و علیه زن تبلیغ کرده است!

دیالمه گفته بود موسوی حتی یکروز سابقه انقلابی ندارد،پس چطور میتواند با وزارت خارجه، انقلاب را صادر کند؟

وقتی که تنها 5 روز از عزل بنی صدر میگذشت،دکتر دیالمه که سخنرانی مشهوری علیه موسوی در مجلس ایراد کرده بود،در انفجار 7 تیر60 بدست منافقین،به همراه بهشتی و دیگر اعضای حزب،شهید میشود! آقای خامنه ای هم روز قبل انفجار حزب،در مسجد ترور و در بیمارستان بستری میشود،مخالف دیگر موسوی برای پست وزارت خارجه،شهید دکتر آیت بود که یک هفته بعد از شهادت بهشتی و دیالمه،به مقاله موسوی بانام خیابان مصدق انتقاد و با یادآوری جمله امام خمینی،درباره مصدق که فرموده بود مصدق به اسلام سیلی زده و عکس سگ عینک دار را گفتند ایت الله...! اشاره کرده بود!

روز رای گیری،حسن آیت بدست منافقین با گلوله در ماشین اش شهید میشود،اسناد روابط موسوی با سرویس های خارجی و ..را میدزدند!بعدا که باجناق آیت دنبال پوشه وی میرود وزارت خارجه،میگویند دست پرفسور مکری نیز هست،ولی هنوز معلوم نیست مکری زنده است یا خیر..؟

بعداز شهادت رجایی وباهنر،آیت الله خامنه ای،با95درصد رئیس جمهور شد،انتخاب نخست وزیر از اختیارات رئیس جمهور بود،ولی با فشار مجلس و هاشمی و حزب جمهوری،میرحسین به مجلس معرفی شد،موسوی،تا سال64 دوبار استعفا میدهد!که هاشمی نمیگذارد علنی شود! موسوی در دوراولش،اکثر نیروهای حزب اللهی را حذف میکند!حتی ناطق نوری و عسگراولادی و ولایتی را حذف میکند که امام مخالفت میکند..در دوردوم، آقای خامنه ای شرط میکند که در انتخاب نحست وزیر،اختیار داشته باشدو امام ره موافقت میکند!اما جریانی در مجلس و رئیس آن!در باقی ماندن موسوی اصرار میکنند!

 

علیرضا
۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۴۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

ببینید به کجا رسیده ایم؟ انسان بدون آرمان مرده است! هر چی شکم بشریت را پر کنی!هرچه به شهوات او برسی!هرچی نیاز های مادی او را تامین کنی نه تنها سیر نمی شود بلکه گرسنه تر یا حتی وحشی تر میشود! طرف از ان ور دنیا میاید به اسم رسول الله و جهاد و..سر می برد و آدم میکشد! برای او آرمان تعریف کردند و برای ما هم آرمان تعریف کرده اند! این میشود افتخار یک دختر تعداد لایک برای زیبایی صورتش و سگ بغل کردنش میشود! این میشود که مدام ذهن پسرهای جوان ما میشود که فلانی ماشین اش این و فلانی اینه ...!

این میشود که دخترها مدام به هیکل نازک و پسران به طول آلت....بیاندیشند!اینها میشود...

به کجا رسیدیم؟ آرمان ما چه بود؟برای چه انقلاب کردیم؟ سطح زندگی مسئولان نظام چگونه است؟چرا وقتی حرف از حقوق های نجومی شد عده ای گفتند چرا فلانی این همه گرفته و ما نگرفتیم؟چرا نگفتند اصلا چرا او گرفته و مستمندان نگرفتند؟

برای جوان ها آرمان کاذب تعریف شد!از ارزش های انقلاب ساده زیستی و عدالت و ...فاصله گرفته شد،وقتی اختلاس چندهزار میلیاردی رخ داد،عده از مردم میگفتند چرا او دزدی نکرده و ما نتوانستیم بکنیم؟

برای جوان آرمانهای کذبی مثل تعداد فالوئر بالا و لایک و پرستیژاجتماعی و هایکلاس بودن و لوکس و..تعریف کردند!وقتی از بیان انقلابی بودن خجالت بکشیم و قبل انتخابات به مسئولان ستاد انتخاباتی بگوییم بجای حرف از انقلابی بودن و آرمانگرایی،حرف از معیشت و بیکاری و تورم بزنیم نتیجه اش این میشود که رقیب بیاید از فرصت استفاده کند و برای مردم آرمان صلح و ترس و ترس از جنگ و ابرهای خیالی تهدید نظامی بنماید و دشمن آن طرف آب هم با ساز تحریم و تعلیق برایش برقصد!

وقتی برای مردم،از اعلام تعداد شهدای مدافع حرم ،خودداری کنی این میشود که برخی فکر کنند شهدای مدافع حرم عده ای قلیل اند که برای پول و دلار میروند! این میشود که کسی که بیشتر وادادگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشته و لیست تحویل سرداران نظامی را به دشمن داده ،وقتی بیاید با سردار سلیمانی ها دیدار کند و عکس بگیرد برایش کف کنید و بگویید دیدار دوسردار..!

چقدر برای تشکیل جامعه مدنی در دوران اصلاحات،با زیرپاگذاشتن اعتقادات و حمله مقدسات،اباحه گری فرهنگی،قبح زدایی از رسومات اخلاقی و ناموسی،همایش و سخنرانی کردند!چرا؟ وقتی آرمان یک عده شد لخت شدن و نداشتن روسری و مترادفش کردند با آزادی! این میشود کسی بیاید بگوید میدانم فلانی خیلی دزد و دروغگوست! ولی اگر رای نیاره آزادی از بین میره...

چرا وقتی شهردار فاسد سابق تهران و یا فلان تاجر ورشکسته و مفسد مالی از زندان آزاد میشود ،کمپین های حمایتی برایش ترتیب میدهند و آرزوی جوان ها این میشود که مثل او بچاپند و بخورند؟

علیرضا
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳ نظر

داستان اول:

دانشگاه که بودیم، دلباخته دختری شدم ،تمام کارها و درسها تحت تاثیر یک عشق شد،بخاطر نوع کارها در بسیج دانشگاه،با برخی از روحانیون جوان و خوش بیان آشنا شده بودم،با بچه های خوابگاه هم ارتباط زیادی داشتم،خیلی هایشان از شهرها و روستاهای دورافتاده ی فارس و کرمان و خوزستان و..آمده بودند،اکثرشان مرا به عنوان یکی از اعضای اصلی بسیج دانشگاه می شناختند،میدانستم خیلی هایشان در احکام اولیه دین مشکل دارند،چه برسد به مسائل سیاسی و معرفت دینی و.. ولی اکثرشان دل پاکی داشتند و آماده پذیرش حق!

بارها یکی از روحانیون خوش بیان از من خواهش کرد که ترتیبی بدهم تا جلساتی با بچه های خوابگاه در محل نمازخانه خوابگاه برگزار بشود که من بارها به دلایلی آنرا عقب انداختم تا جایی که اصلا برگزار نشد!

 زمان هایی هم که به دیدن آن روحانی میرفتم،بیشتر در مورد آن دختر دانشجو،و راه های رسیدن به آن(ملت دنبال راه رسیدن به خدا هستد!) بحث میکردیم و شبانه روزبه فکر آن بودم!

نزدیک انتخابات مجلس هم که میشد،فکر میکردم با تبعیت چند تن از بچه ها خوابگاه و دانشگاه از نظرات من،به تکلیف خودم عمل کردم!ولی واقیعیت این بود با رای دادن چند تا از آنها،فقط خودم را فریب دادم و از اصل قصه، همان بسط معرفت دینی و سیاسی ...دور افتادم!

همه به خاطر چسبیدن به دلیل فرعی قصه و عاشقی! و نپرداختن و برگزار نکردن جلسات هنوز هم از دست خودم ناراحت هستم..!

داستان دوم:

خدمت سربازی که رفتم،در دوران آموزشی،گاهی که وقت استراحت پیدا میکردم،با گروهان 160 نفره ای که نمونه کوچکی از جامعه ایران از بچه های سیستان تا آذربایجان و خراسان تا خوزستان در ان جمع بودند،بحث میکردیم! یکبار یادم هستم با دونفر از هم خدمتی ها درباره ی خروج مغزها از ایران حرف میزدیم و من از شهید چمران و زندگی اش سخن گفتم!بحث که بالا گرفت، به مسائل سیاسی هم رسید،سرمان راکه بالا گرفتم،دیدیم چیز حدود سی چهل نفر دورمان جمع شدند و دارند به حرفهایمان گوش میدهند،خواستم بحث را تمام کنم که دیدم بچه ها اصرار میکنند که ادامه دهیم! با یکی شان که حرف میزدم،فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی... صنعتی شریف یا امیر کبیر بودم(درست یادم نیست) از مسائل سیاسی و تقسیم بندی های رایج و اندیشه های گروه های سیاسی چیز زیادی نمی دانست! دردلم گفتم این از نخبه علمی مان! وای بحال بقیه...

یکبارهم یادم هست فرمانده آمد و بحث ده نفره مان در حیاط پادگان را بهم زد! بنده خدا از سر و صدای ما بیدار شده بود!

دیدم در دورانی که در بسیج بودم،یا نهایتا با چند بسیجی خرده شیشه دار بحث میکنیم،یا اگر بخواهیم با دیگر دانشجویان حرفی بزنیم،چون ما را به دید یک عضو بسیج نگاه میکنند،هر حرفی و هر بحثی را نمی کنند...خودتان بهترمی دانید!

داستان سوم:

لوله کش بنده خدا که کار میکرد،حرف از طب سنتی و...شد،از تیزهوشی و دقت پدربزرگش روحانی اش در تشخیص بیماری ها میگفت!

 گاهی هم حرف از آب و خشکسالی و باران میزد! حرف از انتخابات رای دادن و ندادن شد،نمی دانم سر چه حرفی!!! بحث رضاخان را وسط کشید و از توسعه کشور از درزمان حرف میزد،دیپلم هم نداشت بنده خدا! به او درباره ی خیانت رضاخان به طب سنتی گفتم!چند ثانیه ای مکث کرد و دیگر حرفی نزد...!

هنوز هم کم کاریم!

همین...

علیرضا
۰۵ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۴ نظر

سربسته بگویم فعلا با این آمار از انتخابات،ما باختیم!

آنروز که رهبر انقلاب در دیداری فرمودند حوادث سال 88 تا سالها گریبان نظام و انقلاب (نقل به مضمون) را میگیرد برخی ها نفهمیدند منظور آقا چه چیزی بوده است؟

حجم تخلفات واقعا غیر قابل تصور است،چه قبل از برگزاری و چه حین برگزاری انتخابات! اگر توزیع یارانه سه برابری و وصل شدن یارانه دیگر مردم در شب انتخابات بگذریم،اگر از وام ده میلیونی به دهیاران بگذریم،اگر از اجازه تبلیغ سر صندوق برای روحانی بگذریم،اگر از عدم صدور کارت و اخراج نماینده های ستاد رئیسی حین شمارش آرا بگذریم،اگر رقیب هراسی گسترده توسط روحانی بگذریم،از توزیع هدفمند و کاملا گزینشی برگه رای(تعرفه) در مناطق مختلف رای خیز رئیسی نمی شود گذشت!

ذهنیتی که در برخی از جوانان و تحلیل گران حزب اللهی است این است که اعتراض قانونی  و بدون هیاهو و با آرامش را هم مساوی با آشوب های سال 88 معرفی میکنند! اصلا در ذهن برخی این طور شکل گرفته است اگر اعتراض کنیم،دشمنان سو استفاده میکنند!! آخر این چه ذهنیت غلطی است؟

بحث ما و هدف ما ابدا ابطال انتخابات یاحتی به دور دوم کشیدن آن(دور از ذهن نیز نخواهد بود) نیست! حتی سال 94 که لیست امید پیروز شد،شکست را قبول داشتیم ولی اگر چند تن از کاندیدهای اصولگرا به برخی از تخلفات شکایت میکردند،و از طعنه رقیب نمی ترسیدن!!! شاهد این حجم از تخلفات نبویدم!

 

تخلفاتی که نه فقط در استان تهران،بلکه در سایر استانها نیز بوده است و برخی را تا تجمع مقابل فرمانداری ها کشانده است...

کار بجایی رسیده که رهبرانقلاب،در پیام خود،به روحانی،تبریک پیروزی را نگفت و صرفا از حضور حماسی مردم قدردانی نمودند...!

علیرضا
۰۱ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۵ نظر