از ابداع لفظ امام خامنه ای تا عنصر سکولار...!
دانشگاه که رفت،مهندسی خواند،خودش میگفت به دلیل فعالیت های سیاسی و انقلابی ،قبل از انقلاب از دانشگاه اخراج شده است،بعد انقلاب با عضویت در انجمن های اسلامی و دانشجویی فعالیت اش را ادامه داشت،همیشه میگفت برای انقلاب و جنگ هزینه داده است و طرفدار امام ره و نظام بوده است!
خودش در معرفی سوابقش همیشه با صراحت میگفته آرمان گرا و انقلابی بوده! حشمت الله طبرزی، مدیر مسئولی نشریات دانشجویی مانند پیام دانشجو و ندای دانشجو و ...بوده است،خودش میگفت در مبارزات انقلابی،بیشتر به طیف دانشجوهای غیرمذهبی نزدیک بوده و با سخنرانی های دکتر شریعتی و رهبری امام،به دانشجوهای مذهبی پیوسته بود!
طبرزی، از جمله کسانی بود که وقتی آیت الله خامنه ای،به رهبری انتخاب شد،از ایشان در مقابل طیف خط امامی و چپ(اصلاحطلب) که میگفتند دوران امام و انقلاب تمام شده!! دفاع میکرد...!نشریه پیام دانشجو که پسوند بسیجی آن با اعتراض سازمان بسیج حذف شده بود،برای اولین بار و با تدبیرو قلم طبرزی، لفظ امام خامنه ای را بکار برد!وقتی آیت الله اراکی فوت کردند و در خلامرجعیت،مجموعه احکام و استفتائات امام خامنه ای را منتشر میکرد!
بارها از بیت رهبری به او نامه زده شد که از لفظ امام برای آقای خامنه ای استفاده نکند و سخنرانی های ایشان را با هماهنگی بیت منتشر کند ولی او....!
هاشمی رفسنجانی که رئیس جمهور شد،جریان اشرافیت جان تازه گرفتند،حشمت الله طبرزی،از منتقدین اصلی دولت هاشمی بود و در نشریات اش،بارها دولت او را نقد میکرد! آقای رئیسی که بازرس کل بود،فساد مالی فاضل خداد را کشف و برای آن پرونده تشکیل میدهد،طبرزی طوری در نشریه اش مطلب مربوط به اختلاس خداد و رفیق دوست(برادر محسن رفیق دوست) را چاپ میکند که بسیاری فکر میکنند افشای فساد خداد در بانک صادرات،کار طبرزدی بوده است! وقتی تورم دولت هاشمی به 50 درصد میرسد،و زمزمه ی له شدن مردم در چرخ توسعه از زبان برخی دولتمردان دولت سازندگی شنیده میشد(به مانند خطبه هاشمی در نمازجمعه)،صدای حشمت الله درمیاد و حتی رهبری را هم مدافع وضع موجود معرفی میکند و اعلام میکند ما راه را اشتباه رفته ایم! کسی که تا دیروز ایت الله خامنه ای را با لفظ امام نام میبرد،امروز تبدیل به منتقد او میشود!
درحالی که رهبری در آن سالها،بارها از اقدامات دولت هاشمی در زمینه عدالت اجتماعی و فساد اقتصادی اعتراض میکنند حتی جایی رهبری در تیر 71 میگوید:<عده ای سازندگی را با مادی گرایی اشتباه گرفته اند،سازندگی چیزی است،مادی گرایی چیز دیگری است،سازندگی یعنی کشور اباد شود و طبقات محروم به نوایی برسند..سازندگی همان کاری بود که حضرت علی ع،با دستان خودش نخلستان اباد میکرد....دنیاطلبی و ماده طلبی،کاری است که عبیداله زیاد و یزید میکردند...تجملات را زیاد میکردند...این دوتا نباید باهم اشتباه شوند.امروز عده ای به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا کرده اند،آیا این سازندگی است؟ ..>
طبرزی که رویگردانی خود را از رهبری و نظام،دفاع رهبری از برخی اقدامات نامناسب هاشمی اعلام میکرد،در حالی بود که رهبری چه در تنفیذ حکم هاشمی و چه در سال آخر دولت هاشمی،بر استقرار عدالت و از بین بردن فساد و تبعیض در جامعه ،تاکید داشتند...
حشمت الله طبرزی،میگفت که ما هیچ مشکلی با نظام نداشتیم!و به مرور منتقد ولایت فقیه شدیم!بعد از روی کارآمدن دولت خاتمی،در مهرماه سال76،طبرزی در یک تجمع سیاسی در مقابل دانشگاه تهران اعلام کرد که رهبری باید دوره ای باشد...! به بیان ساده تر مثلا کسی که تا دیروز ولی فقیه بوده و بدون داشتن نقطه ضعفی ...فقط به علت پایان دوره مسئولیت اش دیگر ولایت بر مسلمین ندارد..!!!
طبرزدی،در فروردین78،در قالب یک بیانیه اعلام کرد که جبهه متحد دانشجویی!!!خواستار یک جمهوری دموکراتیک و آزاد از مذهب!!! هستیم و به صراحت اعلام کرد که خواستار سکولاریسم است! کسی تا دیروز فقط منتقد سیاسیت های اقتصادی دولت هاشمی بود!با آمدن خاتمی،به یکباره حتی دست از مذهب هم می کشد!
طبرزدی خودش میگفت عنصر وحدت آفرین نیروهای اپوزیسیون بوده است!او در سال 77 سفری به آمریکا داشت،که در خانه یکی از اعضای جبهه ملی و با حضور دیگر افراد از ملی مذهبی ها،جلسه معاندان و مخالفان جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند!
حشمت الله طبرزدی خودش را اصولگرا نمیدانست،همان طور که اصلاحطلب هم نمی دانست!او خودش را رهبری جبهه دموکراتیک معرفی میکرد..!او خودش را منتقد خاتمی معرفی میکرد!و میگفت خاتمی دست نشانده ی هاشمیست! که اندکی مواضع سیاسی اش را نسبت به هاشمی مدرن تر کرده است!میگفت با این که انتقاداتی نسبت به خاتمی داریم ولی از اقدامات مثبت خاتمی حمایت کرده و استقبال میکنیم!
طبرزدی را شاید بتوان نمونه یک انسان با مواضع سیاسی متغییر و رنگ عوض کن دانست!
در اغتشاشات 18 تیر78،طبرزدی خود یکی از بازداشت شدگان بود!او با انتقاد از عملکرد روزنامه های اصلاحطلب و تقسیم آنها به اصلاحطلبان حکومتی و ...از عمل انها به مظلوم نمایی و سایر نقد ها بیان میکند!او دولت خاتمی را به سرکوب مردم و دانشجویان از طریق وزارت اطلاعات و روحانی و شورای امنیت ملی و..پلیس و بسیج و..متهم میکند!و شاگردان معنوی سروش را به همراهی با اقتدارگرایان(اصولگرایان) در سرکوب مردم..! متهم میکند!!!
حشمت الله طبرزی هیچ گاه نگفت پس نقش خود همین روزنامه های اصلاحطلب در بروز این اغتشاشات چه بود؟نقش روزنامه سلام چه بود؟
شخصیت طبرزدی یکی از حزب بادهای سیاسی بوده است!روزی به هاشمی میگفت امیرکبیر زمان و روز دیگر او را رئیس باند قدرت و ثروت می نامد !روزی خاتمی را مهره و دست نشانده ی هاشمی مینامد و روز دیگر از او و طرفدرانش حمایت میکند!
طبرزدی وقتی خاتمی خواست دوباره در سال88 کاندید شود،جمله خود خاتمی را به او یاد آوری کرد که رئیس جمهور یک تدارکاتچی هست!پس نباید دوباره کاندید شود!!!
طبرزدی،دست از تهمت ودروغ گویی در فتنه 88 برنمی دارد و میگوید دیگر در اردوگاه اصلاحطلبان و اصولگریان ،آقای خامنه ای را فصل الخطاب نمی داند ! درحالی فردی مثل اسحاق جهانگیری که با صراحت میگوید اصلاحطلب است !در مناظرات سال 96 از تاییدات رهبری از از شخصیت خودش (راست و دروغش با خود او) سخن میگوید!و در دروغ دیگری از درخواست حمایت رهبری از اصلاحطلب ها و اصولگراها برای احمدی نژاد میگوید!او که خود را عضو جنبش سبز میداند و در اغتشاشات سال 88 هم حضور داشته بود،از جنبش سبز میخواهد دیگر از عقاید و شعارهای اسلامی گذر کنند چراکه دیگراین شعارها طرفداری ندارد...!!!
طبرزدی که خود را سکولار معرفی میکند،در قضیه حرمت شکنی فتنه گران در عاشورای سال88،از جنبش سبز خواسته بود با تشکیل دسته های عزاداری و شروع از مساجد،به طرف میدان انقلاب و ..به خیابان ها ریخته و مطالبات قانونی!! خود را شعار دهند...!
وقتی سعید حجاریان،تقلب در انتخابات88 را نفی میکند،طبرزدی حیران میشود! و عدم واکنش و سکوت دیگر اصلاحطلبان به اعتراف حجاریان را ،میکوبد و اصلاحطالبان را به قبیله گرایی و.. متهم میکند!وقتی حسن روحانی از اغتشاشات 88 با عنوان اردو کشی خیابانی نام میبرد،باز معترض میشود!
او در سال88،دوباره به دلیل اقدامات ضد امینتی بازداشت میشود و زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی،برای حمایت از اوف به دیدار خانواده و همسر او میرود...
تاثیر فردی مثل محمد نوری زاد،که شهید آوینی از همان سالها پیش به شخصیت ظاهرفریب نوریزاد پی برده بود بر شخصیت رفیق اش یعنی حشمت الله،را نمی توان کتمان کرد...
طبرزدی که سرمخالفت با هاشمی تغییر عقیده و روش داده بود درباره دولت روحانی میگوید:
<دولت روحانی، دولت کارگزاران یا همان کابینهی هاشمی اما با ورژن به روز هست! اگر خوب دقت کنید وزاری این دولت همانهایی هستند که در کابینهی او بودند. درواقع وزرا پیر و باتجربهاند ولی با رویکردی جدید و دموکراتیک تر..! این دولت امتیازش این است که دولت احمدی نژاد نیست. >
حتی طبرزدی گفته بود به دولت روحانی برای تحقق مطالبات مردم و جنبش دانشجویی!!! امید وار است...او هیچ گاه یک عقیده و تفکر ثابت نداشته است!
طبرزدی،را میتوان نماد فکری اکثر جوانهایی دانست در گروه های اصلاحطلبی،مقلد کورکورانه ی لیدر های سیاسی به عقاید فکری مذهبی مختلف و متضاد و التقاطی دانست!
طبرزدی را میتوان نماد کسانی دانست که به بهانه دستیابی به عدالت،هر عقیده فکری و روش مبارزه را انتخاب میکنند و پشت بر گذشته خود میکنند،کسانی فقط در جهت حزب بادهای جریانات سیاسی عمل میکنند...
همین....