فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

تلوزیون را که باز میکنی،سالگرد عاشورای 88 است و حالا سال 1416 شمسی است! مستندی با عنوان لکه سیاه پخش می شود!اول از همه محمود احمدی نژاد را به عنوان عامل اعتراضات و شهر آشوبی معرفی میکند،تصاویر اغتشاشات همان تصاویری است که از سال 88 پخش میشده است! حتی میتوانی فریم به فریم فیلم ها را پیش بینی نمایی!

از یکی از اصلاحطلبان سابقه دار که ان زمان سنی نداشته ،به عنوان کارشناس خبری دعوت میکنند، ایشان اول از همه از مرحوم میرحسین موسوی به عنوان یار رهبری و دلسوز نظام یاد میکنند!از موسوی خوئینی ها تا خاتمی و بقیه بچه ها تعریف میکند و از نقش شان در آرام کردن فضای ان روزها و اغتشاشات عده ای گشنه و بسیجی سخن میگوید!

از نامه بدون سلام هاشمی رفسنجانی به عنوان هشدار تاریخی و حفظ کشور حماسه سرایی میکند! پسرم که کنار نشسته میگوید بابا ،چرا پس دولت کودتا چهار سال دیگه هم بودش و اون عزیزان در حصر بودند؟ و من در جواب میگویم فعلا مستند را تماشا کند!

کارشناس اصلاحطلب در ادامه از حمایت که دکتر روحانی از رزمندگان مدافع حرم و حمایت همه جانبه احزاب اصلاحطلب از حضور نظامی ایران در جنگ با تروریست ها ،توصیفاتی به عمل میاورد و ایضا با بغضی از خاطرات خود دایی و عمویش در سوریه شهید شدند به اختصار نامی می برد..!

مستند که به حماسه 9 دی میرسد،میگوید مردم ایران به یاد عاشورای 61 هجری،در تجمع میلیونی شعار یاحسین را دادند!

صداوسیما،در ادامه از رد صلاحیت احمدی نژاد و محکومیتش به دلیل نقش او در فتنه 88 میگوید! احمدی نژاد با دروغ تقلب توانست انتخابات را زیر سوال برده و با برگزاری مجدد انتخابات رئیس جمهور شود...!

علیرضا
۰۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳ نظر

رهبرانقلاب،خطاب به خانواده شهید محسن حججی:

چه غوغایی در کشور راه افتاده به خاطر شهادت این جوان 

همه‌ی شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند؛ لکن یک خصوصیتی در این جوان وجود داشته است.

علیرضا
۰۸ مهر ۹۶ ، ۲۲:۴۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

قبل از انقلاب،مسجد آتشیها که بعدا شد قبا،را فعال نمود،بعد ازانقلاب شد محفل درس و بحث و...!شیرازی بود!برخلاف چهره اش ،تند بود! سید علی محمد دستغیب،خواهزاده شهید دستغیب و برادر ایت الله علی اصغر دستغیب تولیت حرم شاه چراغ (ع) است.،انقلاب که پیروز شد،با حکم مرحوم منتظری قائم مقام رهبری،شد رئیس دادگاه انقلاب،در تمام ادارات شیراز نفوذ داشت!خود را زیاد به امام ره نزدیک میدانست ولی هیچ حکمی از امام نگرفته بود!بنی صدر که کاندید شد،علی محمد،برایش سنگ تمام گذاشت!

رئیس دادگاه که بود،زمین های مردم را به عناوین واهی مثل ارتباط با شاه وخانها و..،تصرف میکرد!صدای اعتراض مردم درآمده بود!شهید دستغیب هم بسیار از کارهای خواهزاده اش و مسجد قبا،ناراحت بود،کاربجایی رسید که نامه زد به مرحوم مشکینی وتقاضای خلع مسئولیت او را خواست و تهدید کرد اگر علی محمد برکنار نشود،از شیراز میرود!

سید عبدالحسین  دایی او،بدست منافقین که ترور شد،آقای حائری شد امام جمعه،مریدانش میگفتند نماز را پشت سر او بخوانید ولی دوباره در منزل فرادا بخوانید!بعضی اوقات هم نمازجمعه را با آشوب و سردادن شعار بهم میزدند!امام ره که در جماران او را نپذیرفته بود،به روحانیون فشار میاورد که نماز جمعه را کنسل کنند!!!امام ره ،آقای جنتی را فرستادند شیراز برای حل موضوع،ولی علی محمد،جنتی را قبول نکرده..! امام هم دستغیب را احضار و هشدار دادند که دست از این کارها بردارد!نفوذ علی محمد دتسغیب به حدی بود که بعد از شهادت دایی اش،پسر دایی اش را دوسال معطل استخدام معلمی و.. به بهانه عدم شرکت در مسجد قبا نگه میدارند!ولی با با نام دایی و بعد از شهادتش،رای مردم را میگیرد و میشود یکی از 5 نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری !

منتظری که از قائم مقامی عزل شد،بشدت از او حمایت کرد!با دولت هاشمی رفسنجانی زیاد میانه نداشت !از مسائل اقتصادی دولت سازندگی انتقاد میکرد،محمد خاتمی که در سال 76 کاندید شد،از حامیان او بود،دیگر در چشم او همه مشکلات مردم و اقتصاد حل شده بود!در انتخابات مجلس ششم به رد صلاحیت برخی افراد اعتراض کرد، کلا با شورای نگهبان مشکل داشت!قتل های زنجیره ای که اتفاق افتاد، مصطفی موسوی از عناصر اصلاحطلب وزارت اطلاعات،متهم ردیف دوم بود که به حبس ابد محکوم شد،شاگرد و از مریدانش علی محمد دستغیب در مسجد قبا بود...

#فرهنگ_پرواز

شدیدا تحت تاثیر اطرافیانش بود،گاهی دادگاه ویژه،برخی طلاب منحرف را بازداشت میکرد،براساس شنیده هایش!!نامه های بی ادبانه را به رهبری مینوشت!

اولین رساله فقهی عملی اش را سال 87 چاپ کرد!احمدی نژاد،رئیس جمهور کشور را با توهین هایش،نوازش میداد!میرحسین که کاندید شد،به او گفته بود نسبت به علما،مراجع و بخصوص رهبری،اطلاعت پذیری داشته باشد ..!

بعد انتخابات،احمدینژاد که حتی 13 میلیون رای موسوی را قابل احترام دانسته بود،به آن خس و خاشاکش که به اشوب گران گفته بود،گیرمیداد!

بعد از اعلام تقلب گسترده از سوی موسوی و کروبی،علی محمد با پشتیبانی رسانه های اصلاحطلب و اصحاب فتنه،همراهی رادیو اسرائیل و..با بیانیه های متعدد بر طبل آشوب و دروغ تقلب می کوبید!کار بجایی رسید که به نمایندگان خبرگان رهبری نامه نوشته و میگفت چهل میلیون نفر میگویند رای ما کجا رفته است؟!

(برای مشاهده تصویر با کیفیت بالا،بر روی آن کلیک کنید)

و در اجلاسیه شهریور 88،بدون اشاره به قانون شکنی و اغتشاش حامیان موسوی،از خبرگان میخواهد تا با دعوت از موسوی و کروبی،سخنان آنها را بشنود! آنروزها،ریاست خبرگان بر عهده هاشمی رفسنجانی بود..!

 

علیرضا
۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۳۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر
دبستان که بودیم،بنا به شرایط آن زمان و تعداد دروس در آن زمان فقط یک ساعت در هفته کلاس قرآن داشتیم،یعنی بعد از سوم ابتدایی این یک ساعت اضافه شد،چیزی به اسم تعلیمات دینی نداشتیم،معلم قرآن ما فردی بود با قدی بلند،موهای جوگندمی،لخت و شانه کشیده و همیشه کت و شلوار پوش! چهره ای مهربانی داشت،در واقع کار اصلی اش برگزاری امورات فرهنگی مدرسه و مسئول کتابخانه بود! کتابخانه که نه! اتاقکی بود که حدود 200 تا 300 کتاب مخصوص سنین کم داشت.
در همان یک ساعت کلاس قرآن،می بایست نوار قرآن میاورد و با ان ضبط های قدیمی،برایمان قرآن سه بار تکرار پخش میکرد،کلاس شلوغی داشتیم،چیزی حدود 45 نفر دانش آموز بودیم،هم باید کنترل نظم بچه را اداره می کرد و هم تدریس! یادم میاید یکبار که خیلی کلاس شلوغ شده بود،کنترل اش را از دست داده بود و من بخت برگشته و از همه جا بی خبر خواستم سوالی از او بپرسم که به ناگاه یک سیلی آب دار جانانه ای نثار من کرد و بعد گذشت دقایقی آمد از من معذرت خواهی کرد!
کلا دیگر علاقه به شخصیت و تدریسش را از دلم بخاطر یک عدم کنترل رفتارش! در دلم از بین رفت!
وقتی که به مقطع بعدی یا همان راهنمایی رفتیم،کلاس اول راهنمایی آن زمان یا ششم ابتدایی فعلی! چیزی به اسم معلم دینی نداشتیم!یعنی بهتر بگویم،در مذهبی ترین شهرایران!مدرسه ی ما برای بچه های کلاس اولی،معلم دینی نداشت! یک معلم عربی هم داشتیم که به فراخور درس اش،بازهم کلاس به اسم دینی شناخته می شد ولی کتاب تعلیمات دینی را درس نمی داد و عربی تدریس می کرد،معلم اش روحانی بود،برای کلاس دینی،مدیر مدرسه مان که خودش قبلا معلم درس عربی بود،معلم کتاب فارسی مان را مجاب کرد تا دینی و قرآن تدریس کند! بنده خدا به غیر از خواندن سوره توحید و حمد، نمی توانست یک کلمه قرآن را به صورت درست و یا حداقل با لهجه فارسی بخواند چه برسد به عربی! همیشه هم به خاطر عادتی که داشت آب دهان در حین گفتار از دهنش خارج میشد و با روخوانی چهارتا حدیث و داستان از زمان صدر اسلام،سریع کلاس را جمع میکرد و با بچه ها درباره موضوعات متفرقه و .. حرف میزد و به قول معروف وقت گذرانی می کرد....
در سال دوم و سوم راهنمایی،معلمی برای تعلیمات دینی برایمان انتخاب کردند که حال خودش را نداشت،ریش هایش را با ماشین میزد،موقع گفتار عادت داشت لبانش را غنچه کند و با تلفظ غلیظ برخی حروف مثل غین و عین و ...میخواست سطح سوادش را به رخ ما بکشد.
به حضرت شلنگ و جناب خط کش فلزی اعتقادی راسخ داشت،کوچکترین بی نظمی از نظر او مساوی بود با جریمه رونویسی از کتاب تعلیمات پر حروف دینی و خوردن تعداد زیادی ضربه شلنگ و سیلی کشیده بود! آن قدری که بچه ها از او می ترسیدن،از معاونین و ناظم مدرسه حساب نمی بردند! تنها باری که بچه ها از او نترسیدن و از چیز دیگر داشتند از ترس بر خود می لرزیدند،نوار صوتی سیاحت غرب مربوط به خواب یکی از علما از دنیای برزخ و لحظه دیدار ملک الموت بود!
معلم عربی مان،همیشه مغرور و کمی زیادی لوث و نغ نغ کن بود،هیکلی درشت و چهره ای تیره با موهای ریخته داشت!همیشه به لیسانس حقوقش اش می نازید و تعریف می کرد،همیشه بچه ها را تهدید میکرد که اگر معلم نبود، الان یک وکیل پایه 1 دادگستری میشد،او هم از اقدامات فیزیکی برای آرام کردن بچه و گفتن جوک های بی مزه کم نمی گذاشت! عوضش در سوم راهنمایی،او شد ناظم و یک معلم عربی روحانی با اخلاقیات خوب و کمی بد آمد و روزگار سپری شد!
جالب بود که از بچه های کلاس،حداقل 15 نفر از بچه ها،پدرهایشان روحانی بودند...!
در اول دبیرستان معلمی آمد که بعدا فهمیدیم در کار ملک و املاک است و حسابی پول دار و به زعم خودش برای قربت الی الله و ... می آمد تدریس! اخلاقش بسیار بد بود،ما که خانواده مان مذهبی بود از این آدم بدمان میامد تا آن پسر آخر کلاس نشسته و به قول خودشان لات خیابانی! عوضش همیشه داستان های اخلاقی میگفت!به هر بهانه و چیزی سعی میکرد حال یکی را بگیرد،اگر گیر نمیداد،حالش خوب نمی شد،به قدری از او و درس دادنش زده شده بودیم که در زمان کنکور از این که کتاب دینی اول دبیرستان را نمی خواندم خوشحال بودم!
در سال های بعدی معلمی خوش اخلاق و خوش برخوردی امد که البته بعضی اوقات با شیطنت های برخی بچه کمی ناراحت میشد! مباحث مربوط به ولایت فقیه و حکومت اسلامی را به خوبی تدریس میکرد و بیشترین اطلاعات و یادگیری بنده برای آن زمان می باشد!
به طوری که بعد از اتمام دبیرستان،او به قدری شاگردانش را دوست میداشت که هر وقت در خیابان یکی از ماها را میدید،احوال پرسی میکرد و حسابی ما را شرمنده منش و اخلاقش میکرد،معلم زیست و معلم شیمی مان مذهبی بودند،با خودم میگفتم کاش اینها هم برای بقیه دینی تدریس میکردند،تدریس اینها هم عالی بود،من حتی بدون خواندن کتاب و جزوه و صرفا با گوش کردن سر کلاس های اینان،امتحانات نهایی را پاس کردم!
در دانشگاه،به غیر از یکی دوتا از استادهای دروس دینی و عمومی مان،بقیه واقعا تدریس خوبی نداشتند،کلاس هایشان خسته کننده بود،دانشجوها باسختی کلاس ها را میگذارندند و به قولی وقت گذرانی میکردند!عوضش برخی از اساتید که عقیده های درست و درمانی هم نداشتند و خیلی علیه السلام بودند...با دانشجو چنان رفیق می شدند که دانشجو ها ول کن آن استاد نمی شدنددختران مجذوب میکردند و پسران را با حرف های پوچ ولی قشنگ ! فریب می دادند...
آن استاد هایی هم که مذهبی بودند،شاید به خاطر ترس از ارتباط با دختران کلاس،یا شاید هم چیز های دیگر خیلی زیادی سنگین بودند و جذبه خاصی از خود نشان نمی دادند!
همه این ها را گفتم که بگویم جدا از چاپ بد کتب دینی و عربی آن زمان ما،تصاویر گرافیکی کم کیفیت،نوع تدریس و اخلاق برخی معلمان این دروس مهم به قدری بد بوده که به چشمان خودم می دیدم که برخی دانش آموزان از لج آن معلم مسئله دار،با نماز خواندن و قرآن خواندن مشکل پیدا میکردند! و این در حالی بود که اکثر خانواده هایمان مذهبی بودند...حالا از وضع و اوضای مدارس دخترانه خبری ندارم!
این را هم بگویم بد نیست،در اردوهایی که بسیج میرفتیم و در دوره هایی که شرکت میکردیم،اساتیدی که برای دروس فلسفه اسلامی و دین و...میامدند عالی بودند که برخی دانشجو ها بعد از اتمام تحصیلات به خاطر جذبه و اخلاق و تدریس خیلی خوب آنان الان در حوزه در س میخوانند و طلبه شده اند!
نخواستم درباره ی معلمان دیگر دروس حرف بزنم! ولی دیگر دروس هم اگر معلمی در ظاهر مذهبی بود و اخلاق خوشی نداشت و همان نتایج را بروز می دادند....راحتر بگویم،به طور مثال در دبیرستان،معلم ادبیاتی داشیتم که بعدها فهمیدیم در عملیات فاو،در اروندرود جانباز شده است،به قدری هم اخلاق و هم تدریسش عالی بود که دوست داشتم بروم در دانشگاه ادبیات بخوانم!
همیشه خودمان با دست خودمان به نسل های جوان ضربه میزنیم،همیشه از خودمان ضربه خوردیم و دشمنان با خیال آسوده نظاره گر بودند...!
کاش همه معلمان ،کارشان را با مقدار پولی که بدست می آوردند مقایسه نمی کردند....
همین...
علیرضا
۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۹:۱۸ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳ نظر

ویدیو های شما التهاب شهوانی یا حتی سیاسی ایجاد نمی کند؟

سایت آپارات یا همان شبکه اشتراک گذاری کلیپ های ویدیویی ایرانی بعد از حذف فیلم ما باولایت زنده هستیم از کانال آپارات فرهنگ پرواز و بعد از چند ساعت پیام داده که ویدیوی شما به دلیل ایجاد التهاب و تنش سیاسی و.. از سایت حذف شده است!

هرچند ادعای گزافی بیش نبوده و سایت آپارات که بیشتر به دلیل مسدود بودن یوتیوب در ایران به مانند شرکت های خودروسازی انحصار طلبی را با وجود یک دو سایت گمنام اشتراک فیلم در ایران،با جدیت دنبال میکند هیچگاه جواب مشخصی نمی دهد و نمی گوید با کدام دلیل و منطق اجازه انتشار هزاران فیلم با مضمون جنسی و شهوانی و خلاف عرف و شرع را میدهد؟

با کدام و دلیل و منطق اجازه انتشار که هیچ! بلکه با دستکاری و ترفندهای بسیاری فیلم سخنان برخی فتنه گران را به بهانه های گوناگون و ... همیشه در صفحه اول سایت قرار میدهد تا آمار بازدید آنان بالا برود؟

علیرضا
۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

برای آنانی که فکر می کنند گرگ توبه می کند ! برای آنانی که فکر می کنند دشمن ! با یک بده و بستانی قانع می شود و می رود پی کارش ! برای آنانی که از بچه های انقلاب انتظار معجزه دارند و فکر می کنند دشمن با یک لبخند ما و نیش خند آنان ! مهربان می شود !

برای آنانی که هنوز بن مایه های فکری و اعتقادی صهیونیسم را نمی دانند ! برای آنانی که هنوز نمی دانند چرا امام حسین (ع) با یزید صلح نکرد....

برای آنانی که کارخانه ها و مراکز تولیدی را به حالت تعلیق در آورده اند و همه چیز را و حتی بی ربط ترین مسائل را به مذاکرات هسته ایی گره زده اند !و می گویند ببینیم مذاکرات چه می شود !

برای آنانی که فکر می کنند دشمن با چند گرم اورانیوم ما مشکل دارد ! و برای آنانی که هنوز نمی دانند شیعه یک دشمن دارد و آن صهیونیست است....

برای آنانی که فکر می کنند چون الآن قرن 21 است و عرصه دیپلماسی است !و نمی دانند حق گرفتنی است و نه دادنی....

برای آنانی که فکر می کنند مشکلات اقتصادی ما همش مربوط به تحریم است...

برای آنانی که دشمن را نشناختند...

امام حسین (ع) به ما درس بزرگ هوشیاری و شناخت دشمن را داد.

(برای مشاهده کیفیت بهتر تصویر بالا. بر روی آن کلیک کنید)

امام خامنه ایی :(92/8/12)

ملّت باید بیدار باشد، تبلیغاتچى‌هاى دشمن تبلیغ میکنند که اگر ما در مقابلِ طرف مقابل تسلیم شدیم، همه‌ى مشکلات اقتصادى و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است.  همین دشمنیها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یک روزى هم جمهورى اسلامى عقب‌نشینى کرد و مسئله‌ى هسته‌اى همانطور که آنها میخواهند، حل شد ؛ خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، بهانه‌هاى دیگر را به‌تدریج پیش میکشند.

بازتاب این مطلب در سایت های :

شبکه ی دانا

دولت بهار !!!

حرف تو

سیاهگل

علیرضا
۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۳:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴۴ نظر