چه عواملی باعث شد دکتر جلیلی ، به ریاست جمهوری نرسد ؟
حالا که از انتخابات 92،یکسالی گذشته،شاید خالی از لطف نباشد تا با بررسی نقاط ضعف و قوت خودمان، برای آینده ایی بهتر برنامه ریزی کنیم.
شاید در ایران انتخابات ها یک ویژگی داشتند و آن قطبی سازی بود و به اعتقاد برخی یکی از قطب های دکتر جلیلی و حامیان فکری و معنوی ایشان بود.
در اینجا به برخی از عوامل عدم اقبال عمومی و عدم رای آوری ایشان می پردازیم!
1: آماده سازی جامعه
این آماده سازی از سوی دو طیف صورت می گرفت.یکی طیف کارگزاران با عوامل میدانی اصلاحطلب و دیگری طیف بهاری ها با عوامل میدانی خودشان!!!
این آماده سازی از طرف کارگزران توسط افرادی همچون هاشمی رفسنجانی با پرداختن به موضوعاتی همچون انحراف در دولت دهم و ایضا نهم ! شکل گرفت و با اصرار رئیس دولت قبل و اطرافیان وی با تاکید بر موضوعات حاشیه ایی این گمانه زنی ها و نگرانی ها را در عموم مردم تقویت و باعث پراکندگی و اختلاف در حامیان دولت قبل و در نتیجه سرخوردگی و ناراحتی از جریان دولت قبل و هر کسی که به آن ها نزدیک و یا مرتبط بود شد!
2:کارشکنی های اقتصادی و فشار بر دولت
ارتباط جریان های فاسد و یا رانت خوار با یکی از جریان های سیاسی ، و اتخاذ تصمیات عجولانه و بدون فکر اقتصادی برای مقابله با آنها به مانند بنزینی بر روی آتش عمل می کرد،با وجود این شرایط فشار اقتصادی در دوسال آخر دولت دهم ،یعنی تقریبا زمانی که حساس ترین بخش برای دولت وقت برای جلب اعتماد عمومی برای انتخابات آینده اش می شد بود،پس مردم کسی را می خواستند که با جریان های فاسد اقتصادی و رانتی یا مقابله نکند و یا کم ترین اصطکاک را با آن ها داشته باشد،البته این بدان معنی نیست که دولت فعلی حامیان فاسد اقتصادی دارد و یا با آن ها ارتباط دارد خیر ! بلکه به این معنی است که مردم دنبال کسانی بودند که با گردانندگان بازار مصرف کشور و دلالان اقتصادی بخش های مختلف مقابله ی صددر صدی نداشته باشد و اگر دارد حداقل در ظاهر و پوسته بازار باشد و نه در بطن آن !
3:تحریم های فلج کننده!!!
از قدیم معروف است که یک سر جنگ نیروهای طرفین از قبیل امکانات و افراد و... است و سر دیگر آن شایعات و فشار روانی بر طرف مقابل است!
این تحریم ها که به علت نه مسائل هسته ایی و موضوهات پیرامون آن ،بلکه دلیل اصلی آن تیز شدن دندان دشمنان خارجی ایران به دلیل فتنه گری برخی ها در سال 88 بود،این تحریم ها باعث فشار روانی و نه اقتصادی بر اقتصاد کشور شد و باعث شد برخی از فعالان اقتصادی از شرایط وضع تحریم ها نهایت سو استفاده را بکنند و با کارهایی از قبیل احتکار کالاهای اساسی در نزدیکی انتخابات و ماجرای مضحک و تاسف آور دلار و ارز های خارجی مطرح و نیز گران فروشی به تورم بیافزایند،طبیعی بود که مردم دنبال ثبات قیمتی و وعده هایی مبنی بر ثبات قیمتی از سوی کاندیدا ها جذب شوند!
4:آدرس غلط دادن های مختلف
جملاتی از قبیل این که *خون مردم را داخل شیشه کردن!!!* و یا این جمله که* وقتی نان نداریم!انرژی هسته ایی می خواهیم چه کار* توسط مطبوعات اصلاحطلب که در اول مطلب آن ها را عوامل میدانی کارگزران معرفی کردیم انجام و توسط روشنفکران غرب زده ی اصلاحطلب ؛ توجیه می شد و هر روز اشک تمساح یکی از آنان و با نادیده گرفتن پیشرف های علمی و صنعتی کشور، دیده میشد!
در این شرایط،مردمی که برای استقلال علمی و صنعتی کشور،حتی شهید هم داده بوند به دنبال کسی بودند که نه دستاورد های گذشته را باد دهد و نه شرایط اقتصادی را بدتر کند! پس دنبال فردی بودند که بگوید هم چرخ های هسته ایی بچرخد و هم جرخ زندگی مردم!
که متاسفانه به دلیل مشغولیت گروهای اصولگرا و انقلابی به درگیری و انتقاد های تند و تیز از هم ،کسی حتی وقت پاسخ گویی به این مسائل را پیدا نکرد!
بدترین آدرس غلط این بود که جلیلی را کاندید پنهانی جریان مسئله ساز دولت قبل معرفی کردند!
5: سست شدن دولت دهم در مواجه با مسائل روز سیاست خارجی
دولت قبل ،با انتخاب افرادی همچون دکتر صالحی در وزارت خارجه، این گمانه زنی را در بین مردم تقویت کرد که مسائل تحریم اقتصادی و ... به دلیل مسائل فناوری صلح آمیز هسته ایی است ! که همین امر در دادن آدرس غلط به مردم توسط افرادی که خود در شرایط فعلی اعتدالی می دانند کمک کرد!
در واقع دولت قبل می خواست نرمشی در مقاومت خود نشان دهد که این نرمش بیشتربا طرح موضوعات همجون مذاکرات دوجانبه بین ایران و آمریکا و انتشار اخباری مبنی بر ارتباط رئیس دفتر احمدی نژاد با دلال رابطه با آمریکا ، همه و همه درددادن آدرس غلط به مردم کمک کرد.
6: انتقاد نیروهای خودی به افرادی مثل دکتر جلیلی
تا اینجای کار،بیشتر آماده سازی جامعه برای پذیرش فردی همچون حسن روحانی و یا هاشمی و... صورت گرفت ولی شاید خوب است بدانیم نقش نیروهای خودی در شکست رای یک فرد خودی چه بوده است ؟
طرح مسائلی همچون بیانیه خواندن (که تهمتی بیش نبود) و این که تیم مذاکره کننده وقت فقط میخواهد با پافشاری بیش از حد مردم را تحت فشار قرار دهد از طرف افرادی مثل دکتر ولایتی و بولد کردن رسانه های لیبرال و اصلاحطلب! واین که فردی مثل سعید جلیلی چیزی از سیاست نمی داند همه و همه شروع کننده شان نیروهایی بودند که فقط در ظاهر نام اصولگرایی را یدک می کشیدن!
تقویت این حس که یک شهردار موفق که در زمینه های عمرانی و زیر بنایی تا حد زیادی موفق عمل کرده پس می تواند یک نظریه پرداز و همچنین یک مدیر و مجری اقتصادی موفق هم شود هر روزه تا روز انتخابات توسط 50 سایت خبری و چند روزنامه و مجله از سه سال قبل تا روز انتخابات پیگیری میشده است ! مهم بوده...
7:مطرح کردن کاندیداتوری سعید جلیلی بعد از سال 88
یکی از ترفندهای انتخاباتی اصل غافلگیری رقبا و ایجاد انحراف در محاسبات فکری انتخاتی رقبا است که متاسفانه این امر به هیچ وجه تا روز ثبت نام کاندیداها از طرف نیروهای طرفدار کاندید مقاومت رعایت نشد ! اگر بخواهیم مثالی بزنیم،باید سال 89 برگردیم که وبلاگ های با اسم دعوت از سعید جلیلی شروع بکار کردند و کار به جایی رسید که شبکه خبری بی بی سی فارسی حتی گزارش های مفصلی راجع به این وبلاگ ها و برخی از گروه های دعوت کننده در سال 89 کار کردند! که باعث میشد رقبای سیاسی در برنامه ریزی های خود دقیق تر عمل کنند.
8: شباهت سازی غلط انتخابات 84 با 92 ریاست جمهوری
ایجاد محاسبات غلط و متوهم کننده در بین نیروهای خودی و این که پیروز انتخابات هستند که در واقع با ایجاد ائتلاف سه گانه(حداد عادل و قالیباف و ولایتی) و این که این ائتلاف می تواند آرا (حداقل تا 60 درصد آرا) را جمع کند و از پراکندگی آرا به مانند دور اول انتخابات 84 جلوگیری کند و در طرف دیگر این که طرفداران جلیلی فکر می کردند که می توانند بدون کار تبلیغی و ... پیروز انتخابات شوند!
که باعث شد رقیب را دستم کم گرفته و با معلوم شدن نتیجه انتخابات ،دچار شوک شدید شوند!
9:ایجاد ترس فرهنگی در بین مردم
اما جالبترین بخض قضیه را می توانیم اینجا بگوییم ! ترس و نگرانی فرهنگی ! شاید بگویید که این خوب است! ولی اشتباه متوجه شده اید! منظور ترس از مسائل از بی حجابی و فساد اخلاقی و... نیست ! منظور ترسی است که به لطف رسانه های شایعه ساز اصلاحطلب و کارگزارنی ایجاد شد و سعید جلیلی را فردی تندرو و با خصوصیات اخلاقی تند و غیرقابل تحمل معرفی کردند ! که زحمت اصلی این کار را ستاد انتخاباتی فردی بر عهده گرفت که ادعای تبعیت از اسلام و مراجع تقلید و علما را یدک می کشید و بعد از انتخابات و با حکم هاشمی رفسنجانی به مرکز پؤوهش های مجمع تشخیص رسید ! یعنی دکتر ولایتی !
این ترس فرهنگی برای مردمی که از ماجراهای یکشنبه سیاه مجلس ناراحت بودند و گاهی یاد 11 روز خانه نشنی دیگری می افتادند چیز کمی نبود!
طالبانیسم نامیدن یک گروه ! چیز کمی نبود ! که زحمتش را عده ایی کشیدن!
هر چه سعید جلیلی سعی کرد در مناظره فرهنگی با تکریم مقام مادر و زن با توجه به قرآن و احادیث عمل کند، گروه دیگری که ادعای جهادی بودن در انتخابات داشتند،با طرح موضعاتی همچون زن مدرن مسلمان ! عملا باعث تضعیف یک موضوع داغ فرهنگی و سرد کردن آن شدند و امروزه هر چند می خواهند موضوع تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران را مطرح و خود را داعیه دار فرهنگی طرح کنند ،اقدامات گذشته و حتی فعلی در مجلاتی همچون همشری ،را در عین تحسین اقدام دکتر قالیباف، کارشناسان فرهنگی را نمی تواند برای حمایت بسوی خود جذب کند....
ناگفته نماند که داشتن کینه های شخصی و گروهی نسبت به جبهه پایداری به عنوان حامی جلیلی و نه معرفی کننده وی و عدم رعایت تقوا از جانب برخی ها نسبت به حرکت دکتر جلیلی را نباید فراموش کنیم...
10: عدم تمرکز قدرت در انتخاب کاندیدا
تاکید جداگانه نیروهای اصولگرا در معرفی کاندید،شاید یکی از اتفاقاتی بود که بیش از همه نشان می داد تا چه میزان نیروهای اصولگرا دچار اختلافات فکر ونظری هستند، باز کردن دایره ی اصولگرایی به حد اعلا !!! تعاریف جدید و بعضا غلط از اصولگرایی توسط افرادی که بعدا مشخص شد فقط فرد نفوذی از سوی کارگزان و لیبرال ها بوده و این که کنار کشیدن نیروهای اصلاحطلب به نفع یک جریان! همه و همه در کنار هم باعث چنین نتیجه ایی شد!
در چنین شرایطی و دادن آدرس های غلط ،خود به خود انتخابات تبدیل به تقابل جریان مقاومت و سازش شد !این که برخی می گویند آمدن دکتر جلیلی باعث چنین امری شد با توجه به گزاره های بالا عرض کردم یک حرف غلطی است !
طرح موضوع صالح مقبول به جای اصلح و انداختن تقصیرا سر فردی به اسم جلیلی بیشتر به یک نامردی گروهی در قبال جریان فکری مقاومت تبدیل شد! همین که فردی مثل دکتر قالیباف بیاید در روز های آخر حرف از مقاومت بزند معلوم بود که دنبال کناز دن جلیلی و معرفی کردن قالیباف و جریان پشت سرش به عنوان گزینه ی مورد نظر خود هستند !
هیچ گاه جواب ندادند اگر جلیلی یک قطب انتخابات است چرا بجای حمایت از وی ،بر طبل مسخره ی صالح مقبولی می زدند ؟ آیا درست بود علم را به زمین بزنید تا نشان خود را بلند کنید ؟
پس کنار رفتن جلیلی اصلا درست نبود،همان طور که آمدن برخی ها و کنار رفتنشان درست نبود!
11:ویژگی های شخصیتی دکتر جلیلی
اهل وعده و قول دادن نبودن و دوری کردن از رسانه ها و عدم داشتن زیرکی های زبانی و بیانی در بیان گفتار ها باعث میشد مطالب و مفهیم خوب او که بر اساس قرآن و سیره اهل بیت بود، نتواند به درستی به مخاطب خود منتقل شود.
عدم اعتقاد به کار سازماندهی شده برای سیاست و فقط برای فرهنگ هرچند عالیست ولی برای زمان انتخابات که چشم ها روی همه نقاط زوم می کنند خوب نبود!
جلیلی اسمش برای انتخابات 92 خیلی زود بولد شد ولی با این زود مطرح شدن همراهی نکرد،یعنی باید حداقل سخنرانی ها و کارهایش را زود تز از قبل شروع می کرد،همانگونه هم اکنون برای شفاف سازی بین مردم می رود و به شهر های مختلف سفر می کند باید این کار ها را قبل از انتخابات پارسال شروع می کرد.
هر چند با ماجرای جنگ غزه و وجود واقیعتی مبنی بر عدم اعتماد به آمریکایی ها برای مذاکرات به عنوان حامی اسراییل و گواهی جدید ترین نظر سنجی ها مبنی بر کاهش اعتماد مردم نسبت به آمریکا برای مذاکرات نسبت به سال گذشته،باید بیشتر کار کرد .بخصوص کار فرهنگی در کنار نقد توافق نامه ژنو صورت بگیرد.
آرای سعید جلیلی یک ویژگی دارد که بسیار مهم و حیاتی است این که آرای 4میلیونی جلیلی منسجم ترین آراست به طوری دیگر رقبا برای این همین تعدا رای ،همیشه حساب جداگانه ایی باز کردند چرا این آرا ستون اصلی جبهه فرهنگی را می توانند نگه دارند و بر بیساری از مسائل روز کشور و منطقه تاثیر گذار هستندو بر تعداد خود بیافزایند...
سعید جلیلی هم اکنون به اعتقاد بنده می تواند یک سازمانده دهنده برای اقدامات فرهنگی در کشور باشد. این ظرفیت در او هست.
چیزی که هم اکنون کشور به آن نیاز دارد ،اقدامات فراگیر و منظم فرهنگی برای درمان ناهنجاری های فرهنگ و فرهنگ تاثیر گذار بر اقتصاد است.
همین....
...................................................................................................................................
بازتاب این مطلب در سایت های زیر:
به نظرم سعید جلیلی با اینکه تو شورای امنیت ملی بودن و حتی به ریاستش رسیدن ولی مردم دورنمایی از اینکه دکتر چه توانی در مدیریت کشور دارن مردم رو به چالش انداخت و باعث شد رای نیاره ، به نظرم اگه اجماع روی کاندیدای حداقلی از نظر دیدگاهی با جبهه فکریمون داشتیم مثل قالیباف نتیجه ای بهتر داشتیم .
در کل اگه الآن بیفتیم دنبال اینکه بتونیم کار کنیم برای مجلس و ریاست مجلس در اختیار دکتر باشه میتونیم شاهد این باشیم که برای ریاست جمهوری های بعدی انسان معتقدی داشته باشیم ...