فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

فرهنگ همانی که آقا هم فدایی آن است

فرهنگ پرواز

بسم الله
هر چیزی یک فرهنگی دارد
پرواز هم فرهنگ خود را دارد...
...........................................
استفاده از عناوین و مطالب فقط با ذکر نام فرهنگ پرواز
مجاز است! اخلاق در امانت داری....
در غیر این صورت شرعا و قانونا حرام است.
...........................................
فرهنگ پرواز چه با همین عنوان و
چه با عنوان های
نزدیک به فرهنگ پرواز . ارتباطی ندارد
...........................................
برای مشاهده بهتر فرهنگ پرواز از مرور گر
Mozilla Firefox استفاده کنید.

بایگانی

آخرین مطالب

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جنتی» ثبت شده است

اردیبهشت سال 92 بود که با اعلام ردصلاحیت هاشمی رفسنجانی،موجی از مظلوم نمایی و حمله به شورای نگهبان از سوی جریان حامی وی شکل گرفت،یکی از آقازاده های نظام که در ظاهر مسئولیت دفتر پدرش را نیز به عهده دارد،پیامکی برایمان فرستاد (مثلا بنده به بچه های بالا وصل ام!!!) با این مضمون که شورای سقیفه (جماعت اهل سقیفه بنی‌ساعده که خلیفه اول را انتخاب و حضرت علی ع را خانه نشین کردند) یار راستین امام خمینی و مرد دوم نظام را رد صلاحیت کرده است!

عکسی از پیامک(اسکرین شات) را برای یکی از آشنایان که با رسانه ها در ارتباط بود فرستادم ،ولی شماره و نام را حذف کردم!بنده خدا تا چند روز پیگیر این بود که این پیامک از کدام بیت و آقازاده تهران نشین!! ارسال شده؟ بنده در آخر گفتم مهم نیست چه کسی فرستاده!مهم این است حتی پایبندی به قانون و قاعده بازی،در بین مسئولین طراز اول و فرزندان مسئولیت دارشان! هنوز جا نیافتاده و شورایی که امام خمینی مخالفت با ان را در حد مفسد فی الارض میداند،را به شورای سقیفه تشبیه میکنند و این از مظلومیت رهبری و نظام است!

دوباره بعد از چهارسال،در بهار 96،صلاحیت احمدی نژاد احراز نمی شود،و عده ای از سینه چاکان ایشان،شورای نگهبان قانون اساسی را سوزاننده ی امید مردم محروم و مستضعف و مهندسی معرفی میکنند و دوباره بر طبل تحریم انتخابات و مقابله با شورای نگهبان می دمند! همان شورایی که از سال 84 تا به امروز بخاطر تایید صلاحیت احمدی نژاد،همیشه تحت فشار و حمله جریان قدرت طلب و اشرافیت بود،همان شورایی که دبیرش را امروز فتنه گران و آشوب گران سال88،به عدم داشتن بصیرت متهم میکنند!همان شورایی که فعال رسانه ای نزدیک به احمدینژاد،آن را به دعوای بنی امیه و بنی عباس تشبیه میکنند..!

 

و هیچ نقدی را بر خود و جریان بهاری و مطبوعشان،در این چند سال نمی پذیرند؟ آیا این رسمش بود؟

چه افراد و گروه هایی که از سر لجبازی و عناد،مثل نهضت ازادی و ملی مذهبی ها،مجمع روحانیون مبارز،تندروهای اصلاحطلب،با رد صلاحیت خودشان و یا دوستانشان در انتخابات های مجلس و ریاست جمهوری ،با نظام، دشمنی شان آشکار شد و پرده از نفاقشان افتاد! کسانی که قاعده بازی را قبول ندارند ،نمی توانند تا آخر کار دوام بیاورند...

عدم شرکت همان اندازه مسخره و بچگانه است که افرادی مانند برخی از اعضای نهضت آزادی،برای حمایت از روحانی!حاضرند در انتخابات شرکت و رای دهند!

مواظب باشیم بخاطر حرف ها،کارهای احساسی خودمان و یا اطرافیانمان،با نظامی که تا اکنون با خون هزاران شهید سرپا ایستاده،دشمن نشویم..

شورای نگهبان قانون اساسی،نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم...

همین...!

علیرضا
۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۵۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

باید قبول کنیم که برخی چیزها در نظام اسلامی ایران تبدیل به بدهیات شده است.

چیز هایی از قیبل آقازادگی تا فدایی ها چشم و بسته ی برخی از افراد و جریانات سیاسی در کشور و قضیه مهم و تاریخی شخص پرستی که که از قبل از اسلام هم وجود داشته امروزه گریبان نظام ما را به مانند طنابی محکم گرفته است.

هنوز هستند افرادی را که با وجود تمام سنگ اندازی های شخص رئیس مجمع تشخصیص مصلت نظام(سعی کنید عنوان مسئولیتی را سه بار در ذهن خود تکرار کنید!) چه در زمان امام ره و چه بعد از رحلت امام خمینی ره می بینند و میشوند و درک میکنند اما نمی توانند بپذیرند که یک شخصی مثل این آقا دیگر نمی توان عنوان دوستی برای رهبری فعلی نظام حساب باز کرد!

رفتار شخص رهبری و عناصر سازنده ی نظام همواره برگرفته از رفتار بصیرت زایی بوده است.

در رفتار بصیرت گونه، شما به مردم دستور نمی دهید،راهشان را اجباری انتخاب نمی کنید،بلکه با گذاشتن عناصر نامطلوب و مطلوب در کنار هم و بیان ویژگی های هر دو عنصر و جریان ها، به مردم یاد می دهید تا خودشان بتوانند عنصر مطلوب را انتخاب کنند.

در قضیه شخص میرحسین موسوی،این فرد برای نسل های سوم و جهارم انقلاب،فردی ناشناخته و برای نسل های اول و دوم انقلاب یاد آور خاطرات دوران جنگ و امام راحل بود،اما شخص موسوی،از همان ایان تفکرات غرب گریانه وی و عدم اعتقاد عملی وی برای برخی دلسوزان نظان از جمله شهیدان حسن آیت و ...روشن بود.

نظام در قضیه فتنه 88 کاملا در طول 8 ماه،طوری رفتار کرد که مردم خودشان دریابند که وی و برخی از اطرافیانش جز عناصر نامطلوب هستند،کله شقی ها و یکدنگی های میرحسین موسوی تشخیص را برای مردم آسان تر نمود.

در قضیه بنی صدر و با توجه به قسم حضرت امام مبنی بر موافق نبودن با بنی صدر و لزوم احترام به رای مردم کار را به جایی رساند که اول مردم تشخصی دادند که بنی صدر از منافقین است و رای مجلس اول،عزل وی توسط امام جای هیچ شک و شبهه ایی باقی نگذاشت.

هاشمی رفسنجانی هم اکنون با خاطره سازی های خود سعی بر آن دارد که ذهن نسل سوم و چهارم انقلاب که جوان ها و نوجوان ها را تشکیل میدهند،درگیر این نکته سازد که اگر امام بنیان گذار انقلاب اسلامی بود،من یعنی هاشمی رفسنجانی نیز اهرم اصلی کمک امام بودم!


هاشمی اعتقادی به اصل ولایت فقیه هم اگر داشته باشد که ندارد،اعتقادی به شخص رهبری فعای نظام ندارد،هاشمی برای پیشبرد اهداف خود و برداشتن رقیبان سیاسی و انتقام گیری از اصلاحطلبان تا اصولگریان اول میرحسین موسوی را منزوی ساخت و سپس به سراغ بیت امام رفته است.

مطمئنا شخص بعدی خود علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی خواهد بود.

حملات او در چهار دور انتخابات ها از ریاست جمهوری تا مجلس شورای اسلامی به شورای نگهبان و بیان حفظ رای و ایجاد شبهات مختلف در ذهن جوانان نشان میدهد او از یک بیماری سیاسی رنج میبرد.

علیرضا
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۷ موافقین ۴ مخالفین ۱ ۱۴ نظر
1:وقتی که کسی چیزی را پی در پی تکرار نماید و اطرفیان هم به طبع آن شخص،همان کار را تکرار کنند،به صورت ناخودآگاه امر بر همان فرد و اطرافیان و ایضا سایرین و حتی شاید مخالفان و منتقدین نیز مشتبه شود که بله این فرد این کار از اوست و ...
حکایت جناب آقای هاشمی رفسنجانی و برخی از اطرافیان وی نیز از این قائده مستنثنی نبوده است!
بعد از رحلت امام در 14 خرداد 68،و جلسه فوق العاده ی خبرگان رهبری،به منظور تعیین جانشین امام خمینی (ره) تشکیل شد و بعد از انتخاب آیت الله خامنه ایی به عنوان دومین رهبر جمهوری اسلامی،از آن تاریخ تا بحال،چیزی به صورت تقریبا غلط رواج یافت که خاطره گویی شخصی به نام علی اکبر هاشمی رفسنجانی،باعث این انتخاب گردیده است! ولی از آنجایی که نسل ها درحال تغییر هستند ،این رواج غلط تبدیل به تاریخ پردازی غلط از سویی عده ایی شده است....

2: هاشمی و اطرافیان وی همواره بر روی خاطره گویی وی از نظر امام خمینی با عنوان این که از امام پرسیدم بعد از شما ما کسی را نداریم برای رهبری و اشاره امام خمینی به آیت الله خامنه ایی و مناسب بودن ایشان اصرار می کنند و این در حالی است که این خاطره گویی در ابتدای جلسه پرداخته نمی شود ! اما چرا ؟
بعد از قرائت نامه امام ره به آیت الله مشکینی ره،در خصوص عدم لازم بودن شرط مرجعیت و کافی بودن داشتن اجتهاد برای ولی فقیه و اظهارات موافقین و مخالفین،خبرگان رهبری تایید کردن که شرط مرجعیت لازم نیست و بحث درباره ی شورایی بودن و یا فردی بودن رهبری کشیده شد...
تا قبل از این به دلیل مشکلاتی که شورا در خصوص قوه قضاییه و مسائل پیرامون شورای قضایی وجود داشت،شورای قضایی تبدیل به فردی گشته بود و با توجه به این نکته و همچنین شورای صداوسیما و تبدلی آن..موافقین و مخالفین شورایی و فردی هر کدام به اظهار نظر خود پرداختند...
آیت الله حائری به عنوان مخالف شورایی شدن و دفاع از فردی شدن رهبری سخنرانی کردند و ادله های محکمی آوردند ولی نظر هیت رئیسه روی شورایی شدن رهبری بود و این درحالی بود که هاشمی رفسنجانی از نظر امام روی آیت الله خامنه ایی اطلاع کامل داشت ولی او با شورایی شدن رهبری موافق بود!
3: فرد مخالف بعدی شورایی شدن آیت الله جنتی بود که دلایل مخالفت خود را با شورایی شدن بیان کرد،اما نکته جالب تر و پر اهمیت تر درباه ی نحوه رای گیری درباره  ی شورایی شدن و یا فردی شدن رهبری بود!
اول از همه نظر هیات رئیسه بود که از شورایی شدن دفاع میکرد ! دوم این که در مخالفین رهبری فردی و لذا در واقع موافقین شورایی شدن اصرار داشتند که که در رای گیری برای شورایی شدن،مخالفین باید قیام کنند و این در حالی بود که در جلسات باید موافقین قیام کنند و نه مخالفین! به این دلیل که وقتی مخالفین قیام کنند ،آرای ممتنع نیز موافق حساب شده و رای موافقین به صورت کاملا مکانیزه زیاد می شود!

نکته بعدی ماجرا این جاست که هیات رئیسه که در عمل، از سوی هاشمی رفسنجانی هدایت میشد! نظرش این بود که اول درباره ی رهبری فردی رای گیری شود تا شاید رای نیاورد و سپس رای گیری درباره ی رهبری شورایی بشود و رای بیاورد!
اما از بد حادثه برای یک عده و خوب حادثه به خواست خداوند،رهبری فردی با نسبت آرای زیاد و قاطع رای میاورد ! یعنی تمام موافقین رهبری فردی قیام میکنند و حتی دو سه بار شمار میشود! و نظر قاطع خبرگان با رهبری فردی میشود!
و این در حالی بود که طبق حاطرات خود آقای هاشمی، آرای مخالف شورای رهبری،45 رای از 65 رای بود و این یعنی مخالفت 70 درصدی خبرگان رهبری با شورایی شدن رهبری! و این یعنی نبود هیچ گونه شبهه در آرا...
نکته پر معنی و با اهمیت ماجرا آنجاست که در تمامی ترکیب های شورای رهبری چه رهبری سه نفره و چه 5 نفره،نام آیت الله خامنه ایی در تمامی ترکیب ها بود! و این یعنی نظرقاطع خبرگان رهبری بر داشتن صلاحیت آیت الله خامنه ایی.
مرحوم آیت الله بنی فضل زنجانی نیز می گوید: .... البته باالتفاق آقای خامنه ایی یکی از اعضای شورا بود،این را همه قبول داشتند یعنی در میان خبرگان حتی یک نفر نبود که بگوید شورا باشد ولی آقای خامنه ایی در آن نباشد!

علیرضا
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ نظر