فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاق» ثبت شده است

نجفی،همسر دوم اش را با ضرب گلوله کشت! شاید بگویید این خبر هم در کنار سایر خبرهای قتل است!اما نه! باید از تصویرش شروع کرد!خود در کنار عشق باز یبا معشوق مقتول مرحومش! البته به مانند استاد پرویز پرستویی..!باید عکس نجفی را در کنار یک چهره مذهبی میگذاشتم و میگفتم مردم خودتان قضاوت کنید..!آه یادتان آمد؟ حالتان بهم خورد؟ دیدید عکس مدیر جوان شبکه سه با کاپشن بهاره احمدینژادی را در کنار فردوسی پور سه تیغ کرده کت و شلواری و روغن به مو مالیده گذاشته بود؟ چقدر مضحک..!؟

علیرضا
۱۱ خرداد ۹۸ ، ۱۹:۰۹ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲ نظر

اولا،نگید اگر سند بیست سی بود این طور نمیشد! چون کشورهایی که این سند را اجرا کردن بالاترین آمار تجاوز به نوجوانان و کودکان را دارند! سند بیست سی که آموزش تکواندو نیست! آموزش آشنایی قبل از بلوغ و رابطه!!! بهداشتی و نه شرعی ونه قانونی جنسی و.. به سنین پایین است!

که اکنون در بعضی از مدارس دولتی و خیلی از مدارس غیرانتفاعی(مثل همان مدرسه)،توسط دولت فخیمه بصورت غیرقانونی ترویج میشود!

علیرضا
۰۹ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۲۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

بازهم اتفاقی افتاد و عده ای شروع به سروصدا کردند،دختری خردسال ربوده شد،تجاوز جنسی شد،بدنش تکه تکه شد و جماعتی رگ گردنشان باد کرد!

در شرایطی که رسیدن و دیدن فیلم های سکسی و مستهجن به زیر 10 ثانیه رسیده! در تلگرام و اینستاگرام،کانال های پورن و جنسی و خلاف اخلاق و صفحات فیلم های زناشویی و دوست شویی!! از خصوصی ترین دستشویی ها بدون کوچکترین فیلترینگ و محدودیت در اختیار کاربران خردسال 5 ساله تا پیران 70 و 80  ساله براحتی قابل دسترسی است!میخواهید این اتفاقات نیافتد؟ زمانی دیش ماهواره بود که همه نداشتند،آنهایی هم که داشتند شاید رویشان نمیشد مستهجن ترین تصاویر و فیلم ها را با خانواده شان ببینند!سیاست خیلی خاص برخی دولتمردان که اجازه نقد سیاسی به اعمالشان را نمیدهند و صفحات پربازدید سیاسی منتقدشان را در کسری از زمان،فیلتر میکنند!چرا باید این همه کانال سکسی وجود داشته باشد؟ پس فیلترینگ هوشمندی میگفتید کجا رفت؟

#فرهنگ_پرواز

میگویند اگر سند 2030 لغو نشده بود(محض اطلاع یواشکی اجرامیشود) آن دختر خردسال به این سرنوشت شوم گرفتار نمیشد!سندی که نه تنها آموزش جنسی را به کودکان به صورت عملی میداد!بلکه استقلال فکری یک کشور را هدف گرفته بود!

برفرض آن دختر بینوا،که خدا بیامرزدش..از مسائل جنسی آگاهی داشت!چگونه میتوانست در برابر ان حیوان انسان نما 42 ساله،مقاومتی بکند؟ باعرض معذرت حتما میخواسته کاندوم زنانه و مردانه را به آن ...پیشنهاد دهد؟ از آب گل آلود هم میخواهید ماهی بگیرید؟

چه بر سر انگلیس و برخی کشورها اروپایی آمده از هر 6 کودک،4 کودک پدرشان مشخص نیست؟ درصد بالایی سقط جنین در دختران دبیرستانی در امریکا صورت میگرد؟ ان ها که مافوق 2030 را اجرا کردند؟

چرا فکر میکنید این کانالها و صفحات بدون فیلتر که حتی دارند با کمال راحت،از طریق سکس چت!(مثلا یک پسر با دختری چت کند،در عوض پسر به دختر پول دهد) تا نمایش رایگان فیلم های رابطه جنسی را مردی ببیند و اتفاقی برایش نیافتد؟ فکر میکنید با این کار شهوت پسران کم میشود و عادی سازی صورت میگیرد؟ این چیزی که کم میشود سطح شهوت ان است،با هر بار دیدن طرف دیگر به رابطه با جنس مخالف هم راضی نمیشود،عده ای از مردان تمایل به هم جنس بازی و عده ای دیگر دچار انحرافات جنسی از جمله سکس خشن روی میاورند!!

علیرضا
۲۱ تیر ۹۶ ، ۲۲:۵۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بعد مشاهده نظرات کابران فضای مجازی و خواندن نظرات کوتاه و طولانی برخی از افراد لازم است چند نکته را در رابطه با مناظره اول انتخابات 96 بیان کنم:

اولا،بالابردن میزان برودت و سرمای استریو،دستان لرزان،چهره ی پر استرس و عصبی ،عدم احوال پرسی با دیگر نامزدها قبل از مناظره ،تکیه دادن بیش از حد روحانی به میز تریبون مناظره،کم طاقتی در مقابل سخنان دیگران همه نشان از خالی بودن دست دولت روحانی و ناکارآمدی دولت روحانی حکایت میکنند...

دوما،حملات و سخنان تند جهانگیری علیه قالیباف،درگیری لفظی،استفاده از لفظ گازانبر،متلک پراکنی جهانگیری،و بیان و اعتراف صریح جهانگیری که عنوان کرده بود به عنوان نماینده اصلاحطلبی آمده،نشان از این دارد که جهانگیری و جریان پشت او،به مانند گذشته دغدغه آب و نان مردم را ندارد و صرفا برای راه انداختن دعوای زرگری اصلاحطلبی و اصولگرایی و انحراف افکار مردم از موضوع اشتغال و بیکاری و پول و گرسنگی و معیشت ،آمده است! یعنی دستان دولت حرف و ناامیدی روحانی واقعا خالی است!

سوما،قالیباف با جواب هایش به جهانگیری و روحانی،درخشید،ولی متاسفانه میتوانست با سیاست، جهانگیری را بازی دهد و سخنانش علیه شخص روحانی را بیشتر کند و قدرت مانور بیشتری دهد،به مانند همان کاری احمدی نژاد با موسوی نمود.....!

قالیباف میداند حضور جهانگیری صرفا برای خنثی سازی اوست!

چهارما،مناظره یعنی جنگ! در جنگ هم  شاید بتوان برخی از اصول اخلاقی را حفظ کرد،ولی نجابت و خود داری هم حد مشخصی دارد!در مقابل دولت و شخصی مثل حسن روحانی که تمام وعده های چهارسال پیش اش با وجود موجود بودن فیلم و صوت و متن وعده ها،به راحتی هرچه تمام تر و با کمال وقاحت انکار میکند و به منتقدان خود بی محابا حمله میکند،شاید لازم باشد نجابت را کمی کنار گذاشت و بر دهان کسی که در این چهار سال براحتی دروغ میگوید،حقوق نجومی را می پیچاند!اختلاس 12 هزار میلیاردی دولتش را وام معوقه می نامد،تمام وعده های برجام و هسته ای اش را انکار میکند،بدهی 700 هزارمیلیاردی دولتش را منکر میشود،و شهوت قدرت رهایش نمی کندو...،مهر خاموشی زد!

بهتر است جناب رئیسی،با وجود بیان خوب و اعلام برنامه هایش برای مسکن و اشتغال جوانان،گاهی آن خویشتن داری را کنار بگذارد و جواب انکارها و دروغ های زشت روحانی را بدهد،امثال روحانی و جهانگیری ثابت کرده اند که از متانت و اخلاق و منش دینی طرف مقابلشان همیشه سو استفاده میکنند و جناب رئیسی بهتر است در مناظره های بعدی،جواب گستاخی های این دولت را بدهد...

هرچند که نباید از جمله طلایی دکتر رئیسی درباره ی دعوای اصلاحطلبی و اصولگرایی و لزوم پرداختن به مشکلات مردم،گذشت و این اشاره ایشان جای تقدیر و تشکر دارد که بیشتر به فکر رفع مشکلات مردم است و نه دعواهای سیاسی چپ و راست که هیچ چیز جز افزایش مشکلات جوانان نخواهد داشت...

همین....

علیرضا
۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۲۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

گشت ارشاد

دانشگاه که بودیم،روزی یکی از همکلاسی ها که ظاهر نسبتا جلف و ..داشت! یکی از بچه هایی را که با بسیج دانشگاه همکاری میکرد و ظاهر خیلی نامناسب تری  داشت را می بیند و به من که در بسیج دانشگاه بودم میگوید آدم در هر حیطه ای وارد می شود باید قواعد ظاهری از حرف زدن تا لباس پوشیدن را در معیار های حداقلی !حداقل حفظ کند تا ان مجموعه یک زمان زیر سوال نرود...!

ماموران نیروی انتظامی،از پایین ترین رده تا بالاترین رده،بسیار زحمتکش هستند،خانواده هایشان بخاطر شیفت ها و کارهای فوق العاده در هر زمان و مکان در فشار هستند،حقوقشان نجومی که نه!زمینی هم نیست!ماموریت های مختلف،کار سنگین و...وگشت ارشادی که همیشه بخاطر نگاه های سیاسی مغضوب همه ی جناح های سیاسی و دولت های قبلی و فعلی بوده است و همیشه مظلوم واقع شده است.

اما تمام دلایل بالا ،دلیل نمی شود که یک نیرو از انتقاد های دلسوزانه در امان!!! باشد...!یا نیاز به ترمیم نیرو و همکاران خود از نظر فرهنگی نداشته باشد.

آنهایی که با کارکنان ناجا،در ارتباط بوده اند،حتما گاهی دیده اند که دختر فلان مامور رتبه بالا یا درجه دار و..حجاب و پوشش خوبی نداشته است!یا دیده اند که فلان مامور ناجا،وقتی در لباس شخصی خود است تیپ ناجور و بعضا خوبی نداشته است!خوشبختانه الان که این مطلب را مینویسم بهار و تابستان نیست که حجم حملات به ماوران ناجا و...بخاطر گشت ارشاد زیاد باشد!پس اگر دوستان ناجایی! انتقاد پذیر باشند که هستند باید دست به ترمیم فرهنگی بزنند! اصولا نیرویی که خود در بین برخی از خانواده های پرسنل خود دچار مشکلات فرهنگی است نمی تواند پاسخ گوی جامعه ایی باشد که برایش در فصول مختلف گشت ارشاد تا گشت جمع آوری گیرنده های غیرمجاز و ماهواره میگذارد...


علیرضا
۱۶ دی ۹۵ ، ۲۳:۴۸ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۶ نظر
دبستان که بودیم،بنا به شرایط آن زمان و تعداد دروس در آن زمان فقط یک ساعت در هفته کلاس قرآن داشتیم،یعنی بعد از سوم ابتدایی این یک ساعت اضافه شد،چیزی به اسم تعلیمات دینی نداشتیم،معلم قرآن ما فردی بود با قدی بلند،موهای جوگندمی،لخت و شانه کشیده و همیشه کت و شلوار پوش! چهره ای مهربانی داشت،در واقع کار اصلی اش برگزاری امورات فرهنگی مدرسه و مسئول کتابخانه بود! کتابخانه که نه! اتاقکی بود که حدود 200 تا 300 کتاب مخصوص سنین کم داشت.
در همان یک ساعت کلاس قرآن،می بایست نوار قرآن میاورد و با ان ضبط های قدیمی،برایمان قرآن سه بار تکرار پخش میکرد،کلاس شلوغی داشتیم،چیزی حدود 45 نفر دانش آموز بودیم،هم باید کنترل نظم بچه را اداره می کرد و هم تدریس! یادم میاید یکبار که خیلی کلاس شلوغ شده بود،کنترل اش را از دست داده بود و من بخت برگشته و از همه جا بی خبر خواستم سوالی از او بپرسم که به ناگاه یک سیلی آب دار جانانه ای نثار من کرد و بعد گذشت دقایقی آمد از من معذرت خواهی کرد!
کلا دیگر علاقه به شخصیت و تدریسش را از دلم بخاطر یک عدم کنترل رفتارش! در دلم از بین رفت!
وقتی که به مقطع بعدی یا همان راهنمایی رفتیم،کلاس اول راهنمایی آن زمان یا ششم ابتدایی فعلی! چیزی به اسم معلم دینی نداشتیم!یعنی بهتر بگویم،در مذهبی ترین شهرایران!مدرسه ی ما برای بچه های کلاس اولی،معلم دینی نداشت! یک معلم عربی هم داشتیم که به فراخور درس اش،بازهم کلاس به اسم دینی شناخته می شد ولی کتاب تعلیمات دینی را درس نمی داد و عربی تدریس می کرد،معلم اش روحانی بود،برای کلاس دینی،مدیر مدرسه مان که خودش قبلا معلم درس عربی بود،معلم کتاب فارسی مان را مجاب کرد تا دینی و قرآن تدریس کند! بنده خدا به غیر از خواندن سوره توحید و حمد، نمی توانست یک کلمه قرآن را به صورت درست و یا حداقل با لهجه فارسی بخواند چه برسد به عربی! همیشه هم به خاطر عادتی که داشت آب دهان در حین گفتار از دهنش خارج میشد و با روخوانی چهارتا حدیث و داستان از زمان صدر اسلام،سریع کلاس را جمع میکرد و با بچه ها درباره موضوعات متفرقه و .. حرف میزد و به قول معروف وقت گذرانی می کرد....
در سال دوم و سوم راهنمایی،معلمی برای تعلیمات دینی برایمان انتخاب کردند که حال خودش را نداشت،ریش هایش را با ماشین میزد،موقع گفتار عادت داشت لبانش را غنچه کند و با تلفظ غلیظ برخی حروف مثل غین و عین و ...میخواست سطح سوادش را به رخ ما بکشد.
به حضرت شلنگ و جناب خط کش فلزی اعتقادی راسخ داشت،کوچکترین بی نظمی از نظر او مساوی بود با جریمه رونویسی از کتاب تعلیمات پر حروف دینی و خوردن تعداد زیادی ضربه شلنگ و سیلی کشیده بود! آن قدری که بچه ها از او می ترسیدن،از معاونین و ناظم مدرسه حساب نمی بردند! تنها باری که بچه ها از او نترسیدن و از چیز دیگر داشتند از ترس بر خود می لرزیدند،نوار صوتی سیاحت غرب مربوط به خواب یکی از علما از دنیای برزخ و لحظه دیدار ملک الموت بود!
معلم عربی مان،همیشه مغرور و کمی زیادی لوث و نغ نغ کن بود،هیکلی درشت و چهره ای تیره با موهای ریخته داشت!همیشه به لیسانس حقوقش اش می نازید و تعریف می کرد،همیشه بچه ها را تهدید میکرد که اگر معلم نبود، الان یک وکیل پایه 1 دادگستری میشد،او هم از اقدامات فیزیکی برای آرام کردن بچه و گفتن جوک های بی مزه کم نمی گذاشت! عوضش در سوم راهنمایی،او شد ناظم و یک معلم عربی روحانی با اخلاقیات خوب و کمی بد آمد و روزگار سپری شد!
جالب بود که از بچه های کلاس،حداقل 15 نفر از بچه ها،پدرهایشان روحانی بودند...!
در اول دبیرستان معلمی آمد که بعدا فهمیدیم در کار ملک و املاک است و حسابی پول دار و به زعم خودش برای قربت الی الله و ... می آمد تدریس! اخلاقش بسیار بد بود،ما که خانواده مان مذهبی بود از این آدم بدمان میامد تا آن پسر آخر کلاس نشسته و به قول خودشان لات خیابانی! عوضش همیشه داستان های اخلاقی میگفت!به هر بهانه و چیزی سعی میکرد حال یکی را بگیرد،اگر گیر نمیداد،حالش خوب نمی شد،به قدری از او و درس دادنش زده شده بودیم که در زمان کنکور از این که کتاب دینی اول دبیرستان را نمی خواندم خوشحال بودم!
در سال های بعدی معلمی خوش اخلاق و خوش برخوردی امد که البته بعضی اوقات با شیطنت های برخی بچه کمی ناراحت میشد! مباحث مربوط به ولایت فقیه و حکومت اسلامی را به خوبی تدریس میکرد و بیشترین اطلاعات و یادگیری بنده برای آن زمان می باشد!
به طوری که بعد از اتمام دبیرستان،او به قدری شاگردانش را دوست میداشت که هر وقت در خیابان یکی از ماها را میدید،احوال پرسی میکرد و حسابی ما را شرمنده منش و اخلاقش میکرد،معلم زیست و معلم شیمی مان مذهبی بودند،با خودم میگفتم کاش اینها هم برای بقیه دینی تدریس میکردند،تدریس اینها هم عالی بود،من حتی بدون خواندن کتاب و جزوه و صرفا با گوش کردن سر کلاس های اینان،امتحانات نهایی را پاس کردم!
در دانشگاه،به غیر از یکی دوتا از استادهای دروس دینی و عمومی مان،بقیه واقعا تدریس خوبی نداشتند،کلاس هایشان خسته کننده بود،دانشجوها باسختی کلاس ها را میگذارندند و به قولی وقت گذرانی میکردند!عوضش برخی از اساتید که عقیده های درست و درمانی هم نداشتند و خیلی علیه السلام بودند...با دانشجو چنان رفیق می شدند که دانشجو ها ول کن آن استاد نمی شدنددختران مجذوب میکردند و پسران را با حرف های پوچ ولی قشنگ ! فریب می دادند...
آن استاد هایی هم که مذهبی بودند،شاید به خاطر ترس از ارتباط با دختران کلاس،یا شاید هم چیز های دیگر خیلی زیادی سنگین بودند و جذبه خاصی از خود نشان نمی دادند!
همه این ها را گفتم که بگویم جدا از چاپ بد کتب دینی و عربی آن زمان ما،تصاویر گرافیکی کم کیفیت،نوع تدریس و اخلاق برخی معلمان این دروس مهم به قدری بد بوده که به چشمان خودم می دیدم که برخی دانش آموزان از لج آن معلم مسئله دار،با نماز خواندن و قرآن خواندن مشکل پیدا میکردند! و این در حالی بود که اکثر خانواده هایمان مذهبی بودند...حالا از وضع و اوضای مدارس دخترانه خبری ندارم!
این را هم بگویم بد نیست،در اردوهایی که بسیج میرفتیم و در دوره هایی که شرکت میکردیم،اساتیدی که برای دروس فلسفه اسلامی و دین و...میامدند عالی بودند که برخی دانشجو ها بعد از اتمام تحصیلات به خاطر جذبه و اخلاق و تدریس خیلی خوب آنان الان در حوزه در س میخوانند و طلبه شده اند!
نخواستم درباره ی معلمان دیگر دروس حرف بزنم! ولی دیگر دروس هم اگر معلمی در ظاهر مذهبی بود و اخلاق خوشی نداشت و همان نتایج را بروز می دادند....راحتر بگویم،به طور مثال در دبیرستان،معلم ادبیاتی داشیتم که بعدها فهمیدیم در عملیات فاو،در اروندرود جانباز شده است،به قدری هم اخلاق و هم تدریسش عالی بود که دوست داشتم بروم در دانشگاه ادبیات بخوانم!
همیشه خودمان با دست خودمان به نسل های جوان ضربه میزنیم،همیشه از خودمان ضربه خوردیم و دشمنان با خیال آسوده نظاره گر بودند...!
کاش همه معلمان ،کارشان را با مقدار پولی که بدست می آوردند مقایسه نمی کردند....
همین...
علیرضا
۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۹:۱۸ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳ نظر