داستان پلمپ و تعلیق، روحانی و تحریم های چند باره!
مهرسال 82 بود که تیم ایرانی به ریاست حسن روحانی،در تهران،با سه کشور المان،فرانسه،انگلیس،توافق هسته ای سعد اباد را امضا کردند،چند روز بعد دولت جرج بوش،با همکاری شورای حکام سازمان ملل،یک قطعنامه تحریمی را ضد ایران بستند!ایران دوباره با سه کشور اروپایی،توافق پاریس را امضا کردند!اما امریکا باز دست به تحریم های دیگر زد!چند وقت بعد این بار روحانی در بروکسل،توافق هسته ایی دیگری را امضا کرد!تمام دارو ندار ما در ان زمان مجمتع در حال ساخت نطنز و اصفهان بود،همان چند عدد سانترفیوژ قدیمی و نسل اول را هم پلمب کردند،خبری از کیک زرد و یو اف سیکس و بیست درصد و اب سنگین اراک و راکتورش نبود،اما اروپایی ها با همکاری امریکا،ایران را دوباره تحریم و قطعنامه دیگری صادر کردند!
رهبری دستور داد همین دولتی که تحریم ها را پذیرفته،تعلیق را پذیرفته،باید تعلیق را بشکند!دولت خاتمی که در روزهای اخر عمرش بود،به ناچار تعلیق ها را شکست و موجی از خوشحالی در دل دانشمندان هسته ایی ایجاد شد.
روحانی با تمام این اوصاف میخواست سال 84 کاندید ریاست جمهوری شود که با امدن هاشمی،هم، ولایتی و هم روحانی از شرکت در انتخابات منصرف شدند،ایران ان زمان فقط یکسری از مکان ها پلمپ و تعلیق شده بودند که دوباره باز شد! احمدینژاد که امد،ایران در مقابل تحریم های شورای حکام،دست خالی بود!در مذاکرات چیزی نداشت! از بهمن 84 شروع پیشرفت های ایران با دستیابی به یو اف سیکس و.. کامل شدن چرخه سوخت هسته ایی،علنی شد!دولت بوش که خود را منفعل میدید،درخواست مذاکره کرد!
در همین بین نیز گفتگوهایی توسط لاریجانی و سپس جلیلی با غربی ها میشد،اما از 87 مذاکرات با 5+1 جدی تر شد،ایران برای تامین سوخت راکتور تهران و تامین رادیوداروها برای بیماران سرطانی و.. به سوخت بیست درصد نیاز داشت،بین ایران و برزیل و ترکیه توافق حاصل شد! اوباما که تازه به قدرت رسیده بود،زیر این توافق زد!ما گفتیم خودمان میسازیم! اما غربی ها خندیدن!ولی توسط شهدایی همچون شهریاری و.. بیست درصد را هم ساختیم!غربی ها کاری جز قطعنامه وتحریم نمیتوانستند بکنند!ایران هم درازای توقف سوخت بیست درصد،برداشته شدن کل تحریم ها در یک زمان واحد را میخواست!
غربی ها که چاره ایی جز قبول شرایط ایران را نداشتند،با دیدن شروع فتنه بعد از انتخابات دهم،مذاکرات را تعویق انداختند،فکر میکردند شاید حکومت در ایران عوض بشود!با پالس های مثبت برخی ها از داخل،به بهانه حقوق بشر،تحریمهای هوشمند و محکمی ضد سیستم بانکی و نقل و انتقال دلار در فروش نفت و صادارات کالا و ... وضع کردند!مذاکرات با 5+1 ادامه پیدا کرد تا نزدیک انتخابات و دوباره غربی ها گفتند ببینیم چه کسی رئیس جمهور ایران میشود!روحانی که امد،خیالشان راحت شد!گفتند یک توافق سعد اباد بروکسل دیگری می بندیم و اسمش را وین و لوزان و ژنو برجام گذاشتند! این بار دیگر تمام داشته هایی که در ده سال بدست اوردیم را یکجا دادیم!ظریف در نیویورک یکبار با شوخی جدی به خبرنگار امریکایی گفته بود اگر ما در توافق شکست بخوریم،دوباره من و همکارام بیکار می شویم و فردی مثل احمدی نژاد میاد!(خنده حضار و خبرنگار...)
برجام که تصویب شد!کشور بازم هم حال خوبش را پیدا نکرد،روحانی هر روز وعده میداد! احمدی نژاد خواست دوباره بیاید که رهبری گفتند به صلاح نیست! روحانی از طریق افرادش دیگر نمی توانست به غربی ها پالس بدهد که اگر با من کنار نیایید یکی مثل احمدینژاد دوباره میاد!ولی این پالس ترساندن دوستان غربی هم با زیرکی رهبری،خاموش شد!
حالا روحانی فکر میکرد دیگر او نمیاید و رقیب قوی دیگری هم ندارد،میتواند با کمی وعده،با حداقل آرا ببرد. که هم حزبی ها اوباما و هم حزبی های ترامپ با هم با تمدید اخرین یادگاری دیپلماتیک دولت هاشمی یعنی ایسا(داماتو) برجام را نقض کردند!روحانی که اوباما را فردی باهوش و مودب یافته بود،میخواهد شکست برجام را یا گردن رهبری بیاندازد یا نامردی غربی ها!ولی...
فعلا قصه ادامه دارد...
همین!
این مطلب در :