فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۱۳۲ مطلب با موضوع «فرهنگ سیاسی» ثبت شده است

در انتخابات سال 1388 . یک گروهی از طرفداران میرحسین موسوی که خود را اصولگرایان حامی میرحسین می نامیدند در فضای سیاسی آن دوران پا به عرصه گذاشتند.

اصولگریان حامی میرحسین موسوی

مشکل اصلی این گروه این بود که موسوی از طرف اصلاحطلبان و به خصوص اصلاحطلبان تندرو حمایت می شد که افرادی مثل اکبر گنجی و سروش پشت سر این فرد بودند در حالی که این گروه خود را کاملا ولایی و اصلوگرا نامیده بودند در توجیه حمایت خود از میرحسین موسوی وی را نخست وزیر امام قلمداد می کردند و هیچ دلیل محکمی برای حمایت از این فرد که هیچ قرابتی با گفتمان ناب اصولگرایی نداشت ! نداشتند ! وبیشتر به اصلوگریان جعلی شباهت داشتند تا ....

یکی از ستاد های این بندگان خدا ! در نزدیکی ما بود ! من هم هر از گاهی به این ستاد سری می زدم و اوضاع را بررسی می کردم ! جالب این بود که این ستاد جزو خلوت ترین ستاد های موسوی به حساب می آمد ! معلوم نبود این ها منظورشان از اصولگرایی چه بود ؟!

تا جایی که برخی از اصلاحطلبان از این گروه استقبال می کردند و برخی دیگر با بی مهری هرچه تمام تر از آن ها دوری می جستند !

چند ماه پیش ستاد مرکزی دکتر قالیباف لوح فشرده ایی را به منظور افزایش میزان اطلاعات سیاسی و طرز جواب دادن هوادران قالیباف در صورت بحث های سیاسی بین این حامیان این فرد پخش کردند ! در این لوح فشرده هرگونه شبهه ایی به قایباف به خصوص عملکرد وی در فتنه 88 و دیگر مسائل را به هواداران توضیحی داده و با روش هایی مثل فرافکنی و بهترین دفاع ! حمله است و به هواداران قالیباف در پاور پوینت های مختلف تذکر داده اند که در بحث هایی که در دفاع از قالیباف می شود  وارد جزئیات نشوید ! مثلا شاید شما با این گونه پاسخ های حامیان قالیباف تا به حال مواجه شده باشید که می گویند که قالیباف در مورد فتنه 88 بهترین عملکرد را داشته و شهرداری تهران هر روز پس از اغتشاش نسبت به پاکسازی تخریب های فتنه گران عمل می نموده است ! ولی یک نفر پیدا نشد به این ها بگوید که پاکسازی شهر و گذاشتن چند باره ی سطل های  پلاستیکی برای آتش زدن از طرف فتنه گران !!! چگونه موضع سیاسی محسوب می شود ؟و یا این که در این لوح فشرده سعی شده تا قالیباف را انسان نظامی نشان ندهند ! و یا این که بگویند که قالیباف اولین کسی بود که جریان انحرافی در دولت را کشف کرده است ....

ادامه در ادامه مطلب....

علیرضا
۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۲۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ نظر

با همان عبا ! با همان صدای همیشگی ! با همان نگاه نافذ اش ! با همان مکث در جملاتش ! یک جمله بیشتر نگفت !

بسم الله ... تصمیم ام را گرفتم ! کاندید می شوم !(نمی دانم ! ولی شد سه تا جمله )

یک نفر بیشتر نیست ! ولی ببین چه می کند ! تورم 9 درصدی را به 49 درصد می رساند !

دلالان دلار به افتخار آمدنش سر از پا نمی شناسند !

سید محمد هم که گفته خیر دنیا و انقلاب است !

مرعشی که باهاش فامیله گفته بود نمیاد !

فکر کنم استخاره کرده ! حالا با تسبیح یا قرآن یا نمی دانم ! شاید با حافظ !


فقط می خواهم بدانم اگر با حافظ بوده ! شعرش چی بوده ؟

خیر بوده یا ....

چی شد ! ما که طرفدار حاج محمود بودیم ! حالا نیستیم ؟ ولی یک عده که دوست نداشتند سر به تن اش (منظور آقای عالیجناب) باشه ! حالا شده اند حامیان اش !

شاید ورژن اش به روز شده ؟ ورژن 2013 همراه با پک آموزشی !!!

سردار خلبان دکتر محمد باقر هم یک روز هایی شاید تا همین یکی دو هفته پیش خیلی او را دوست داشت ! بالاخره

تا همین دو هفته پیش الگوی تکنوکراسی بود ! بماند که این محمد باقر زیاد نمی تواند سر حرف هایش بماند یا تکذیب می کند یا یک جوری می پیچاند ! همین چند روز پیش گفت که من تکنو کرات نیستم ! فعلا آقای خلبان دکتر یا شاید دکتر خلبان سردار !!! در چاله ی تکنوکراسی گیر افتاده و اگر ادامه دهد فکر کنم از چاله تکنوکراسی به چاه سو استفاده از بیت المال بیافتد !

بیچاره سایت ها طرفدار قالیباف !


تا همین چند روز پیش از تکنوکراسی حرف می زدنند !!! و دفاع می کردند ! حالا باید هرچی گفتند .... ولش کن ! داشتیم می گفتیم !

حالا سردار تکنوکرات ما ! شروع کرده نمکدان شکستن ! و ناسزا گفتن به استاد سابقش ! ببینید چه دوره زمانه ایی شده !

میگن نهاد ریاست جمهوری ! مرده را زنده می کند ! درسته ؟

فائزه که نمی دانست چطوری خوشحالی کند ! کم مانده بود....(زشته )

داش محمود که با آقا اسفندیار رفته بود برای ثبت نام ! جون یکی از شرایط ثبت نام ! حضور اولیای داوطلب است !!!

حاجاآقا جنتی هم که گفته بود ! مگر مرده باشم فلانی را ....

حاج حسن ! که فکر کرده بود مردم آلزایمر دارند ! رفته بوده کتاب برای افتضاحاتش چاپ کرده بوده ! هیچ ! ثبت نام کرده ! ولی میگن به نفع عالیجناب میره کنار ! ولی یک عده میگن ! حاجا آقا علی اکبر !!! فقط گفته که می خواد با اسفندیار کشتی بگیره تا تلافی سال 88 را در بیاره !

اگر اسفندیار رد صلاحیت بشه ! شاید حاجی هم بره کنار ! به قول معروف دیر آمدی ! زود هم می خواهی بروی !

حاج سعید ! با پراید اومده بوده ! از اون مدل هایش که ایربگ نداره ! (حلبی چیه که ایربگ بخواد ) با کسی حرف نزد ! اسم نوشت رفت ! فکر کنم می خواست روی اعصاب سردار دکتر خلبان محمد باقر (سه بار تکرار شود ) راه بره ! آخه حداد شعر و ادب گفته شاید به نفع اش برویم کنار !


برادر دیپلمات تاریخ دان هم یک چیزی در مایه های همین حرف را زده ! گفته شاید ائتلاف برایش حمایت کنه ! خدا را چه دیدی !!!

دکتر درس خوان ما هم آقا کامران را میگم ! گفته باید گفتمان یک کاندیدا داشته باشه ! بیچاره ! هاشمی ! نیامده این همه آرایش انتخاباتی بهم خورد !

راستی چطوری ثبت نام کرده ؟ شاید فائزه شناسنامه ی بابا را دست کاری کرده و سن اش را 10 سالی پایین کرده ! هرچی نباشد برای احساس تکلیف بوده دیگه ! پس چون نیت خیر بوده ! عمل هم زیاد مشکلی نداره !


آقا محسن ! و نه اون آقا محسن ! رد صلاحیت شد ! بهش گفتن تو ولی نداری ! بهش اعتقاد نداری ! بیچاره تا الان کلی ناراحت شده !

مهدی هم که فعلا بخاطر باباش و انتخابات ! از دست دادگاه راحته ! شاید  برای همیشه ! و شاید هم با شیخ بی سواد و مهندس چیزک ! محاکمه شدند !

سید عبا شکلاتی امروز ها نمی دانه چه کار کند ! همه برایش دعا کنند !

عفت خانوم ! این چند روزه خودش را برای رای گیری  در روز 24 خرداد آماده می کند ! آخه قرار سیگنال شروع فتنه را ایشان ارسال کنند !

ماشاالله ! این خانواده ! فعال ترین خانواده ایرانی است !


یاسر هم داره برای باباش خاطره سازی می کنه ! پسر خوبیه ! در کل خلف و صالح در آمده و حلال زاده  ! فکر کنم به خان دایی اش برده !

یک سوال ! بنز حاج اکبر ! معاینه فنی داره !

قدیما می گفتن یک شهردار نمی تواند رئیس جمهور بشود و وزیر می تواند  ولی الان میگن یک وزیر نمی تواند و شهردار می تواند ! شاید بخاطره تورم است !

شهرداری تهران که شده ستاد انتخاباتی دکتر خلبان ! فقط کم مانده با ماشین حمل زباله ی شهرداری بروند برای سخنرانی در دانشگاه ! واگر دانشجویی پرسید چرا با ماشین شهردای آمدید برای سخنرانی انتخاباتی ! بگوید برای حمل زباله آمدیم !

دروغ که نمیشه ؟ میشه ؟!!

راستی !


این یکی آقا محسن ! میگن با یک لشکر آدم که از خانواده و قوم و قبیله گرفته تا حامیانش برای ثبت نام آمده ! شاید خواسته نشان بده کسی جرات رد صلاحیت اش را نداره ! ناگفته نماند که آقا محسن اقتصاد دادن شرقی غربی  که چند روز پیش تقلید از اقتصاد چین را برنامه اقتصادی اش عنوان کرده بود !!! به این ضرب المثل قدیمی اعتقاد داره که می گویند : تا سه نشه !!! بازی نشه !

خب ایشان برای بار سوم کاندید شدن تا شاید فرجی شود ! احتمالا آقا عماد افروغ هم حزو حامیانش شده !

دفعه قبل که نماینده ی خاکستری مجلس گفته بود برای این که رای اش حرام نشه به آقا محسن رای داده و حالا خودش هم کاندید شده ! و شاید مردم برای این که رای شان حرام نشه به او رای ندهند ! ,ولی نشد ! یک نفر دیگه را به جای خودش فرستاد !تا هم آقا محسن سودی نکند و هم مهندس بی هنر !

11 روز حاج محمود خانه رفته بود! الان میگن 6 روز ! فکر کنم قضیه همان نرخ کرایه تاکسی است ! طرف کرایه اش شده بود 10000 تومن !

به راننده گفت 9000 زیاد ! بیا این 7000 را بگیر ! راننده که عصبانی شده بود گفت 7000 !!! مسافره هم گفت : چه خبره عمو ! این مسر کرایه اش 4000 تومنه ! من  پول خورد ندارم ! بیا این هزار تون را بگیر ! خدایت را شکر کن که در این کسادی بازار هزار تومن گیرت آمده !!!

همین .....



علیرضا
۲۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۳۲ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۴۷ نظر

چندی پیش ! حسین مظفر نماینده ی مجلس و رئیس ستاد ائتلاف 2+1 در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد با بیان این که دکتر قالیباف مواضع ضعیفی داشته و در خصوص بحث تکنوکراسی و تکنوکرات بودن جناب دکتر قالیباف شهردار فعلی تهران و از کاندیداهای ائتلاف سه گانه گفت:

قالیباف انسان ولایی، مذهبی و جبهه‌ای و با مبنای فکری حزب‌اللهی است و منظور او تخصص در کنار تعهد است!!!

الان مشکلی که با طرفدارن و شخص جناب قالیباف وجود دارد این است که این ها زمانی که رهبری معظم انقلاب در درنوروز امسال کنایه ایی به تکنوکرات ها زدند اول سعی کردند که نشان بدهند رهبری کنایه آمیز صحبت نکرده !!!! ولی بعد دیدند نه ! مردم زیر بار نمی روند ! بعد آمدند گفتند منظور قالیباف چیز دیگری بوده است !

منظور تعهد در کنار تخصص بوده !

اما یک سوال ! تعهد به چه چیزی ؟


تعهد به زدن حرف های دوپهلو که این جماعت تنکورات همیشه به آن قائل بوده اند ! یا تعهد به این که اگر قرار باشد یک طرحی را اجرا کنند کم ترین ارزشی به دین نباشد!  چرا انسان باید یک حرفی را بزند که بعدا بیاید با هزار اندی ترفند !!! توجیح اش کند !؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کسی که از نظر اعتقادی مشکلی نداشته باید هیچ گاه از این گونه سخنان نمی زند ! درسته !

مواضع دکتر قالیباف چرا ضعیف بوده که حتی حسین مظفر هم به آن اشاره ی کوچکی کرده است !

در این جا به بررسی مواضع دکتر قالیباف می پردازیم !

دکتر قالیباف در تاریخ 2/4/1388 (دوم تیر 88) بدون آن که به دروغ تقلب اشاره ایی بکند !!! در گفتگوی ویژه ی خبری در شبکه ی دوم سیما می گوید: وقتی یک منازعه ایی پیش می آید و یک اختلافی پدید می آیدهر دو طرف مقصر اند !

حالا یک سوال از قالیباف ! منظور شما ازطرف دوم کیست ! نظام است که مورد تهمت پوچ فتنه گران قرار گرفته ! این یعنی عدم داشتن بصیرت زمانی !!!

بصیرت زمانی یعنی داشتن قدرت تحلیل درست واقعه در کم ترین زمان ممکن! که متاسفانه آقای قالیباف بار ها ثابت کردند قدرت تحلیل شان از مردم همیشه عقب تر بود است !

شهردار تهران ! در تاریخ 20 تیر 88 در مراسم گرده همایی فصلی مدیران ارشد شهرادی تهران بعد از فشار های فراوانی که به او درباره ی موضع گیری هایش آورده شد ! مجبور شد! حوادث بعد انتخابات را فتنه بنامد ! و مبنای کار را میانه روی !!!اساس قرار دهد !

حالا ! این هم یکی دیگری از مواضع دو پهلو و گاهی چند پهلوی جناب سردار دکتر خلبان محمد باقر قالیباف است ! ایشان نگفتند در شرایط فتنه ! یعنی جایی که حق در برابر باطل دارد مقابله می کند ! انسان چگونه می تواند میانه ی حق و باطل بایستد !

ادامه در ادامه مطلب....

علیرضا
۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۳۸ موافقین ۳ مخالفین ۱ ۶۸ نظر

چند وقتی است که آقایان دکتر ولایتی و دکتر حداد عادل و دکتر قالیباف که هر سه از نظر فکری نزدیکی زیادی ندارند در قالب یک ائتلاف سه نفره و با دعوت از دیگر کاندیدا ها سعی در کسب رای مردم دارند !

این جا 10 تا سوال از این سه نفر و حامیان آن ها پرسیده شده ! هرکس می تواند با دلیل پاسخ دهد !

بعضی از سوالات چند بخشی هستند !  و جواب های جداگانه ایی لازم دارند !


سوال اول :

رابطه ی منتصب بودن و منتسب بودن ! به رهبری و شرکت در انتخابات و تبلیغات چیست ؟

آیا کسانی که منصوب رهبری هستند می توانند هر طور که دلشان خواست رفتار نمایند ؟

چه راه کاری وجود دارد تا با احساسات مردم ولایتمدار بازی نشود در باره ؟


سوال دوم :

چرا دکتر ولایتی در سال 1384 به نفع آقای هاشمی رفسنجانی کنار رفتند ؟

آیا این کنار رفتن نشان از قرابت فکری با هاشمی رفسنجانی ندارد ؟


سوال سوم :

اگر کسی با تکنوکرات ها ائتلاف کند نشان از قرابت فکری هم با این دسته از افراد ندارد ؟


سوال چهارم :

مواضع کتر محمد باقر قالیباف در حوادث پس از انتخابات 1388 و فتنه چه بوده است؟

آیا این موضع گیری ها صریح و بدون پهلو بوده است ؟ آیا این مواضع با مواضع رهبری تناقض داشته یا خیر؟

موضع گیری آقایان ولایتی و حداد عادل هر کدام به تنهایی چگونه بوده است ؟

سوال پنچم :

آقای حداد عادل . در صورت پیروزی کاندیدای ائتلاف در سال 1392 چگونه می خواهید قدرت را میان خودتان تقسیم کنید؟

آیا این تقسیم قدرت چیزی شبیه دولت وحدت ملی و یا با این تقسیم قدرت .کسی می تواند در دولت آینده از کسی انتقاد کند ؟

آیا این تقسیم قدرت در مبارزه با مفاسد  اقتصادی و سیاسی  و مبارزه با استکبار جهانی . دولت شما را دچار مشکل نمی کند؟


سوال ششم:

این ائتلاف نشان از بی برنامه بودن شما برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ندارد؟ آیا این ائتلاف هدفش فقط کسب قدرت نیست ؟


سوال هفتم :

چرا کسی که از ماه ها قبل  ستاد های انتخاباتی اش را تشکیل داده است و ولعی برای ریاست جمهوری ندارد !!! چگونه می تواند به ائتلاف وفا دار بماند؟


سوال هشتم :

کسانی که برای کسب قدرت و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ائتلاف کرده اند ! چگونه می توانند در صورت پیروزی وزارت خانه ها را بین خودشان تقسیم کنند؟

آیا این ائتلاف همان مدل غربی - عربی در خاورمیانه نیست که کشور هایی مثل عراق و لبنان را دچار مشکل کرده است ؟


سوال نهم:

جایگاه عدالت و ولایت پذیری در ائتلاف کجاست ؟


سوال دهم :

موضع ائتلافی ها در رابطه با جریان انحرافی و باند قدرت و ثروت چیست ؟

این ائتلاف چگونه می خواهد برای وزیران در صورت پیروزی در انتخابات از مجلس رای اعتماد بگیرد ؟

............................................................................................................................................................

نکته :

کسانی که نظرات خصوصی در مورد این مطلب می گذارند ! بدانند ! اگر بیش از این بخواهید منطق خودتان را به بنده نشان دهید !

بنده ناچار می شوم تا نظرات خصوصی شما !!! که بیشتر به دیکتاتوری سیاسی شبیه است را برای سایر بازدید کنندگان نمایش بدهم تابازدیدکنندگان بیشتر با منطق زور و بی ادبی شما که ادعای طرفداری از برخی از کاندیداهای احتمالی را دارید آشنا شوند!

............................................................................................................................................................

پی نوشت !

عید را پیشاپیش تبریک می گویم !

در ضمن ! حرمت ایام فاطمیه را نگه داریم.

یا فاطمه (س)

............................................................................................................................................................

پی نوشت (2)

 بخش هایی از بیانات مهم امام خامنه ایی در حرم امام رضا (ع) در روز اول فروردین 1392

در ادامه مطالب.....(حتما بخوانید)

بازتاب داده شده (مطلب چند سوال ساده...) در:

رجانیوز

و دیگر سایت ها...


علیرضا
۲۸ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۵۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۷۲ نظر


نمی دانم ! شاید شوری بوده! مثل این سینه زنان که یکهو ! شور می گیرند و می روند در عالم عاشقی! و یاشاید هم منتظر کسی بودند! یا شاید هم هیج کدامش !

ولی یک چیزی را خوب می دانم ! چیزی که از دل برآید بر دل نشیند!

همه مردم ایران حزب اللهی نیستند و همه ی حزب اللهی ها هم تیپ حزب اللهی ندارند ولی همه ی مردم ایران را هم نگویم ولی اکثر ایرانی ها اسلام را دوست دارند! اکثرشان حسینی بودن را دوست دارند ولی حالا چرا بعضی ها کارشان با دوست داشتن هایشان یکجا جمع نمی شود بحث دیگری است که در آینده با هم بحث می کنیم!

روستایی ها هم تیپ خودشان را دوست دارند! شهری ها هم همینطور ! اون بالاشهر نشینی که روزانه چند هزار تومن خرج ! لاک کردن ناخن های کثیفش می کند همین طور!

اگر ریا نباشد یکبار برای کنکجاوی رفته بودم اردوی جهادی ! یک پسره با هاش آشنا شدم ! تیپش مثل من نبود ! از من خوش تیپ تر بود ! (بماند که ما مثل رفتگران می گردیم!) موهاش را روغن می زد! هیکلش هم بدنسازی بود! در واقع الگوی بدن سازی شده بود ! راجع به مسائل سیاسی بحث کردم! از نظر سیاسی باهم جور نبودیم! ولی خیلی اهل حال بود! مهربان بود! و فداکار ! دلم نیامد باهاش ضد بشوم ! کلی هم بعدا باهم رفیق شدیم!

ولی بخاطر این هر دویمان برای اردوی جهادی آمده بودیم ! با هم کنار آمدیم ! دلیلش هم واضح بود!

این روزها که بعضی ها از سیاسی و روحانی و غیره را بگیر تا بعضی ها آدم های مغرض ! کلامشان یک کلام است! این که چرا به در سال 84 از احمدی نژاد حمایت کردیم!

در ماجرای اخلال در راهپیمایی در 22 بهمن ! در شهر مقدس قم ! یک عده همین را به ما می گفتند ! چرا به احمدی نزاد رای دادیم!

جواب ما هم یک کلام  بود ! این بود ! که اگر دوباره به سال 84 برگردیم! دوباره اگر همان شرایط و کاندیدا ها باشند دوباره رای می دهیم ! درست است که پسر شلوغ ! یعنی محمود ! کمی تغییر کرده ! ولی بهتر از کسانی بود که از همان ابتدا چهره ایی ریاکار و .... داشتند!

مردم قبل از این که به آدمه ! یعنی رئیس جمهور فعلی رای داده باشند به آرمان ها او رای داده اند ! ولی حالا یک عده سعی می کنند ! که مردم در انتخابات سال 92 ! به کسی که ضد این آرمان ها و یا حداقل از این آرمان دور باشد رای دهند!

این آرمان ها همان ساده زیستی و عدالت و ولایت پذیری است!

چه می کند ! این صندلی های پاستور ! مرده را زنده می کند! چه برسد به دوران سازندگی و لیدر آن !

در انتخابات پیش رو ! کسانی کاندید خواهند شد ! که خود را از این آرمان دور نشان دهند و این را برای خود افتخار هم میدهند ! نمونه اش هم از کسانی هستند که از الان حرف از کاندیدا شدن می زنند!

اشکال ندارد ! این ها به سیلی خوردن علاقه دارند ولی این دفعه ملت انقلابی سیلی محکم تر از سوم تیر سال 84 می زنند !

اشکال ندارد! یک عده که فکر می کنند ! که مردم عاشق چشم و ابروی احمدی نژاد هستند و هرکسی را بیاورند که با مردم اسرائیل دوست باشید! بذار با فکر بهاری ! خوش باشند ! حتی اگر تایید صلاحیت شوند ! ملت فقط به آرمان احمدی نژادی رای می دهند ونه به فرد احمدی نژادی ! حالا می خواهد هرکسی باشد!

اشکال ندارد! بگذار یک عده فکر کنند که اگر رقیبشان در فتنه نابود شد! با شعار های گوناگون ! حتی اگر از طرف رهبری بر مسندی ! منتسب شده اند می توانند رای جمع کنند! مشاور و غیر مشاور هم ندارد!

ملت کارش را خوب بلد است ! گول ظاهر را نمی خورد ! یکبار می گفتند با امام (ره) عکس یادگاری داریم ! شدند فتنه گر و این بار کسانی دیگر می گویند ما انتخاب شده های رهبری هستیم ! و خدا می داند ..... سر این قصه دراز است...

اشکال ندارد ! هر وقت نقدی داشته باشی ! تو را می چسبانند به جریان انحرافی و اگر نقدی به جریان انحرافی داشته باشی می چسبانند به جریان قدرت و ثروت! دوران سازندگی !

مردم با ارمان هایشان زندگی میکنند ! و نه با کاپشن  !  و نه با متروسازی تا فرودگاه امام  ! و تاریخ نگاری !  در شبکه  یک سیما و نه با یار هرکسی بودند!

اشکال ندارد ! بگذار یک عده ! را تا دفترش ! 40 نفر همراهی کنند ! و شعار تشکر تشکر بدهند ! و یک نفر  از فرط خوشحالی نتواند احساساتش را بیان کند ! همانی که شده نماد بی بصیرتی !

ملت می دانند کدام سایت ها خبر ها را تغییر می دهند و کدام روزنامه ها عکس را !

ملت شعارشان این بود ! ما برای پیاز انقلاب نکردیم!

ملت جواب بداخلاقی هر کسی را خوب می دهند ! منتها جایش را بعدا معلوم می کنند ! بیچاره ها فکر می کنند ....... !

همین...

در ضمن در ادامه مطلب جدیدا یکسری از فرمایشات امام خامنه ایی در دیدار با هیئت دولت و دکتر احمدی نژاد در مرود شعار ها و آرمان از سایت خامنه ایی. آی آر آورده ام! بخوانید!

علیرضا
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۵۰ نظر
حکایت باز هم همان حکایت موش به سوراخ نمی رفت جارو به دم خودش وصل می کرد!
حکایت همان حکایت گربه دستش به طمعه نمی رسید می گفت مزه اش تلخه!
حکایت همان حکایت عروس نمی توانست برقصه می گفت زمین کجه!
حکایت همان حکایت دزدی که دزدی می کرد و بعد می گفت اصل به نیت کار است که نیتم نان در آوردن برای زن و بچه ام است!
عزیزانی مثل تعداد زیادی از اصلاحطلبان عزیز وطن فروش! و افرادی مثل ع -م و ع-ه-ر و م-خ و غیره و ذالک است! که تند تند می گویند باید انتخابات آزاد برگزار شود!
واقعا در ایران انتخابات آزاد نیست؟
دقیقا درسته! هیچ انتخاباتی در ایران از اول انقلاب اسلامی آزاد نبوده است ! دلیلش هم این است که مستضعفان هم می توانند در انتخابات شرکت کنند و رای بیاورند و رئیس جمهور شوند! بعد این وسط یک عده خدا شناس و یک عده مردم خداجو که از صبح تا شب در احزاب مختلف و دیگر مکان ها مثل صنف زحمتکش دلالی ماشین و میوه و تره بار و جدیدا دلار و خرده هاش! و  علی خصوص یک عده آقازاده فراری و غیر فراری باید برای خریدن ساندویچ تا جنوب شهر و میدان آزادی طی مسیر کنند ! در آخر سر هم بهشان تهمت فتنه گری بود و غیره می زنند حتی اگر در انتخابات با تمام قوا شرکت کنند نمی توانند به پاستور سری بزنند!
چه راه حل هایی وجود داره که می توان در ایران اسلامی انتخابات آزاد برگزار شود؟
اولین راه این است که چند ماه مانده به انتخابات از طریق شبکه های دوست ولی آن ور آبی مثل بی بی سی و صدای آمریکا و ..... تبلیغات شدیدی را برای شرکت نکردن مردم در انتخابات انجام دهیم و بعد بگوییم تنها راه شرکت مردم در انتخابات ! شرکت کردن افراد مسئله دار با نظام است!
دومین راه این است که دست به دامن برخی افراد ساده لوح در داخل نظام به خصوص در داخل دانشگاه ها مثل ...! شویم که رضاخان را نماد روشن فکری در ایران می دانند!
سومین راه این است و خواهد بود! که از افراد سابقه دار نظام که خانواده اش داعیه طلبکاری از نظام دارند را به صحنه بیاوریم برای این که رهبر گروهشان چرا در فلان روز در نامه سلام نداده است کتاب چاپ کنیم و تورم 40 درصدی دولتش را توسعه ی اقتصادی بنامیم و به مردم بگوییم اگر انتخابات آزاد برگزار شود افرادی مثل این بنده خدا و یا خود این بنده ی خدا به صحنه خواهند آمد!

سومین راه می توان با درج توهین و افترا به علامه های مختلفی مثل رئیس موسسه ی امام خیمنی ! و این که هرکس از مجریان یا ناظران انتخابات با این بنده خدا نسبت و یا سابقه ی کاری ویا شاگردی ایشان را داشته باشند ! آن انتخابات آزاد نخواهد بود ! پس مردم خود بخود حساب کار دستشان خواهد آمد!

چهارمین راه برای برگزاری انتخاباتی آزاد دعوت از افرادی است که می توانند یک شبه ! کل ملت را تقدیم عناصر چپ و لبیرال کنند که در این راه باید هزنه های زیادی را قبول کرد !

پنچمین راه که خیلی هم بی قانونی نیست ! چرا که توسط خود قانون نویسان در مجلس! انجام میشد این است که بگوییم اگر انتخابات آزاد برگزار شود یاید تمام افرادی که خواستار کاندیداتوری شدن هست باید از تمام نمایندگان فعلی و از جمله قبلی ها! حتی اگر از مجلس ششمی ها هم باشند اشکالی ندارد ! امضا جمع کند! بالاخره رجلی گفتند از قدیم دیگر!


ششمین راه اصولی این است که آیت الله جنتی و دیگر همفکرانش چه الان و چه در آینده تخریب شخصیتی کنیم ! بالاخره هرکس پر پاستور خواهد جور میدان تهمت و تخریب را کشد!

هفتمین راه اساسی برای برگزاری انتخابات آزاد این است که کل بدبختی فعلی مملکت و حتی بدبختی های سابق مملکت چه از اول انقلاب و چه قبل از اول انقلاب ! را بر سر رقیب یا گروه رقیبمان بریزیم و بگوییم اگر رقیبمان برگزار کننده ی انتخابات باشد انتخابات آزاد و سالم نیست! و برای این منظور فرد مورد نظر را قبل از اتمام ریاست جمهوری اش 
استیضاح و سلب صلاحیت کنیم!

هشتمین راه برای آزاد کردن انتخابات و نه یارانه ها !!! این است که انتخابات را به پیشنهاد یکی از افرادی که تا به  حال دوبار در انتخابات شرکت کرده و رای حتی هم ولایتی هایش را هم نیاورده است ! انتخابات را افغانیزه کنیم! و ...

نهمین راه ! این است که هر وقت دولتی که رقیبمان است تا به مردم کوچکترین خدمتی به مردم کرد بگوییم رای ها مهندسی شده است !
دهمین راه این است که وقتی می خواهیم کاندید مورد نظرمان که عقلش کمی دچار انحراف فکری است را بیاوریم و به مردم صد ها بار بگوییم که ملت خودشان حق انتخاب دارند !و این را پشت سر هم با هر کاری مثل گفتگوی زنده با مردم و یا استفاده از سخن بزرگان و غیره به کار ببریم ! آن وقت حتی اگر قرار بوده که کاندیدمان رد صلاحیت شود دیگر رد صلاحیت نمی شود و انتخابات آزاد آزاد می شود!
یازدهیمن راه این است که وقتی دیدیم اگر انتخابات طبق نظر خودمان آزاد آزاد آزاد بر اساس راه های گفته شده بود بیاییم دم از وحدت بزینم و بگوییم گذشته ها گذشته ! فتنه گر و سکوت گر و دوپهلو و چند پهلو دیگر گذشته ! و وارد میدان انتخابات می شویم!
در ضمن اگر تمامی راه های بالا را انجام دادیم و باز هم انتخابات آزاد نشد عیب از خودمان بوده که عقلمان را آزاد کرده بودیم و رفته چرا که انتخابات همیشه در ایران آزاد بوده است....
همین ....
علیرضا
۲۰ دی ۹۱ ، ۲۳:۳۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ نظر
فکر کنم از زمان سال 2006 میلادی بود که رژیم صهیونیستی با حمله ی گسترده به لبنان و مقاومت دلیرانه ی حزب الله لبنان و سکوت بسیار پر معنی حاکمان عربی و از همه جالب تر کمک های مالی و سوخت رسانی عربستان سعودی برای هواپیماهای اسرائیلی بهت جهان اسلام شکست....
این ایران  اسلامی بود که با کمک های معنوی و مالی و نظامی خود بهترین یاری را به حزب الله قهرمان کرد.
این سال 2006 مصادف بود با دولت نهم و مسئله ی کمبود سیمان و شروع اجرای مسکن مهر به صورت گسترده ! این را که گفتم یادتان بماند تا مسائل بعدی را یاد آوری بکنم! در آن زمان ایران بعد از جنگ 33 روزه تعدادی سیمان به لبنان برای بازسازی فرستاد و روزنامه های اصلاحطلب و سایت هایشان تیتر زدند در ایران سیمان نایاب شد!!! و شروع کردند به مسخره کردن!! و شایعه های بعدی!
چه کار کنیم!
یک مسئله ایی که ذهن بنده را متوجه خود کرد این بود که از همان سال هر وقت اسرائیل به لبنان و فلسطین به خصوص غزه تجاوز می کرد یک عده سریع بلند می شدند و مثل کسانی که مثلا دلشان شدیدا برای ایران می سوخت !!! می گفتند چرا ایران به گروه های مقاومت کمک می کرد !

ار بین سیاسیون ! اصلاحطلبان شاخص این قضیه بودند و در بین قشر های اقتصادی !!! همان دلالانی که به پول در جیب مردم تشنه هستند ! می گفتند ایران چرا کمک می کند در حالی که ایران خودش بدبخت و بیچاره دارد!
در این وسط یک عده از مردم و الخصوص بعضی از جوان های نا آگاه خواه و نخواه آتش بیار معرکه بودند و می گفتند چرا مملکتی که این همه جوان بیکار دارد باید به فلسطین و لبنان کمک کند!
یادمه  دکتر حسن عباسی در یک جمع دانشجویی صحبت های خیلی خوبی پیرامون این شهبات که رسانه های بیگاه از جمله
بی بی سی فارسی هم پشتش بود! بیان کردند.
دکتر حسن عباسی (نقل به مضمون) گفتند که ایران اگر جوان بیکار دارد برایش وزرات کار و رفاه اجتماعی دارد و اگر مریض و بیمار دارد برایش وزارت بهداشت و بیمارستان دارد! و اگر مشکالات اقتصادی دارد ! برایش وزارت خانه های اقتصاد و جهاد کشاورزی و غیره دارد!
واگر ....
عباسی بعد اشاره ایی به ناوچه ایرانی سهند کرد که هنوز از پایگاه دریایی فاصله نگرفته بود با موشکی از راه دور منفجر شد که هنوز هم نفهمیدند که ناوچه ی سهند با پرسنلش چگونه به شهادت رسیدن !
و بعد به خرج ساخت این ناوچه ها برای ایران و زیر دریایی ها و هزینه ی نگهداری این ها و دیگر تجهیزات نظامی کرد و گفت ایران وقتی می تواند یک صدم این خرج ها را که از بودجه وزارت دفاع است به گروه های مقاومت بدهد تا اسرائیل را همان جا سرش را معطل کند تا فکر حمله به ایران را نداشته باشد و ایران با این کار بهترین نتیجه را بگیرد! چرا کمک نکند؟
دکتر عباسی گفت اگر وزارت های اقتصادی و بهداشت و غیره کارشان را درست انجام نمی دهند به خودشان مربوط است و نه وزارت دفاع و سپاه و ارتش .....
این هایی که نوشتم را یادتان باشد تا مسئله ی بعدی را بگویم !
یک عده هم هستند که بدبختانه در هر زمانه ایی از زمان حضرت آدم تا به حال بوده اند که مثل این شخصیت کارتونی در کارتون گالیور که هی می گفت من می دونستم و من مخالف.... یادتان آمد ! هی حرف های نا امیدانه و هی از قدرت نظامی غرب و اسرائیل حرف می زنند!
بعضی هایشان هم کار را به جایی رسانده اند که جنگ 33 روزه که حزب الله با پیروزی به پایان برد را می گویند شکست خورده و حیف که الان محرم است والا از ته دل می خندیدم! جنگی که خود مقامات رزیم کودک کش اسرائیل اعتراف به شکست کرده را برعکس ....
یک عده در سال 2009 در جریان جنگ 22 روزه گفتند که فلسطینیان ساکن غزه سلفی و تندرو و حتی وهابی و ضد شیعه هستند !
این ها برای چیست؟

بعضی دیگر هم آمده اند با ساخت کلیپ هایی و توزیع در شبکه های اجتماعی و سایت هایی نظیر یوتیوب و حتی آپارات ! به مقایسه ی تجهیزات اسرائیل و ایران پرداختن و با زبان بی زبانی می گویند نباید ایران در برابر رژیم صهیونیستی مقاوت کند و الا نابود می شود !!!

برای این است که این صهیونیست ها مثل آن حیوان 4 پا که وقتی می ترسد فقط واق واق می کند ! از اتحاد و کمک کشور های اسلامی باهم به شدت واهمه دارد!
یک عده دیگر آمده اند در پوشش ایرانی ! که البته همان اسرائیل های ایرانی الاصل هستند در وبلاگ هایشان و رسانه هایشان و کانال هاهای ماهواره ایی مدام از پیروزی های ارتش صهیونیستی !!!! و جواب دهی گنبد آهنین ! در برابر موشک های حماس صحبت می کند! این ها فکر می کنند آن تصاویری که سربازان اسرائیلی در جنگ 33 روزه از ترس نیروهای شجاع حزب الله که خود اسرائیلی ها از وحشت اسم شبه را بر آنان گذاشته بودند ! شلوار هایشان را خیس می کردند و بسیاری از این سربازان کودک کش ! افسردگی های مزمن گرفتن!!! ملت از یادشان رفته؟
امروز ها هم همین عده خواسته یا ناخواسته شده اند سربازان خبری سایبری رژیم صهیونیستی !!!
این بیچاره ها نمی دانند اگر اسرائیل به ایران عزیزمان حمله کند اولین نفر خودشان زیر تهاجمات این رژِیم یاغی خواند رفت!این از
دید
ملی گریانه !!! و از دید مسلمانی باید گفت ای انسان های از خدا بی خبر ! مسلمانی تان و ندای هل من ناصر ینصرنی را نمی شنوید؟
به فرموده ی رهبر عزیزمان سید که جانمان فدایش باد ..... ما از هر گونه کمکی به حماس برای مقاومت کوتاهی نخواهیم کرد...


علیرضا
۰۱ آذر ۹۱ ، ۱۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴؛ هرچند حدود هفت سال و اندی از آن روزها می گذرد اما گویا به اندازه چشم بر هم زدنی برای ملت ایران گذشته است. روزهایی که اتفاقات ریز و درشت زیادی برای ملت ایران رقم خورد. روزهایی که ملت ایران محمود احمدی نژاد را بعنوان رئیس جمهور خود برگزید.

همان روز هایی که احمدی نژاد از بین شخصیت های بنامی چون هاشمی رفسنجانی، رضایی، قالبیاف، لاریجانی ، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده به یکباره با گفتمانی جدید خود را به ملت ایران معرفی کرد.

 همان روزهایی که محمود با شعار «مردی از جنس مردم» آمد.

 همان روزهایی که محمود خود را مستقل معرفی کرد و گفت وابسته به هیچ حزبی نیست؛ نه اصولگراست و نه اصلاح طلب!

 همان روزهایی که عکسهای دکتر با محرومین، پوستر تبلیغاتی شد؛ همان روزهایی که محمود نه به دنبال هواپیما بود و نه هوای تازه!!! می گفت تنها دغدغه اش معیشت مردم است.

 همان روزهایی که مردم می گفتند «صلی علی محمد بوی رجایی آمد…»

همان روزهایی که مردم می گفتند: رجایی زمان آمد…

آن روزها خیلی زود مردم به هوای مردمی بودنِ «دکتر» با او اخت شدند. دکتر مردمی بود؛ برخواسته از دل مردم بود، از جنس مردم…

 آن روزها گذشت و گذشت…

 ملت ایران روزهای پر تب و تابی را پشت سر گذاشتند. انرژی هسته ای، فتنه ۸۸، افزایش تحریم ها، بیداری اسلامی، رویکرد رهبری به جهاد اقتصادی و … گوشه ای از اتفاقات ۷ سال گذشته جمهوری اسلامی ایران بود.

اما در این ۷ سال اتفاقات دیگری هم افتاد.

 عده ای معتقد بودند «دکتر» دیگر آن «دکتر»ی نیست که به بوسیدن دست «آقا» در مراسم تنفیذ افتخار کند.

 هر که از راه می رسید تکه ای به «دکتر» می انداخت.

 عده ای می گفتند «دکتر» از اول منحرف بوده و مردم را فریب داده؛ عده ای دیگر ولایتمداری اش را زیر سوال می بردند و عده ای دیگر بحث جریان انحرافی را به راه انداختند.

 اما دکتر بود و عقایدش…

 خودش می گفت هیچ تغییری در گفتمانش ایجاد نشده، می گفت هنوز هم دغدغه معیشت مردم را دارم اما عده ای نمی گذارند کار کنم!

 اما به مرور زمان مردم بیشتر از آنکه از «دکتر» دلخور باشند از اطرافیان او دلگیر بودند

 از یک سو حرفهای دوپلوی اطرافیان دکتر و از سوی دیگر سکوت احمدی نژاد بر گفته های همراهانش در پاستور، مردم را دلخور و بعضا عصبانی می کرد.

 خاطرات نه چندان خوش از مکتب ایرانی ، مردم اسرائیل ، کوروش کبیر و … در ذهن مردم نقش بسته و عده ای بی پروا او را نقد می کنند.

 اما آنقدر که خانه نشینی یازده روز رجایی زمان مردم را برآشفته کرد؛ جریان انحرافی نتوانسته بود انحرافی در دل عاشقان دکتر ایجاد کند.

 عده ای که دیروز او را رجایی زمان می خواندند امروز او را «بنی صدر» زمان خطاب می کنند.

 همان هایی که دیروز عکس دکتر را در کنار فقرا منتشر می کردند، امروز عکس حرف های درگوشی او و مشایی را پوستر می کنند

 همان هایی که دیروز عکس بوسه احمدی نژاد بر دستان رهبری را به دیوار اتاقشان چسبانده بودند، امروز او را مقابل رهبری قرار می دهند.

 اما به نظر می رسد احساسات مردم ایران بار دیگر در سیمای «احمدی نژاد» جلوه کرده است

 راستش را بخواهید افراط و تفریط مدت هاست که در زندگی ما متبلور شده است

 مدت هاست ملت ایران برخی ها را آن چنان بزرگ می کنند که دست نیافتنی می شوند و از سوی دیگر برخی ها را آن قدر تخریب می کنند که دیگر روی راه رفتن در بین مردم را هم از دست می دهند.

 گویا ملت ما عادت کرده اند که در لحظه تصمیم بگیرند و به قبل و بعد افراد کاری نداشته باشند!

 گویا یاد گرفته ایم هر کس که آمد و دم از معیشت مردم زد، او را بت کنیم و تا سر حد پرستش بالایش ببریم و هر کس که بر خلاف نظر رهبری نظری داد ضدانقلابش بخوانیم!!!

نه رجایی زمان خواندن احمدی نژاد در سال ۸۴ درست بود و نه امروز بنی صدر خواندنش

نه معصوم نشان دادن او در سال ۸۴ صحیح بود و نه اینگونه تخریب کردن او

 باید مراقب باشیم اشتباهی که در سال ۸۴ در قبال احمدی نژاد مرتکب شدیم و تمام خصلت های نیکش را به توان n رساندیم، در برابر اشتباهاتش مرتکب نشویم

 هرچند هیچ کس منکر نقد سازنده و منصفانه نیست اما امروز نباید با بزرگنمایی مشکلات احمدی نژاد به اصل نظام صدمه یا لطمه ای وارد کنیم.

 شاید با این مطلب خیلی ها نگارنده را به خیلی جاها! بچسبانند اما بر خود وظیفه دانستم به تمام کسانی که از روز رستاخیز می ترسند، یادآوری کنم مراقب باشید آخرت خود را به دنیای دیگران نفروشید.

 مراقب باشید در هر کاری تعادل را حفظ کنید و از افراط و تفریط دوری جویید؛ حتی در تمجید و نقد کردن احمدی نژاد!

پی نوشت: این روزها آب فقط برای رفع عطش نیست؛ یادآور خیلی چیزهاست

منبع: سایت جلبک ستیز

علیرضا
۲۸ آبان ۹۱ ، ۲۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر
خیلی سخت است برای انسانی که سال ها برای داشتن فرزندی از خداوند دعا کند و منتظر بماند که خدواند پسری به او بدهد و بعد این خداوند به پسری را داد و اوج لذت فرزند داشتن خداوند به امر کند تا او را باد دستان خودش !!!! قربانی کند!
و حالا که خدا از ما انسان ها نمی خواهد تا فرزند خودمان را قربانی کنیم! لااقل ما بیاییم نفسمان را قربانی کنیم!
ما بیاییم کدورت ها و اختلاف های دشمن شاد کن را قربانی کنیم!
من نمی دانم این قدرت و حس قدرت طلبی و از همه بدتر حس حال گیری ما ایرانی ها کی و چگونه قربانی دوستی هایمان خواهد شد؟
اگر تو می بینی که از دوستانت بر طبق حکم قانون تخلفی کرده و مرتک جرمی شده است و باید برای گذراندن دوران محکومیت به زندان برود ! چرا و به چه دلیل حرمت ها را می شکنی و طرفت می گویی برای دیدن فلان زندان نیازی به اجازه ی شما نیست؟
این قدر انسان از حس قدرت طلبی اش پیروی کند و دشمنانی که چند سال به خاک سیاه نشانده بودی ! حالا با حرکاتی که حتی همان دشمنان هم از تعجب دارد شاخ هایشان به آسمان سر به فلک می گذارد !! باورشان نمی شود! برای چی ؟ بگویی آره ما هم هستیم؟!!
یا دیگری که هر دفعه در هر مصاحبه ایی که با خبرنگاران می کند یک شعله ایی را برا افروخته می کند که صدتا عاقل هم بخواهند آنرا خاموش کنند هم نمی توانند؟
در این وسط مردم هم مثل یک عده تماشاگر نشسته اند این دعواهای سیاسی کودکانه را نگاه می کنند؟
رفتار این سران مثل بچه هایی می ماند که چشم پدرشان را دور دیده اند و این در حالی است که پدر پیرشان با آن بصیرت و زکاوتی که دوست و دشمن به آن اعتراف می کنند این ها را نصیحت می کند ولی دریغ از یک ولایت پذیر واقعی .......
هر چند گاهی هم سه نفری می نشینند و جلوی خبرنگاران چند تا عکس یادگاری با لبخند های ملیح و زیبا ! می گیرند و دوباره بعد از چند روز روزی از نو شروع می کنند !


انسان واقعا می ماند این لج بازی ها واقعا حتی برای شخصیتشان هم زشت است!
در این هاگیر و واگیر یکی از نماینده های تهران در مجلس هم با سایت مطبوع اش دارد از این آب گل آلود !!!! ماهی های خود را یکی یکی از آب می گیرد ! و رئیس دولت را فاقد صلاحیت سیاسی برای اداره ی امور کشور معرفی می کند!
و یا آن یکی که به فرقه ی منحرفه معروف و مشهور شده اند ! زیر لب دارند شمارش معکوس برای رسیدن به خواسته ها و امیال خود را می شمارند!
از این طرف یک عده که هنوز حکم اعدامشان بابت فتنه 88 هنوز اجرا نشده می ببیند که بدون هیچ زحمت اضافی مسئولان نظام به همدیگر نامه پاسکاری می کنند!
از همه جالب تر این که یکی نفری که در سال 88 با آن نامه ی بدون سلام و والسلامش دل خیلی از مشتاقان ولایت را سوزاند ! حالا دارد در ادعایی مضحک ! خود را تابع محض رهبری  و مرید و یار وفادار در اثبات ولایت مداری اش معرفی می کند!!!!
از آن طرف آمریکا و صهیونیست های ذلیل شده که در این بیداری اسلامی نفس های آخر خود را می شمارند کمی امید وار شدند!
بیایید نفس قدرت طلب خود را در این روز قربانی کنیم.....
تا خداوند هم در عوض قربانی کردن نفسمان.... بهترین هدیه را به ما بدهد که انشاالله همان ظهور حضرت حجت بن الحسن (عج) باشد.....
دل رهبر پیرمان را به درد نیاوریم..... در دفاع مقدس تا حضرت روح الله (ره) کوچکترین اشاره ایی می کردند هزاران جان در جبهه های جنوب برایش به خاک می افتادن.....
راستی انتخابات نزدیک است و مردم گول ادعاهای شما در رابطه با ولایت مداریتان را نمی خورند و تنها راهش فقط و فقط با اثبات عملی است ....
باشد تا همه مان به راه راست هدایت شویم....الهی آمین....

علیرضا
۰۵ آبان ۹۱ ، ۱۲:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ نظر
خواننده گرامی لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید!
سوال 1
اگر شما 77 سال سن داشته باشید اولین کاری که نمی کنید چیست؟
الف: هیچ وقت با دیگران صریح صحبت نمی کنم!
ب: هیچ وقت هر دو  پایم را در یک لنگه کفش نمی کنم!
ج: هیچ وقت پسرم را به کشور بر نمی گردانم!
د: فکری به حال آن دنیایم نمی کنم!

سوال 2
اگر شما تکیه گاه گروهی باشید ! برای آن ها چه کنید؟
الف: زیر پایشان را خالی می کنم تا با مخ بر زمین بیایند!
ب: امید اول و آخرشان می شوم و بعد همه را نا امید می کنم!
ج: گروه فدای خانواده بخصوص پسرانم ! نظام که جای خود دارد!
د: پدر معنوی شان می شوم و برایشان درس اخلاق می گذارم!

سوال 3
اگر شما پدر معنوی گروهی بودید ! چه کار می کردید؟
الف: اخلاق نامه نوشتن بدون سلام را به آن ها آموزش می دادم!
ب: با بی اخلاقی سیاسی بهشان می فهماندم که هنوز دود از کنده بلند میشه!
ج: به یاد سال 1382 ! تلافی نامردی شان را سرشان در می آوردم!
د: با هزینه ی آن ها برای نظام دردسر اخلاقی آموزش می دادم!

سوال 4
اگر شما دختری به نام ف... داشتید , با او چه می کردید؟
الف: نفهم ! حرف دهنت را بفهم ! زشته !!!
ب: برایش از محلمان ساندویچ می خردیم تا دخترم بخاطر گشنگی با  راهی بازداشت گاه نشه!
ج:هر روز برایش روزنامه کیهان می خریدم تا از لطیفه های شریعتمداری ! درس عبرت بگیره!
د: می فرستادمش انگلیس کنار داداشش!

سوال 5
اگر شما در نماز جمعه شرکت می کردید ! چه می کردید؟
الف: مثل بچه ی آدم نمازم را می خواندم آن هم بدون کفش!
ب: می رفتم امام جمعه را بغل می کردم و بهش می گفتم بازی بازی نوبتی .....
ج: می رفتم زندانیان را آزاد می کردم!
د:در خیابان سطل آشغال آتش می زدم....


سوال 6
اگر شما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کردید ! چه می کردید!
الف: جلسه با اعضای خانواده ام می گذاشتم.
ب:به م... پسرم زنگ می زدم و می گفتم آماده باش !
ج: در مناظره اسم خانواده ام را نمی بردم!
د:اگر نامه نوشتم قول می دادم که حتما اول سلام کنم...

سوال 7
اگر شما یار امام بودید چگونه عمل می کردید؟
الف: شواری رهبری در زمان حیات رهبری تشکیل می دادم!
ب: توصیه های رهبری را جدی نمی گرفتم!
ج: حال رفقای سیاسی قدیم و جدید را می گرفتم!
د: به مردم می فهماندم آقای ه با همه ی ه .... ها فرق داره !

سوال8
اگر شما رئیس مجمعی بودید ! چه می کردید؟
الف:برادر بر کنار شده ام را بغل خود می نشاندم!
ب: در دفتر کارم آتش سوزی عمدی راه می انداختم !
ج:یکی از مشاور هایم به علما توهین می کرد!
د: مصلحت خانوادگی را بر مصلحت نظام تشخیص می دادم!

سوال 9
اگر کسی از شما در مناظره ها اسمی ببرد....با او چه می کردید؟
الف: دهنش را مسواک می زدم..
ب: برایش آش رشته درست می کردم.
چ:به بنی صدر تشبیه می کردمش....
د: باید حتما لفظ آیت الله را ببرد!

سوال 10
اگر  دانشگاه آزاد دست شما بود چه می کردید؟
الف: تحصیلات دانشگاهی ام را شروع می کردم.
ب: با اموالش در انتخابات شرکت می کردم....
ج:آقای ع.ج را در گوشه ایی استخدام می کردم...!
د: پسرم را برای کار به انگلیس نمی فرستادم!


نکته : جواب تمامی سوالات هر گزینه ایی می تواند باشد!
منابع برای پاسخ گویی در سایت آقای ه و روزنامه جمهوری اسلامی موجود می باشد!
همین......
علیرضا
۰۲ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۰۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ نظر